علمی وآموزشی و مذهبی وگردشگری و جهانگردی
آموزشی ومذهبی و جهانگردی و علمی
 
 
شنبه 11 اسفند 1390برچسب:, :: 14:37 ::  نويسنده : صادق

 

نخستین پادشاه زن ایرانی پس از تسلط اسلام بر ایران

شیرین” ملقب “ام رستم” دختر رستم پسر شروین از سپهبدان خانان باوند در مازندران و همسر فخرالدوله دیلمی(۳۸۷ق. ـ ۳۶۶ق.) که پس از مرگ همسر به پادشاهی رسید او اولین پادشاه زن ایرانی پس از ورود اسلام بود. او بر مازندران و گیلان ، ری ، همدان و اصفهان حکم می راند .

به او خبر دادند سواری از سوی محمود غزنوی آمده است.

سلطان محمود در نامه ی خود نوشته بود :
باید خطبه و سکه به نام من کنی و خراج فرستی والا جنگ را آماده باشی .

ام رستم ، به پیک محمود گفت : اگر خواست سرور شما را نپذیرم چه خواهد شد ؟
پیک گفت آنوقت محمود غزنوی سرزمین شما را براستی از آن خود خواهد کرد .

ام رستم به پیک گفت : که پاسخ مرا همین گونه که می گویم به سرورتان بگویید :
در عهد شوهرم همیشه می ترسیدم که محمود با سپاهش بیاید و کشور ما را نابود کند ولی امروز ترسم فرو ریخته است برای اینکه می بینم شخصی مانند محمود غزنوی که می گویند یک سلطانی باهوش و جوانمرد است برروی زنی شمشیر می کشد به سرورتان بگوییداگر میهنم مورد یورش قرار گیرد با شمشیر از او پذیرایی خواهم نمود اگر محمود را شکست دهم تاریخ خواهد نوشت که محمود غزنوی را زن جنگاور کشت و اگر کشته شوم باز تاریخ یک سخن خواهد گفت محمود غزنوی زنی را کشت .

پاسخ هوشمندانه بانو ام رستم ، سبب شد که محمود تا پایان زندگی خویش از لشکرکشی به ری خودداری کند .

ام رستم پادشاه زن ایرانی هشتاد سال زندگی کرد و همواره مردمدار و نیکخو بود...

 



شنبه 12 اسفند 1390برچسب:, :: 14:28 ::  نويسنده : صادق
شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 14:18 ::  نويسنده : صادق

همه دایره‌المعارف‌هایی که درباره ایران تالیف شده‌اند، مدخل «آبگوشت» دارند. شاید باور نکنید اما آبگوشت در کنار همه نام‌ها و نامداران فرهنگ ایرانی، در دایره‌المعارف‌های تخصصی بدل به مدخلی مفصل شده اما در منوی هیچ یک ازرستوران‌های تهران آبگوشت نیست! برای خوردن آبگوشت باید به خانه، چایخانه، قهوه‌خانه یا دیزی‌سرایی رفت. آن هم فقط سر ظهر، نه قبل و نه بعد از آن. از قدیم دکان‌هایی هستند که به طور تخصصی هر کدام یک خوراک بیشتر نمی‌پزند؛ چلوکباب‌ها، در منوی رستوران‌های ایران جایی ندارند! و به همین خاطر است که در کتابچه‌های راهنمای ایرانگردی برای خارجیان هم فقط فرق پلو و چلو و شرح انواع کباب‌ها آمده است. هر جای دیگر جهان که بود، این تنوع خوراکی را جاذبه‌ای سیاحتی می‌کردند و دست‌کم درمنوهای وطنی جایی به آن می‌دادند.

آبگوشت به هزار و یک دلیل از خوراک‌های کهن ایرانیان است. یکی از این دلایل،  شیوه کوچی و عشایری زندگی نیاکان ایران، برپایه فرهنگ دامپروری است. ایرانیان حتی هنگامی که شهرهای کهنی همچون همدان و شوش و پارسه را ساخته بودند، به معنی واقعی یکجا‌نشین نشده بودند و باز شاهان و درباریان، همانند مردمان در  راه این شهرها ییلاق و قشلاق می‌کردند. این جا‌به‌جایی فصلی، حتی تا چند دهه پیش، میان قشلاق تهران و ییلاق شمیران هم، برای بعضی خانواده‌های متمول، متداول بود. پس گمان نکنید که زندگی کوچی با پایتخت 200ساله اخیر ایران نسبتی ندارد.

آبگوشت، محصول زندگی یکجا‌نشینی است و کباب، خوراک زندگی کوچ‌نشینی و کوچندگان تنها هنگامی که به مقصد نهایی می‌رسیدند، فرصت و شرایط بارگذاشتن آبگوشت را می‌یافتند.  اگر به مستندهای این نیم قرن که از زندگی عشایر ایران ساخته شده، نگاهی بیندازید، گله‌های چندهزار سَری را می‌بینید که هر یک از بزها، گوسفندان،  گاوان و اسبان برای صاحبانشان مهم و محترم‌اند و جان دامداران به جان دام  بسته است و بسیار کم پیش می‌آید که دام را سرببرند و جز از شیر و فرآورده‌های شیری آنها، تغذیه نمی‌کرده‌اند. اما در راه ناهموار و پرخطر کوچ هر روزه چند سَر از این دام‌های سلامت و پروار، ناکار و تلف می‌شده‌اند و عشایر پیش از آنکه دام، جان بدهد، آنها را سر می‌بریدند و کباب شام را به راه می‌کردند.

کوچ، زمانبندی داشت و می‌بایست که به موقع به مقصد می‌رسیدند وگرنه هزار و یک ضرر و خطر طبیعی، در راه بود. پس فرصت بارگذاشتن آبگوشت تا رسیدن به مقصد، درسفر دست نمی‌داد. آبگوشت ظهر فردا را، از شب قبل باید بار‌گذاشت و پیشترمقدمات و مخلفات آن را مهیا‌کرد که این همه، جز در یکجانشینی ممکن نبوده و نیست.

دیگر اینکه بساط کباب را به سادگی با سیخی چوبی نیز در بیابان می‌توان به راه کرد اما آبگوشت جز در ظرف مخصوص سنگی مزه ای دلچسب ندارد . ساکنان فلات ایران هزاران سال پیش، نخستین ابزار و ظرف‌ها را از چوب و سنگ ساختند. اما ظرف چوبی روی آتش کارکردی نداشت و تنها ظرف‌های سنگی به کار می‌آمدند. پس از آن بود که توانایی ساخت  سفال حاصل شد و انواع و اقسام ظرف‌ها شکل گرفت.

هزاران ظرف‌ سفالین به کار می‌رفتند ، تا انسان ایرانی به راز سنگ‌های معدنی و آب‌کردن و ریخته‌گری فلزات پی برد و از آن ابزار و ظرف ساخت و ظروف فلزی را به میان آورد. جالب است که آبگوشت ، هنوز که هنوز است در سه ظرف سنگی ، سفالی و فلزی ، طبخ و میل می‌شود. انواع دیزی سنگی و سفالی و رویی (رویی به معنای رویین یعنی ساخته شده از فلز روی که به زبان عامیانه به آن روحی هم می‌گویند) هنوز به شیوه هزاره‌های دور، در ایران ساخته و به کاربرده می‌شود واین سه نوع دیزی، یادگاری است از سه عصر سنگ و سفال و فلز در باستان‌شناسی.

 

در قدیم پلو یا چلو را در مجمع ‌های بزرگی می‌کشیدند ، که به آنها «قاپ» یا «قاب» می‌گفتند و چند نفر با دست از یک قاپ مشترک ، غذا می‌خوردند. ممکن بود که چند آدم بزرگ و پرخور با پیری یا کودکی نحیف و کم‌غذا در قاپی همسفره وهم‌غذا ‌شوند. این بود که تقسیم غذا عادلانه نبود و یکی به اصطلاح، قاپ دیگری را می‌دزدید و غذای بیشتری می‌خورد. این بود که ایده «قاپ شخصی» به میان آمد که برای هر کس قاپ کوچکی غذا بکشند و آن را در پیش وی بگذارند. ازاین رو بود كه «پیش‌قاپ» را «بُشقاب» نامیدند. یک قاپ بزرگ پر از غذا سر سفره می‌آمد و چند قاپ کوچک خالی (بُش به ترکی: خالی) گِرد آن می‌چیدند و برای هر بشقاب، جدا غذا می‌کشیدند.

اما آبگوشت چه برای یک تن پخته شود، چه هزار تن، محتوای هر دیزی جدا، درون خود آن می‌پزد و گوشت و نخود و آب، برای هر دیزی به پیمانه برابر ریخته می‌شود و تبعیضی در میان نیست. مانند پلو همه را در یک دیگ نمی‌پزند و پس از پخت، غذا را نمی‌کشند، بلکه اول سهم خام هر دیزی کشیده می‌شود و پس از تقسیم، پخت آغاز می‌گردد.

پختن و خوردن آبگوشت کار ساده‌ای نیست. شاید همگان به پختن آن کاری نداشته باشند اما همه از خوردن آن لذت می‌برند. اما اگر یک خارجی از راه برسد  و یک دیزی سنگی داغ با سنگک و ریحان جلویش بگذارید، شاید لذتی از لذیذی آن نبرد. چراکه خوردن آبگوشت آموزش می‌خواهد. با قاشق از دهانه تنگ دیزی چیز زیادی بیرون نمی‌آید، مگر اینکه دیزی را کج کنید و برای کج کردن هم، دست خواهد‌سوخت، مگر آنکه با تکه نانی گوشه ظرف را بگیرید و در این کار حتی دستمال کاغذی هم، کمک تکه نان را نخواهد کرد. البته بعضی از دیزی‌های سفالی دو دسته کوچک در دو طرف دارند که در این موقع به دستگیری خورنده می‌‌آیند.

آبگوشت دو بخش دارد، بخش « تَر» که به آن «ترید» می‌گوییم و بخش «خشک» که «کوبیده» می‌خوانیم. همان آب و گوشت که روی هم آبگوشت را پدید آورده‌اند.تقریبا با هم پخته می‌شوند اما جدا خورده می‌شوند. اما عمل‌آوردن این دو بخش به عهده آشپز نیست و شاید تنها خوراکی باشد که خورنده نیز در کار طبخ شریک است. اگر این دو بخش را جدا نکنید، تبدیل به سوپی نه چندان دلچسب خواهد شد واگر هر یک از این دو بخش را خوب به عمل نیاورید، یعنی مثلا کوبیده را آب‌دار بردارید، لطفی نخواهد داشت. خلاصه آنکه آبگوشت‌خوردن کار هر کسی نیست و اگربرای نخستین بار کسی سر سفره آبگوشت بنشیند، بی‌راهنما به راحتی از ماجرا سردر نخواهدآورد.

گوجه‌فرنگی و سیب‌زمینی دو جزء لاینفک آبگوشت‌های امروزی‌اند و برای ایرانیان شاید تصور آبگوشت‌ بی‌سیب‌زمینی و گوجه‌فرنگی ممکن نباشد. اما شاید ندانید که این دو محصول فرنگی تا صد سال پیش از این، در ایران ناشناخته بوده‌اند. اما آبگوشت پیش از واردات این دو نیز، با گوشت و آب و نخود، آبگوشت بوده. ایرانی ها ‌طوری این دو محصول فرنگی را در دیزی جای دادند و به آن دو رنگ ایرانی بخشید که جانشینان یونانی اسکندر و مغولان وارث چنگیز را به ایرانیانی اصیل و ایراندوست تبدیل کرد.

با وجود این همه کتاب آشپزی و مردم‌شناسی تا به امروز به آبگوشت این‌گونه نگاه نکرده بودیم. چراکه ما گاهی از کنار میراثمان سهل‌انگارانه به سادگی ‌گذشته‌ایم و ظرائف و لطایف فرهنگی نهفته در آنها را ندیده‌ایم. آبگوشت،  عصاره فرهنگ ایرانی است و هزاره‌ها تاریخ و نکته در آن خفته است و همه قوت آن به ارزش غذایی‌اش نیست و اگر دقیق به آن بنگریم جان فرهنگ نیاکانمان را در پیاله‌ای از آن خواهیم دید.

تازه این همه مطلب گفتیم ، اگربخواهیم خواص سرشارآن را از دیدگاه تغذیه دراین جا بیاوریم ، دو برابرمطالب گفته شده هم بیشترمی شود ، پس لقمه‌ای از آن را هم نباید هدر داد.

با این حال ،  گاهی دلم برای خودم می سوزه كه اینقدرگرفتاراین زندگی ماشینی ، چیپسی ، پفكی ، فانتزی و... شدم كه لذت یك دیزی سنگی آتیشی با نون سنگك وماست شیرین محلی وسبزی وریحون وپیازو دوغ محلی كه همشون لذتی روح افزا دارن ، درحد یك رویا به نظرمیاد .

فرهنگ ومیراث از زندگی ماشینی پرسید : به كجا چنین شتابان ؟ اما اوجوابی نداشت كه درواقع هویتی نداشت



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 14:3 ::  نويسنده : صادق

 

                پیشاپیش عید همه شما عزیزان مبارک باد      

                   امیدوارم سال 1391 را توئم با زیبایی و شادی سپری کنید

 

هفت‌سین سفره‌ای است که ایرانیان هنگام نوروز می‌آرایند. این سفره ممکن است روی زمین یا روی میز گذاشته شود. اعضای خانواده معمولاً لحظهٔ تحویل سال را در کنار سفرهٔ هفت‌سین می‌گذرانند. بعضی سفره را در مدت سیزده روز نوروز نگه می‌دارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه را به آب می‌دهند.

سفرهٔ هفت‌سین منحصر به نوروز نیست و بعضی این سفره یا مشابهش را برای مراسم ازدواج یا شب چله تهیه می‌کنند.

به گفتهٔ دانشنامهٔ ایرانیکا، ملت‌های دیگری که با ایرانیان فرهنگ و سنت‌های مشترک دارند (مانند افغانان، تاجیکان، و ارمنیان) این سفره را حاضر نمی‌کنند و این سفره حتی بین کردها و زرتشتیان (که هر دو معمولاً از حافظان سنت‌های باستانی ایرانی بوده‌اند) نیز معمول نبوده است، هر چند اخیراً سفرهٔ هفت‌سین در میان زرتشتیان شهرنشین معمول شده است.

 

سین‌ها

در سفرهٔ هفت سین معمولاً هفت جزء یا بیشتر که با حرف سین آغاز می‌شوند قرار می‌گیرد که معمولاً از مجموعهٔ زیر انتخاب می‌شوند: سیر، سیب، سبزه، سنجد، سرکه، سمنو، سماق، سنبل، سکه، سپند، سپستان، سوهان، سوسن، سرمه، سنگک، سبزی، سیاهدانه. از این سین‌ها (و نیز اجزاء دیگر این سفره) معمولاً به نماد مفاهیمی چون نوزایی، باروری، فراوانی، ثروت، و مانند آنها یاد می‌شود. بعضی نیز این اجزاء را به خدایان ایران باستان، بالاخص آناهیتا و سپندارمذ، ایزدبانوهای آب و خاک، نسبت می‌دهند.

سبزه از اجزای اصلی سفره شمرده می‌شود و معمولاً از گندم، یونجه، یا عدسِ سبزشده است که ممکن است بر کوزه سبز کنند. از دیگر اجزای خاص‌تر این سفره می‌توان از سمنو و سنبل نام برد که در مواقع دیگر سال کمتر حضور دارند.

 

سایر اجزاء

مرسوم است اجزاء دیگری هم در سفره چیده می‌شود. این اجزا ممکن است برای زینت یا کامل کردن مجموعه باشند. از جملهٔ این اجزاء می‌توان از آینه، کتاب (کتاب مقدس یا مجموعهٔ اشعار از قبیل دیوان حافظ و شاهنامهٔ فردوسیشمعدان (در بعضی سنت‌ها تعداد شمع‌ها به تعداد فرزندان خانواده است)، تخم مرغ رنگی، میوه، گل، شیرینی، آجیل، نان، شیر، ماست، پنیر، گلاب، عسل، شکر، تنگ یا کاسهٔ آب (معمولاً حاوی برگ یا ماهی یا انار یا ترنج یا سایر مرکبات)، بیدمشک، بادبزن و سبزی خوردن نام برد.

آینه و کتاب در کنار آن هم از اجزائی است که در بسیاری از سفره‌های هفت سینی چیده می‌شود. برخی بر این باورند که سکه که نماد «دارایی» وآب که نماد «پاکی و روشنایی» است بهتر است در کنار هم قرار گیرند و سکه را درون ظرفی از آب سر سفره می‌گذارند. یا به امید ازدیاد ثروت، سکه را بر آینه می‌گذارند.

 
 

http://www.nazpatogh.ir/upload/3bdf7f942cfdf00c5cbdf705444adffa.jpg

 

 



پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:, :: 10:22 ::  نويسنده : صادق

 

بنام خدا


 نوروز؛ كهن جشن پايدار ملی



   هنگام فرودین که رساند ز ما درود/ بر مرغزار دیلم و طرف سپیدرود     
  « اینک ما روی به نوروز داریم، اسفند در گذراست و باد نوروزی آرام و دل‌انگیز  می‌وزد، یخ‌ها آب می‌شوند، سرما می‌شکند، هوا رو به گرمی می‌رود و نوروز با هفت‌سین و شمع و آیینه و سنبل و لاله  و شیرینی و جامه‌های نو و افروختن آتش که پیشاهنگ بهار است از راه می‌رسد. ما مردمی بودیم خردیار و اندیشه‌ور، هوشمند و کاردان، آگاه و دانش‌کامه.»(1)
از نشانه‌های شادابی و بزرگی تمدن ایران، وجود جشن‌های کهن و پایدار ملی است که مانند آن را در میان ملت‌های دیگر کمتر می‌توان یافت؛ «جشن‌های ایرانی همه نتیجه‌ی تدبیرگرایی در امور طبیعی، اجتماعی، فردی و فراهم کردن آرامش و آسایش است و نوروز یکی از بزرگترین، برجسته‌ترین و باشکوه‌ترین این جشن‌هاست که از روزگاران کهن و از نیاکانی دوراندیش و خردمند برای ما به یادگار مانده است، جشنی که با سپری کردن نشیب و فرازهای فراوان، چون کوهی استوار ایستاده و با روح و احساس مردم این سرزمین چنان سرشته شده که آن‌ها همه ساله، در ژرفای دل، جان و روان خود، چشم به راه فرارسیدن آن هستند و از هفته‌ها پیش با شور و شادی درونی به پیشوازش می‌روند.»(2)
راز ماندگاری نوروز، جای درنگ و کاوش بسیار دارد و معنایی ژرف و جهان شناختی در این جشن و آیین نهفته است، آن هنگام که گل و سبزه جان تازه می‌گیرند و جهان زنده، درفش رنگارنگ زندگی را به شادی افرازد و فروغ دوستی و امید، سراسر زمین را فرا گیرد، جنبش و تلاش در همه‌جا و همه‌چیز، دیگر بار، جان می‌گیرد و سال نو و جشن روزِ نو، در نخستین روز فروردین،  با شکوه بسیار آغاز می‌شود و نه تنها در ایران‌زمین، این جشن با شکوه فراوانی بر پای داشته می‌شود در پاره‌ایی ازکشورهای دیگر جهان نیز، چه آن‌هایی که روزگاری در شمار سرزمین‌های ایرانی بوده‌اند و چه کشورهایی که فرهنگ ایرانی در آن روایی داشته و از این فرهنگ بهره گرفته‌اند، نوروز پاس داشته می‌شود.(3)
  بخشش اهورایی فارسی زبانان یا به گفته‌ی زنده یاد دکتر «ایرج وامقی» دنیای نوروزیان، فرهنگ مشترکی است که بیش از هزاران سال، بر پهنه‌ی گسترده‌ایی از آسیا، آسیای میانه، بخشی از آفریقا و اروپا سایه افکنده و دل‌های میلیون‌ها تن، از لاهور تا بلخ و بامیان و از سمرقند و بخارا، تا خلیج پارس را به هم پیوند داده است.
  جشن و آیین نوروز، بر پایه‌ی یکی از بنیادهای باور شناختی استوار است که آن را  بازگشت به آغاز می‌گوییم؛ ایرانیان با بزرگداشت آن، پیدایی آفرینش و به فرجام رسیدن یکی از چرخه‌های آفرینش را بزرگ می‌دارند، سالی که به پایان می‌رسد در نماد شناسی ایرانی نشانه‌ایی از یک چرخه یا دوره‌ی آغازین طبیعت است. یکم فروردین، روز جشن بزرگ نوروز در اعتدال بهاری؛ آغاز فصل بهار و آغاز سال نو است. به عبارتی، فروردین‌ماه، بهترین هنگام برای آغاز سال نو است.
«عمرخیام» در نوروزنامه می‌نویسد: «شوند(:سبب) نام نهادن نوروز از آن بوده که، آفتاب در هر 365 شبانه روز و ربعی به اول دقیقه‌ی حمل، باز آید و چون جمشید از آن آگاهی یافت آن را نوروز نام نهاده، پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان از او پیروی کردند و آن روز را جشن گرفتند و به جهانیان خبر دادند تا همگان آن را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند، بر پادشاهان بایسته(:واجب) است که آیین، جشن و رسوم پادشاهان را به جای آرند، از بهر خجستگی و خرمی؛ در آغاز سال هر کسی در نوروز جشن کند، تا نوروز دیگر، عمر در شادی گذراند»
در ادبیات باستان، جشن نوروز را به جمشید  شاه پیشدادی نسبت داده‌اند، که شوندش محبوبیت چهره و شخصیت او بوده است. همچنین در باورهای افسانه‌ایی گویند: «اهریمن بلای خشکسالی و قحطی بر کره‌ی زمین فرو نشانید، جمشید به جنگ با اهریمن پرداخت و او را شکست داد. با بازگشت وی، که هنگام بهار بود درختان و نهال چوب‌های خشک، سبز شدند و پس از یک دوره سرما، مردم پیروزی جمشید بر دشمنان را جشن گرفته و این روز را نوروز خواندند و هر کسی به خجستگی در تشتی جو کاشت و این آیین سبزی نشانیدن در  نوروز از آن هنگام تا به امروز برجای است.
بنابر نوشته‌های کهن پهلوی، هر پادشاهی در این روز فرخنده، کشاورزان سرزمینش را همنشین شادی و خرمی می‌کرد، بارعام می‌داد و هدایایی به نام پیشکش نوروزی به همه‌ی مردم داده می‌شد، مردمان در این روز به شادی و استراحت می‌پرداخته‌اند.(٤)
درباره‌ی ششم فروردین(نوروز بزرگ) نیز آمده که از روزهای خجسته‌ی ایرانیان و همراه با شادمانی و آب پاشی بوده و در باورهای کهن، رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است، مانند: «پیدایی کیومرث (کیومرس) و هوشنگ، تیراندازی آرش شیواتیر، پیروزی سام نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره‌ی شاه کیخسرو از جاودانان، همپرسگی اشوزرتشت با خرد کل و زادروز اشوزرتشت بزرگ (نخستین آموزگار راستی، نیکی و خرد).»
 نوروز، امروزه در بیشتر کشورها و سرزمین‌هایی که روزگاری بخشی از خاک ایران بزرگ  به شمار می‌رفت و اکنون، هنوز بر فرهنگ‌های باستانی خود پای فشرده‌اند، برگزار می‌شود، برای نمونه، آیین نوروز، هنوز با نام‌های «سیر لاله» جشن گل لاله و بالا کردن درفش در مزارشریف افغانستان (آریانای باستان) و در نزدیکی بلخ کهن همراه با برافراشتن درفشی برگرفته از درفش کاویان ایران برگزار می‌شود.»(٥)
 نوروز(نیروز) در میان قبطیان مصر نیز یادگاری از روزگار چیرگی هخامنشیان بوده است.
بر ما بایسته است که این جشن باستانی را به همه‌ی ایرانیان فرهمند و پر فروغ که با تلاش و نستوهی، آیین و فرهنگ  نیاکان خویش را در درازنای روزگار، پاس داشته‌اند شادباش بگوییم و این جشن جاوید باستانی را در کنار دیگر جشن‌های ملی چون مهرگان، تیرگان، سده و ... بزرگ داشته و بکوشیم تا آتش فرهنگ ایران را همواره در پهنه‌ی گیتی فروازن نگاه داریم. جشن‌های ایرانی برای ما گرامی هستند، زیرا رشته‌های پیوند ما با نیاکان ما و پیشینه و ژرفا و ریشه‌هایمان در درازنای تاریخند، هر آن چه یاد آور گرانسنگی و دیرمانی فرهنگ ایران است را گرامی می‌داریم؛ ما مردمی بی‌ریشه و رها شده در پهنه تاریخ نیستیم.(٦) پاینده ایران.   

  یاری‌نامه:
1- وحیدی،حسین- آوای زنگوله‌ها- نشر فرزین- چاپ نخست 1377- برگ 5
2- نیکنام،کوروش - از نوروز تا نوروز- نشر فروهر 82
3- کزازی،جلال الدین-(گوشه‌ایی از یک سخنرانی)- همچنین کتاب هفته، ش 4، شنبه 26 اسفند85
٤- کریستین سن،آرتور- ایران در زمان ساسانیان- برگردان رشید یاسمی- نشر دنیای کتاب- تهران77 
٥ – مرادی غیاث آبادی،رضا- راهنمای زمان جشن‌ها و گرد‌همایی‌های ملی ایران باستان- پژوهش های ایرانی
تهران 84 – برگ 21 
٦ – کزازی، جلال الدین- همان(زیر نویس شماره 2) 

 

صـدای پـای بـهار را می شنـوی ؟

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در روزهای پایانی سال كارهای خانه قدری متفاوت به نظر می‌رسد. شاید از همان زمان كه خانه‌تكانی شروع می‌شود، بتوان این دگرگونی را احساس كرد. تحولی كه به پیشواز نو شدن سال و دگرگون‌شدن چهره زمین و زمان می‌رود.

 


بنام خدا


«لیمو» موجود در لیموشیرین و لیموترش به سم زدایی كه از راه هورمونهای مواد غذایی وارد خون شده اند، كمک می كند.
limo.jpg

برخی از هورمونها و داروها از راه گوشت حیوانات به بدن انسان وارد می شود و بیشترین اندامی را كه درگیر می كند، كبد است.كبد مهم ترین عضوی است كه در بدن وجود دارد و به سمیت زدایی مواد هورمونی كمک كرده و آن را به شكل محلول در آب تبدیل می كند و از راه ادرار دفع می شود.

مصرف موادغذایی حاوی هورمونها و داروهای شیمیایی كبد را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب بروز مشكلاتی می شود و بسیاری از افرادی كه این نوع مواد را مصرف می كنند دچار بروز موهای زائد در بدنشان می شود.آنزیم هایی در كبد وجود دارند و مصرف برخی از موادغذایی مانند انار می تواند به تقویت این آنزیم ها كمک كند و خون را تصفیه می كند.

موادغذایی كه دارای رنگدانه ها هستند موجب تقویت آنزیم های كبدی می شود و داروها و مواد سمی كه وارد خون شده است را پاک می كند.مصرف برخی از موادغذایی مانند لیموترش و لیموشیرین به دلیل داشتن آنزیم لیمونن به سم زدایی هورمونهایی كه از راه برخی از مواد غذایی وارد بدن شده است كمک می كند.در انار آنزیمی به نام لیكوپن وجود دارد كه در سم زدایی خون موثر است. البته تمام موادغذایی سرشار از رنگدانه های قرمز، بنفش و نارنجی سرشار از آنتی اكسیدان هستند كه خون را تصفیه كرده و عامل بیماری، هورمونها و داروها را از خون پاک می كند.

 



پنج شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 10:18 ::  نويسنده : صادق

 

   

بنام خدا

  

عشق یعنی ....

 
 عشق یعنی یک سلام و یک درود

 عشق یعنی درد و محنت در درون

 عشق یعنی یک تبلور یک سرود

 عشق یعنی قطره و دریا شدن

 عشق یعنی یک شقایق غرق خون

 عشق یعنی زاهد اما بت پرست

 عشق یعنی همچو من شیدا شدن

 عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه

 عشق یعنی بیستون کندن بدست

 عشق یعنی آب بر آذر زدن

 عشق یعنی چون محمد پا به راه

 عشق یعنی عالمی راز و نیاز

 عشق یعنی با پرستو پرزدن

 عشق یعنی رسم دل بر هم زدن

 عشق یعنی یک تیمم یک نماز

 عشق یعنی سر به دار آویختن

 عشق یعنی اشک حسرت ریختن

 عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

 عشق یعنی سجده ها با چشم تر

 عشق یعنی مستی و دیوانگى

 عشق یعنی خون لاله بر چمن

 عشق یعنی شعله بر خرمن زدن

عشق یعنی آتشی افروخته

 عشق یعنی با گلی گفتن سخن

 عشق یعنی معنی رنگین کمان

 عشق یعنی شاعری دلسوخته

 عشق یعنی قطره و دریا شدن

 عشق یعنی سوز نی آه شبان

 عشق یعنی لحظه های التهاب

 عشق یعنی لحطه های ناب ناب

 عشق یعنی دیده بر در دوختن

 عشق یعنی در فراقش سوختن

 عشق یعنی انتظار و انتظار

 عشق یعنی هر چه بینی عکس یار

 عشق یعنی سوختن یا ساختن

 عشق یعنی زندگی را باختن

 عشق یعنی در جهان رسوا شدن

 عشق یعنی مست و بی پروا شدن

 عشق یعنی با جهان بیگانگى



 

عشق چیست ؟

از کوه پرسیدم عشق چیست ؟

گفت از من استوار تر

از دریا پرسیدم عشق چیست ؟

گفت از من خروشان تر

از صحرا پرسیدم عشق چیست ؟

گفت از من وسیع تر

از خورشید پرسیدم عشق چیست ؟

گفت از من پر فروغ تر

از آینه پرسیدم عشق چیست ؟

گفت از من صاف تر

از دنیا پرسیدم عشق چیست ؟

گفت از همه بر من بی اعتناتر

از طفل پرسیدم عشق چیست ؟

گفت از مادر مهربان تر

از خون پرسیدم عشق چیست ؟

گفت همچون من در قلبها جاری است

از عاشق پرسیدم عشق چیست ؟

گفت به من عمر دوباره داد

از ملت پرسیدم عشق چیست ؟

فریاد بر آورد : از چشمانمان عزیزتر و از قلبمان پاک تر

از خودش پرسیدم عشق چیست ؟

سری تکان داد و گفت لعنت بر جدایی


 

عشق ؟

 

 

PixDooni.Com Asheghane%20%20%283%29 عکس های عاشقانه با متن فارسی


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خاطرات عشق  گر از   یاد    رفت

                                 بازوان   عشق    گر   بر    باد رفت

 

گر که عاشق نیست در دوران ما

                                  کز محبت وز برما , درپی بیداد رفت

 

وز از آن روزی که دیگر , همدمی درکار نیست

                                  این دلم با کاروانِ یارم و همزاد رفت

 

دیگر از لطف و صفا , مهر و وفا

                                    نیست حرفی آن همه با داد رفت

 

 

 

چه  کنم   خود  بشناسم  تا  تو را  دریابم              هوس و  شهوت  خود  را تا به  طور   اندازم

رمز  و  اسرار  درون   دل  من  از  چه   قرار             این قرار است که من در پی خود تن به   فرار

عقل  پوسیده ی  من  هیچ  ندانست تورا              کاش می شد که  بفهمم نغمه ی این  دل را

قلب هر ثانیه ای گوش  زد  قدرت  توست               نبض  هر  ثانیه  گوید   که  باید  دل  جوست

 

خواب هر روز بگوید که تو هم خواهی مرد               مرگ یک عمر بگوید که تو هم خواهی خفت

 


 

 

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد

                                        وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است

                                       طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش

                                       کو به تایید نظر حل معما می‌کرد

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست

                                       و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم

                                       گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد

بی دلی در همه احوال خدا با او بود

                                      او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد

این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا

                                     سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد

گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند

                                     جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

فیض روح القدس ار باز مدد فرماید

                                    دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد

گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست

                                      گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معشوقه ام عاشق منم زان در پی ات دیوانه ام                     در بی کسی بی صحبتی بی هم نفس افسانه ام

نالان مکن چونش بگو  در پر  غمی   مستانه ام                     مستم ز تو ای   جان پناه    از درد     تو خمخانه ام

تا کی گریز از  من  کنی   کامی  بده   جانانه ام                     حسرت   در   این دریای  دل   تا  پر کنی   پیمانه ام

 

 

روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟


ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم


روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟


از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم


مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم


نه به خود آمدم این جا که به خود باز روم
آن که آورد مرا باز برد در وطنم


مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

 

شعر فعل مجهول از سیمین بهبهانی

 

 

 

                                                      فعل مجهول

 

"بچه ها صبحتان به خیرِو سلام

 

درس امروز فعل مجهول است

 

فعل مجهول چیست؟می دانید

 

نسبت فعل ما به مفعول است

 

 

در دهانـــــــم زبان چو آو یزی

 

در تهیگاه زنــــگ می لــغزید

 

صوت ناسازم آن چنان که مگر

 

شیشه بر روی سنگ می لغزید

 

 

ساعتــــی داد آن سخن دادم

 

حقّ گفتـــــــار را ادا  کــــردم

 

تا ز "اعجـــــاز" خود شوم آگاه

 

ژاله را زان میان صـــــدا کردم

 

 

"ژاله از درس من چه فهمیدی؟"

 

پاسخ من سکوت بود و سکوت

 

" د جوابم بده  کجـــــا بودی ؟

 

رفته بودی به عالم هپـــروت؟"

 

 

خنده ی دختران و غرّش من

 

ریخت بر فرق ژاله چون باران

 

لیک او بود غرق حیرت خویش

 

غافل از اوستاد  و از یـــــاران

 

 

خشـــــمگین انتقام جـــو گفتم:

 

"بچه ها گوش ژاله سنگین است"

 

دختری طعنه زد که " نه خـــــانم

 

درس در گوش ژاله یاسین است"

 

 

بــــاز هم خنده ها و همهمه ها

 

تند و پیگیر می رسید به گوش

 

زیـــــــر آتشفشان دیده ی من

 

ژاله آرام بود و سرد و خـــموش

 

 

رفته تا عمـــــق چشم حیرانم

 

آن دو مـــــیخ نگاه خــیره ی او

 

موج زن در دو چشم بی گنهش

 

رازی از روزگـــــار تـــــــیره ی او

 

 

آن چه در آن نگاه می خواندم

 

قصه ی غصه بود و حرمان بود

 

ناله ای کرد و در ســــخن آمد

 

با صدایی که سخت لرزان بود:

 

 

فعل مجهول فعل آن پدری است

 

که دلـــــــــــم را ز درد پرخون کرد

 

خواهرم را به مشت و سیلی کوفت

 

مـــــــادرم را ز خــــــانه بیرون کرد

 

 

شب دوش از گرسنگی تا صبح

 

خواهر شیر خوار من نالـــــــــید

 

سوخت در تــــــاب تب برادر من

 

تا سحر در کنـــــــــــار من نالید

 

 

در غم آن دو تن دو دیده ی من

 

این یکی اشک بود وآن خون بود

 

مـــــــــــادرم را  دگر  نمی دانم

 

که کجا رفت و حال او چون بود؟"

 

 

گفت و نالید و آن چه باقی ماند

 

هق هق گریه بود و نــــاله ی او

 

شسته می شد به قطره های سرشک

 

چهره ی همچو برگ لالــــه ی او

 

 

ناله ی من به ناله اش آمیخت

 

که"غلط بود آن چه من گفتم

 

درس امروز قصه ی غم توست

 

تو بگو ! من چرا سخن گفتم؟

 

 

فعل مجهول فعل آن پدری است

 

که تو را بی گناه می ســــــوزد

 

آن حریـــــق هوس بود که در او

 

مادری بی پناه می ســـــــوزد"

 

 

از کتاب "ترنم غزل" بررسی زندگی و آثار  سیمین بهبهانی ، کامیار عابدی،ص ۱۵۳-۱۵۶.

 

اگر دلت به درد آمد و به یاد ژاله های فقر اقتصادی و فرهنگی افتادی ،برایشان دعا کن و اگر می توانی،

 

 کمکشان کن


 


  •  
توسط آرزو زمانی

بیشتر اوقات انتخاب رنگ مشکی نشان دهنده آن است که این افراد انسان هایی رویایی هستند که در فضایی شاعرانه زندگی می کنند.

در عین حال بسیار دست و دلبازند وتلاش می کنند با هر آنچه دارند به کمک دیگران رفته و گرهی از مشکلات آنها باز کنند. آنها بسیار اجتماعی ظریف و ساده پسند هستند.

لباس های تنگ: افرادی که لباس های تنگ میپوشند عموما افرادی مغرور و زود رنج اند. همچنین افرادی بسیار جذاب هستند.افرادی شایسته و معقول اند.

لباس های گشاد: افرادی که لباس های گشاد می پوشند افرادی بخشنده هستند به هیچ وجه حسود نبوده و دوستان زیادی دارند. فداکار و صادق نیز هستند.

لباس های تیره: افرادی که لباس های تیره می پوشند عموما افرادی خودخواه بود و بسیار خونسرد هستند به ندرت عصبانی می شوند و و سلیقه ی خوبی در انتخاب لباس دارند.

لباس های روشن: افرادی که لباس های روشن می پوشند افرادی فداکار و صادق هستند. افرادی مهربان و شوخ طبع هستند عاشق صلح و صفا و آرامش اند.

سبز:

انتخاب رنگ سبز برای لباس معمولا نشان دهنده آن است که صاحبان آن، شخصیتی قوی واراده ای بالا دارند. در تصمیم گیری ها خیلی محکم عمل کرده و تا حدی خود رای و مغرورند. این افراد اعتماد به نفس بالایی دارند و در کمک به دیگران پیشقدم می شوند.

آبی:

اکثر آبی پوش ها دارای نگاهی عمیق بوده و شخصیتی حساس وشفاف دارند. این افراد به راحتی فکر ونظر خود را به دیگران منتقل می کنند و به همین نسبت شجاعت وجرات ویژه ای هم از خودشان نشان می دهند. آنها زندگی را زیبا دیده و بیشترین تلاش را برای استفاده بهینه از آن می کنند.

مشکی:

بیشتر اوقات انتخاب رنگ مشکی نشان دهنده آن است که این افراد انسان هایی رویایی هستند که در فضایی شاعرانه زندگی می کنند و در عین حال بسیار دست و دلبازند و تلاش می کنند با هر آنچه دارند به کمک دیگران رفته و گرهی از مشکلات آنها باز کنند. آنها بسیار اجتماعی ظریف وساده پسند هستند.

قهوه ای:

این افراد سمبل مهربانی و محبت هستند. برخی روان شناسان می گویند رنگ قهوه ای هر چه تیره تر باشد مهر و محبت صاحبش بیشتر است. این افراد بسیار خونسردند و تقریبا هر چه را می خواهند به راحتی تصاحب می کنند آنها دربدترین شرایط می توانند بهترین تصمیم ها را اتخاذ کنند.

خاکستری:

انتخاب رنگ خاکستری نشان دهنده این نکته است که این افراد معمولا شخصییتی آرام و با اعتماد به نفس دارند. هر چند روان شناسان می گویند افرادی که دل در گرو رنگ خاکستری دارند، دو دسته هستند: یا از شخصیتی عصبی و انقلابی دارند و همیشه به دنبادل آرامش می گردند. آنها در مجموع انسان هایی سر سخت و سنگین دل هستند. نفوذ کردی برای همیشه در دلشان جای خواهی داشت.

سفید:

افرادی که لباس های سفید را دوست دارند انسان های خوش قلبی هستند و همیشه به دنبال دوست می گرند. این افراد معمولا از کودکی روی پای خود بزرگ شده و دوست ندارند به دیگران تکیه کنند. در موقعیت های کاری، همیشه در حال ساختن نردبانی برای بالا رفتن از آن هستند، چرا که معتقدند از هر فرصتی باید استفاده کرد.

رنگ های روشن:

انتخاب این نوع رنگ ها، نشان دهنده این است که این افراد بشدت سر شار از انرژی مثبت بوده و عشق و بالندگی را به اطراف خود پخش می کنند. دیدار با این افراد، اگر چه ممکن است همیشه خوشایند نباشد، اما بازگیری انرژی مثبت و سازنده از آنها می تواند بقیه روز را برای شما زیباتر، دلچسب تر و قابل تحمل تر سازد. 

 

آرزو زمانی


 اگر هميشه در حال رژيم گرفتن هستيد اما نتيجه نمي‌گيريد، راه رژيم‌تان را عوض كنيد. مثلا اگر شيريني و شكلات را تحريم كرده‌ايد و با حسرت صورت‌تان را به شيشه شيريني فروشي مي‌چسبانيد، تحريم‌تان را بشكنيد. توصيه دانشمندان به شما اين است كه از كيك شكلاتي به‌عنوان صبحانه استفاده كنيد. آن‌ها مي‌گويند كنار گذاشتن كامل شيريني و شكلات مي‌تواند نوعي اعتياد رواني را در شما ايجاد كند. به‌همين دليل شما بايد به جز رژيم‌تان، مراقب نياز‌هاي رواني‌تان هم باشيد. مثلا مي‌توانيد به‌جاي صبحانه يك برش كيك شكلاتي را با لذت بخوريد زيرا از نظر اين محققان، ‌صبحانه متعادل مي‌تواند 600 كالري داشته باشد و شامل كربوهيدرات، پروتئين و حتي قند هم باشد. در واقع اگر شما صبح‌ها يك برش كيك بخوريد، توانايي‌تان براي فعاليت روزانه، بيشتر مي‌شود و بيشتر كالري مي‌سوزانيد اما اگر صبحانه نخوريد، هورموني كه مي‌تواند شما را مدام گرسنه كند مشغول فعاليت مي‌شود و بيشتر از آن‌كه لاغر شويد، گرسنگي سراغ‌تان مي‌آيد.

کاپادوکیه Kapadoukia یا نام قدیمی و پارسی این سرزمین کاپادوسیه Cappadocia به معنای سرزمین اسبهای زیبا ,بخش باستانی و پهناوری است که امروز در ترکیه مرکزی قرار گرفته و به دلیل ارزش های تاریخی و باستانی ,توریستی ترین بخش استان نوشهیر؛ ترکیه کنونی را در بر می گیرد. بازمانده های آتشفشان ونزدیکی آن با سواحل جنوبی دریای سیاه منظره عجیب و شگفت آوری به وجود آورده ,این محوطۀ باستانی از سال 1985 از طرف یونسکو جزو میراث فرهنگی جهان شناخته و ثبت شده.

اینجا انگورها و شرابهایش از زمان باستان , شهرت داشته ,امّا آنچه به این سرزمین ارزش تاریخی و گردشگری داده ,خانه ها و پناهگاههای پرشمار و کوچکی است که دردل کوهها وتپه های به جا مانده از آتشفشان , وجود دارد, برخی با نقاشیهای زیبایی از مسیح ونشانه های مسیحیت ,باز مانده از مسیحیانی که در سالهای ظهور مسیح و پس از آن , از ترس تهاجم سربازان رومی به آنجا پناه برده اند. امّا شگفت آورترین بخش سرزمین کاپادوکیه یا کاپادوسیه ,شهری است زیر زمینی با نام درینکویو derinkuy که یکی از شگفت انگیزترین کشف تاریخ آیین زرتشت ,ایران باستان و پیروان اهورا مزدا در آنجا قرار دارد. درینکو به معنی چاه عمیق ,شهری است زیرزمینی و اعجاب آور ,که براثر یک رویداد ساده کشف شد. درسال 1963 کارگرانی که برای ایجاد ساختمانی ؛ به کندن زمین مشغول بودند,ناگهان با چاه یا تونل ژرفی درون زمین روبرو شدند.پژوهشهای بعدی ؛ کشف یک شهر زیرزمینی از دوران کهن را خبر داد؛ با آثارو نشانه هایی از آیین زرتشت,کهن ترین دین جهان ,با نمادهایی از اهورا مزدا,زرتشت ,فروهر و اسب های پارسی.
شهری در ژرفای 85متری زمین در هشت طبقه با گنجایش زندگی برای 20 تا 30هزار مرد وزن کودک و گاو وگوسفندواصطبل اسب.ونیز محلی برای ذخیره غذا و شراب , و درست کردن شراب و روغن و وجود نیایشگاه هایی برای مراسم دینی. دراین شهر زیرزمینی که توسط ایرانیان باستان ,پیروان دین زرتشتی ؛ ساخته شده,طبقۀ نخست ,ویژه نگهداری حیواناتی چون گاوو گوسفندواسب بوده ؛ پله های تودرتو وپرشماردر هر طبقه ,اتاقهایی با آشپزخانه ومحل بزرگی برای نگاهداری شراب و نیز مواد غذایی . نکته قابل توجه تعداد تونلها وهواکش هاست ؛ که به بیرون راه دارند وطوری ساخته شده اند که در اعماق این شهرزیرزمینی هوا جریان دارد و هیچگاه کمبود اکسیژن احساس نمی شود.

درچهارمین طبقه این شهرزیرزمینی ؛ سنگهای سنگین و بزرگی با اندازه های سنگ آسیاب وجود دارند,که به گفته پژوهشگران ,در صورت حمله و نفوذ دشمن ,با این سنگها از پایین راه های ورودی را می بستند,تا از نفوذ دشمن جلوگیری کنند.برخی پژوهشگران نقطه ضعف سیستم دفاعی در این شهر را در آن دانسته اند,که مهاجمین می توانستند با ریختن سمهای کشنده در هواکش ها ؛ ساکنان شهر را از پای در آورند. از نظر تاریخی گزنفون xénophon تارخ نگاروفیلسوف یونانی ؛ که زمانی جزو سپاهیان کوروش کوچک در لشکرکشی برعلیه برادرش اردشیر بوده ,ساخت این شهر و شهرهای زیرزمینی رادر قرنهای چهارم وپنجم پیش از میلاد می داند. روزگاری همه سرزمینهای گسترده میان دورود هالیس و فرات را کاپادوسیه می نامیدند. از زمان مادها این سرزمین جزو بخشی از شاهنشاهی ایران بوده. در تاریخ برای نخستین باردر پایان سده ششم پیش از میلاد است که نامی از کاپادوکیه می رود ؛ آن هم در سنگ نبشته های سه زبانه دو تن از پادشاهان هخامنشی «داریوش بزرگ» و«خشایارشاه» . به نوشتۀ ویکی پدیا ,فرهنگ آزاد ,از دیر باز فرهنگ و آیین ایرانی آنچنان در کاپادوسیه و ارمنستان پذیرفته و گسترش یافته بود که می توان گفت مردمان این نواحی درزمان هخامنشیان و اشکانیان ,دیگر ناایرانی – انیرانی - شمرده نمی شدند. پرستش ایزدان ایران به ویژه «مهر و آناهیتا» در کاپادوسیه جریان داشت.

روایات تاریخ نگاران یونانی ؛و نام گذاری ماههای سال با نامهای ایزدان مزدیسنا در سده پنجم پیش از میلاد در کاپادوسیه ؛ باستانی ترین گواهی تاریخی درباره رواج و گسترش آیین زرتشتی در باختر ایران ,کاپادوسیه که ترکیه مرکزی امروز در آن قرار دارد ؛ می باشد. پرسش اساسی و مهم این است : چرا ,ایرانیان باستان از پیروان اهورامزدا و زرتشت ,برای یک زندگی مخفی و طولانی شهری در ژرفای 85 متری زمین ساخته اند ؟ آنها از چه دانش و علومی برای ساخت این شهر شگفت آور برخوردار بوده اند. پژوهشگران می گویند:با تکنولوژی امروزی ؛ ساختن چنین شهری زیرزمینی ,برای زندگی 20 تا 30 هزار نفر , ده سال طول می کشد. آنها این شهرزیرزمینی درینکویو را هم ردیف ودر مقایسه با اهرام مصر توصیف می کنند.

آیا پیروان اهورا مزدا از ترس تهاجم اقوام وحشی ؛ یا از ترس رویدادهای سخت طبیعی از جمله زمستانی سخت که در اوستا به عنوان زمستان شیطانی از آن یادکرده ؛ به ساختن این شهر زیرزمینی اقدام کرده اند.آیا ازترس موجوداتی فرا زمینی ,به زیر زمین پناه برده اند. این دیدگاه در مورد قوم مایا نیز وجود دارد ؛ مایا ها قومی با هوش در دوران باستان بودند که نبوغ و هوش ویژه ای در ریاضیات و نجوم داشتند اما به یکباره از بین میروند و تمدن آن ها خاموش می شود . نقاشی هایی که از آن ها باقی مانده ؛ موجوداتی را نشان ما دهد که شباهتی به انسان ها ندارند . در وندیداد دوم ؛ اهورامزدا ,از پیروانش می خواهدبرای پیشگیری از تهاجم دشمنان ودیوان و پرهیز از صدمات یک زمستان شیطانی و هلاک کننده ؛ شهری زیرزمینی بنا کنند.که در صورت لزوم در آنجا به سرببرند. در قسمت بیرونی "درنیکویو" شهر زیرزمینی ایرانیان باستان ,خرابه های دوبرج دیده می شود که محلی برای نگهبانان بوده ,که اگر مهاجمان و دشمنان نزدیک شوند به ساکنان شهر خبر دهند.
چرا این شهر زیرزمینی ساخته شده ؛ زرتشتیان برای چه آنجا را پناهگاه خود ساخته اند ,تا چه زمانی در آنجا زیسته اند ؛ بر سر آنها چه آمده؟ اینها پرسشها یست که هنوز برای آنها پاسخی کافی پیدا نشده است! آنچه در دنیای امروزی ما روشن است ,این که «کاپادوکیه »یا «کاپادوسیه» و «درینکویو» کنونی ؛ با 26هزار نفر جمعیت آن ؛ یکی از مهمترین مکان های گردشگری وتوریستی ترکیه است. درهای درینکویو از سال 1970, به روی جهانگردان وتوریستها باز شده,امّا فقط ده درصد آن در دسترس بوده است .
ترکیه برای سال 2012 با تبلیغات گسترده , درینکویو را به عنوان یکی از شگفت انگیزترین مکانهای تاریخی و توریستی خود معرفی کرده است. ترکیه در حال حاضربالاترین درآمد و توریست رااز صنعت گردشگری ؛ درمیان کشورهای منطقه دارد. پرسش اینست ایران ؛ سرزمین مادری سازندگان درینکویو– شهر شگفت انگیز زیر زمینی- با آن همه جاذبه های تاریخی و طبیعی هر سال چقدر توریست و گردشگر دارد ؟

امروزه منطقه كاپادوكيا ، منطقه محصور در استانهاي نوشهير ، آكسراي ، نيغده ، قيصريه و كير شهير است . منطقه سنگي كاپادوكيا بعنوان يك منطقه محدودتر شامل اوچ حصار ، اورگوپ ،آوانوس ، گورمه ، درين كويو ، كايماكليو حومه ايهلارا مي باشد. 
خانه هاي لانه كبوتري سنتي حجاري شده در بين سنگهاي كاپادوكيا ، استقلال منطقه را به زبان مي آورد. اين خانه ها در قرن 19 از سنگهاي بريده شده ، تخته سنگها و يا كناره ها ساخته شده است. سنگ كه تنها مصالح معماري منطقه است ، از نوع سنگهاي آتشفشاني بوده كه پس از خروج آن از دهانه و بعلت نرم بودن به آساني قابل كار مي باشد ليكن پس از برخورد با هوا سخت شده و به يك سنگ بسيار مقاوم تبديل مي شود . با توجه به فراواني مصالح مورد استفاده و حجاري آسان آنها، صنعت سنگ كاري مخصوص در منطقه توسعه يافته و بعنوان يك معمار سنتي در آمده است . هم هال و هم درب خانه ها چوبي است. قسمت بالاي دربها با نقوش گلهاي پيچك تزيين يافته است. خانه هاي لانه كبوتري موجود در منطقه در اواخر قرن 19 و در قرن 18 ساخته شده است. بخشي از خانه هاي لانه كبوتري كه از نظر هنر نقاشي اسلامي بسيار مهم است بعنوان كليسا و يا عبادتگاه ساخته شده است . سطح خانه هاي لانه كبوتري از طرف هنرمندان محلي با كتيبه هايي تزيين يافته است.

عکس های شگفت انگیز شهر زیر زمینی زرتشتیان

عکس های شگفت انگیز شهر زیر زمینی زرتشتیان



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 9 اسفند 1390برچسب:, :: 8:15 ::  نويسنده : صادق

 

حیوانات منقرض شده

1.تيرانوزاروس ركس (انقراض: ۶۵ مليون سال قبل)

تيرانوزاروس ركس يكي از بزرگترين جانوران گوشت خوار است كه تا به حال روي زمين زندگي كرده است. بلندي اين حيوان (از سر تا دم) به بيش از ۱۳ متر و قد آن به ۵ متر مي رسيد و احتمالاً حدود ۷ تن هم وزن داشته است. تيرانوزاروس هم مانند ساير دايناسورهاي هم خانواده ي خود حيوان گوشت خواري بود كه بر روي دو پا راه ميرفت با جمجمه اي بسيار بزرگ كه تعادل آن را به كمك دمي بسيار بلند و سنگين حفظ مي كرد. در مقايسه با پاهاي بلند و بسيار قوي عقبي، پا هاي جلويي اين حيوان بسيار كوچك بودند و تنها دو انگشت داشتند.
فسيل تي ركس در شمال آمريكا و در صخره هايي كه در اواخر دوره ي كرتاسه تشكيل شده اند، پيدا شده يعني بين ۶۵٫۵ تا ۶۸٫۵ مليون سال پيش. اين حيوان يكي از آخرين دايناسورهايي است كه قبل از انقراض دوران سوم كرتاسه وجود داشته است. بيش از ۳۰ گونه ي مختلف تي ركس شناسايي شده كه بعضي از آنها اسكلت هاي نسبتاً كاملي داشته اند. برخي محققان علاوه بر اسكلت، بافت نرم هم يافته اند. فراواني مواد فسيلي به محققان امكان داده است تحقيقات قابل توجهي در بسياري از جنبه هاي زيست شناسي اين حيوان، از جمله تاريخچه ي زندگي وبيو مكانيك آن انجام دهند.
2.
كواگا: نيمي گورخر نيمي اسب ( انقراض از سال ۱۸۸۳ ميلادي)

كواگا، يكي از مشهور ترين حيوانات منقزض شده ي آفريقايي، از زير گونه هاي گورخر دشت هاي آفريقا بود كه زماني به تعداد زياد در ايالت كيپ و بخش هاي جنوبي ايالت آزاد ارنج در آفريقا يافت مي شد. اين حيوان به خاطر داشتن خط هاي مشخص، تنها در نيمه ي جلويي بدن ، از ساير گورخر ها قابل تمايز بود. در قسمت مياني راه هاي روي بدن حيوان محو مي شدند و راه هاي تيره تر پهن تر مي شدند و نهايتاً قسمت عقبي بدن حيوان قهوه اي ساده بود. اسم اين حيوان يك كلمه ي قبيله اي آفريقايي به معني گورخر است. اين اسم نوعي نام آوا است چون گفته مي شود كه شبيه صداي كواگا است.
اين حيوان در اصل به عنوان يك گونه ي مستقل به نام اكواس كاگا در سال ۱۷۸۸ طبقه بندي شده بود. در طول۵۰ سال بعد از آن گورخر هاي بسياري توسط طبيعت شناسان وسياحان معرفي شدند. به خاطر تنوع زيادي كه در طرح پوست اين حيوان وجود دارد ( هيچ گورخري شبيه ديگري نيست) دانشمندان طبقه بندي با تعداد زيادي از گونه هاي مختلف مواجه شدند و هيچ راهي هم وجود نداشت كه مشخص كند كدام يك گونه ي اصلي ، كدام زير گونه و كدام گونه هاي مختلف طبيعي هستند. بسيار پيش از اينكه اين سردرگمي حل شود، كواگا تا بخاطر گوشت، پوست و خوراك ذخيره در انبارهاي خانگي ، تا حد انقراض شكار شده بود. احتمالاً آخرين كواگاي آزاد تا اواخر دهه ي ۱۸۷۰ شكار شده بود وآخرين نمونه در اسارت در تاريخ ۱۲ اگست ۱۸۸۳ در موزه ي آرتيس مجيسترا در شهر آمستردام درگذشت. كواگا اولين موجود منقرض شده اي بود كه بر روي DNA او آزمايش انجام شد. آخرين تحقيقات ژنتيكي مشخص كرده اند كه كواگا يك گونه ي مستقل نبوده بلكه از نژاد گورخر انشعاب يافته.

 
3.
تاي لاسين: ببر تاسماني ( انقراض از سال ۱۹۳۶ ميلادي)

تاي لاسين بزرگترين جانور گوشت خوار كيسه دار در دوران مدرن بود. اين جانور بومي استراليا و گينه نو بود و تصور مي شود كه در قرن بيستم منقرض شد. در نزد عموم به نام ببر تاسماني ( به خاطر پشت راه راه) و همچنين گرگ تاسماني و در محاوره به نام ببر تاسي يا تازي شناخته شده است. او آخرين گونه از نژاد خود بود.
تاي لاسين در سرزمين اصلي خود استراليا، هزاران سال قبل از اينكه اروپاييان در آن قاره مستقر شوند منقرض شده بود؛ اما در جزيره ي تاسمانيا زنده مانده بود. شكار گسترده و پاداش براي آن دليل اصلي انقراض آن بوده اما بيماري، آمدن سگ ها و تجاوز انسان به زيست گاه آنها ميتواند از جمله ساير عوامل موءثر باشد. با وجود اينكه اين حيوان رسماً به عنوان منقرض معرفي شده اما هنوز گزارش مي شود كه ديده شده.

 
4.
گاو دريايي استلر: جانور بي دفاع ( انقراض از سال ۱۷۶۸ ميلادي)

اين حيوان كه قبلاً در سواحل آسياتيك درياي حاشيه ي اقيانوس آرام، از ژاپن تا كاليفرنيا پيدا شده بود، درسال ۱۷۴۱ توسط طبيعت شناس جورج استلر كشف شد. گاو درياي تا حدود ۸ متر رشد مي كرد و حدوداً ۳ تن وزن داشت. بسيار بزرگتر از نهنگ هاي كوچك دريايي بود و تقريباً شبيه يك خوك آبي بسيار بزرگ با دست هايي تنومند و دمي شبيه نهنگ بود. بر اساس گفته هاي استلر †اين حيوان هرگز به ساحل نمي آيد و هميشه درون اب زندگي ميكند. پوست بدنش مثل درخت بلوط سياه و ضخيم است. سرش در مقايسه با بدن كوچك است ، دندان ندارد ولي به جاي آن دو استخوان سفيد تخت يكي در بالا و يكي در پايين دارد.†با توجه به سرعتي كه آخرين گروه آنها از بين رفت، احتمالاً ورود انسان ها به منطقه دليل انقراضاين حيوان بوده است. هنوز هم گزارش هاي پراكنده اي ازديده شدن يك حيوان گاو شكل دريايي در درياهاي حاشيه ي اقيانوس آرام و گرينلند وجود دارد بنابراين احتمال دارد كه هنوز گروه كوچكي از اين حيوان وجود داشته باشند ولي اين مسأله هنوز ثابت نشده است.
5.
گوزن ايرلندي: بزرگترين گوزني كه تا به حال وجود داشته (انقراض حدود ۷۷۰۰ سال قبل)

الك ايرلندي يا گوزن بزرگ، در اوراسيا از ايرلند تا شرق درياچه ي بايكال مي زيست. عمر جديد ترين بقاياي به دست آمده از اين حيوان تا ۷۷۰۰ سال پيش تخمين زده مي شود. اين حيوان به خاطر اندازه ي بسيار بزرگش (حدود۲٫۱متر ارتفاع تا شانه) و به ويژه بخاطر داشتن بزرگترين شاخ ها معروف است (حداكثر ۳٫۶۵ متر پهناي شاخ ها و حدود ۴۰ كيلو وزن آنها بوده است).
بحث در مورد دليل انقراض آنها بيشتر بر روي اندازه ي شاخ هايشان متمركز است. برخي معتقدند شكار بوسيله ي انسان عامل اصلي انقراض گوزن ايرلندي است همان طور كه در مورد بسياري از بزرگ جانداران ماقبل تاريخ صحت دارد؛ اما اين فرضيه نيز وجود دارد كه اندازه ي بسيار بزرگ شاخ ها باعث محدوديت حركتي نرها در مناطق جنگلي مي شد يا اينكه در هر صورت اين شاخ ها به درستي با محيط تطابق نيافتند. در هر صورت، شواهد شكار بي رويه مبهم است وگوزن ايرلندي به عنوان موجودي كه درپهناي يك قاره زندگي ميكرده مي توانسته همراه با انسان تكامل بيابد و با حضور انسان ها خو بگيرد.
6.
ببر خزري سومين گونه ي بزرگ در جهان ( انقراض از سال ۱۹۷۰ ميلادي)

ببر خزري يا ببر ايراني غربي ترين زير گونه ي ببر است كه در ايران، عراق، افغانستان، تركيه، مغولستان، قزاقستان، قفقاز، تاجيكستان، تركمنستان و ازبكستان پيدا مي شد تا اينكه بظاهراً در دهه ي ۱۹۷۰ ميلادي منقرض شد. ببر خزري سوين ببر بزرگ جهان از بين تمام گونه هاي شناخته شده ي ببرها بود.
بدن اين زيرگونه بسيار ستبر و كشيده بود با پاهايي قوي، پنجه هايي پهن و بزرگ و چنگالهايي بلند. گوش هاي اين حيوان كوتاه و كوچك بودند و بر روي نوك آنها مويي وجود نداشت. روي گونه ها پوشيده از مو بود و موي بقيه جاهاي بدن بلند و ضخيم بود. رنگ اين حيوان شبيه ببر بنگال بود. جنس نر اين حيوان بسيار بزرگ بود و بين ۱۶۹ تا ۲۴۰ كيلو وزن داشت. جنس ماده چندان بزرگ نبود و حدود ۸۵ تا ۱۳۵ كيلوگرم وزن داشت. هنوز هم گاهي ادعا ميشود كه اين ببر ديده شده است.
7.
اروچس: نوعي گاو بسيار بزرگ ( انقراض از سال ۱۶۲۷ ميلادي)

يكي از مشهور ترين حيوانات منقرض شده ي اروپا اروچ يا اروس نوعي گاو بسيار بزرگ بودند كه ابتدا درحدود دو مليون سال قبل در هندوستان بوجود آمدند و سپس به خاور ميانه، آسيا و حدود ۲۵۰۰۰۰ سال پيش به اروپا رسيدند.
در قرن ۱۳ ميلادي محدوده ي اين حيوان به لهستان ، ليتواني ، مولداوي، ترانسيلوانيا و پروس شرقي رسيد. حق شكار حيوانات بزرگ بر روي هر ملكي محدود به اشراف و به تدريج خانواده سلطنتي بود. همچنان كه جمعيت اروچس كاهش يافت است ، شكار متوقف شد اما دادگاه سلطنتي هنوزبه شكار بان هايي احتياج داشت تا زمين هاي باز براي چريدن حيوان وجود داشته باشد. اين شكار بان ها درازاي خدمات خود از پرداخت ماليات معاف بودند وشكار غير قانوني حيوان حكم اعدام داشت. در سال ۱۵۶۴ شكار بان ها مي دانستند كه بر اساس آمار سلطنتي تنها ۳۸ حيوان باقي مانده است. آخرين اروچس كه ماده بود در سال ۱۶۲۷ در جنگلي در لهستان درگذشت. جمجمه ي اين حيوان هم اكنون درشهر استكهلم سوئد است.
8.
ماهي گيرك بزرگ: بزرگترين پرنده در نوع خود ( انقراض از سال ۱۸۴۴ ميلادي)

ماهي گيرك بزرگ تنها گونه از خانواده ي ماهي گيرك هاي غير پرنده ي بزرگ اقيانوس اطلس است كه تا زمان هاي اخير زنده مانده بود، اما امروزه منقرض است. اين جانور همچنين به نام پنگوئن نيز معروف بوده است.
ماهي گيرك غير پرنده ي بزرگ با قدي حدود ۳۰ تا ۳۴ سانتي متر و وزني حدود ۵ كيلوگرم در دسته هاي بسياردر جزيره هاي شرق كانادا، گرين لند، ايسلند، نروژ، ايرلند وبريتانيا پيدا مي شد. اما نهايتاً در اثر شكار بي رويه منقرض شد. بقاياي يافته شده در فلوريدا مشخص كرده اند كه تا قرن ۱۴ ميلادي اين پرنده ها گاهي با توجه به خطرات موجود، در زمستان به سرزمين هاي جنوبي مي رفتند.
9.
شير غار: يكي از بزرگترين شير هايي كه تا به حال وجود داشته است ( انقراض ۲۰۰۰ سال قبل)

بر اساس يافته ها از فسيل جانور و نقاشي هاي ماقبل تاريخ، شير غار كه به عنوان شير غار اروپايي يا اوراسيايي هم شناخته شده است، گونه اي منقرض شده از شير است. اين گونه بسيار بزرگ بوده است. بلندي قد يك شير نر بالغ كه بقاياي آن در سال ۱۹۸۵ درآلمان پيدا شد تا شانه ۱٫۲ متر و طول بدنش بدون احتساب دم ۲٫۱ متر بود يعني حدوداً ۵ تا ۱۰ درصد بزرگ تر از شير هاي امروزي. احتمالاً حدود ۱۰۰۰۰ سال پيش و در دوره ي يخبندان منقرض شده ، البته نشانه هايي نيز وجود دارد كه تا ۲۰۰۰ سال پيش هم در بالكان وجود داشته است.
10.
دودو: نمونه ي اوليه از گونه هاي منقرض شده ( انقراض از اواخر قرن ۱۷ ميلادي)

دودو يك مرغ غير پرنده بود كه در جزيره ي موريتاني زندگي مي كرد. قد اين پرنده كه از خانواده ي كبوتران بود به حدود يك متر مي رسيد، از ميوه ها تغذيه مي كرد و لانه ي خود را روي زمين مي ساخت. دودو از نيمه يا اواخر قرن ۱۷ ميلادي منقرض شده است. معمولاً از آن به عنوان نمونه ي اوليه از گونه هاي منقرض شده استفاده مي شود چون انقراض آن در زمان تاريخ مدون بشر اتفاق افتاد و مستقيماً ناشي از فعاليت هاي انساني بود. صفت †مرده مثل دودويعني صد درصد مرده. و جمله ي †راه دودو را رفتن†يعني منقرض يا منسوخ شدن يا تبديل شدن به چيزي از گذشته

1.تيرانوزاروس ركس (انقراض: ۶۵ مليون سال قبل)

تيرانوزاروس ركس يكي از بزرگترين جانوران گوشت خوار است كه تا به حال روي زمين زندگي كرده است. بلندي اين حيوان (از سر تا دم) به بيش از ۱۳ متر و قد آن به ۵ متر مي رسيد و احتمالاً حدود ۷ تن هم وزن داشته است. تيرانوزاروس هم مانند ساير دايناسورهاي هم خانواده ي خود حيوان گوشت خواري بود كه بر روي دو پا راه ميرفت با جمجمه اي بسيار بزرگ كه تعادل آن را به كمك دمي بسيار بلند و سنگين حفظ مي كرد. در مقايسه با پاهاي بلند و بسيار قوي عقبي، پا هاي جلويي اين حيوان بسيار كوچك بودند و تنها دو انگشت داشتند.
فسيل تي ركس در شمال آمريكا و در صخره هايي كه در اواخر دوره ي كرتاسه تشكيل شده اند، پيدا شده يعني بين ۶۵٫۵ تا ۶۸٫۵ مليون سال پيش. اين حيوان يكي از آخرين دايناسورهايي است كه قبل از انقراض دوران سوم كرتاسه وجود داشته است. بيش از ۳۰ گونه ي مختلف تي ركس شناسايي شده كه بعضي از آنها اسكلت هاي نسبتاً كاملي داشته اند. برخي محققان علاوه بر اسكلت، بافت نرم هم يافته اند. فراواني مواد فسيلي به محققان امكان داده است تحقيقات قابل توجهي در بسياري از جنبه هاي زيست شناسي اين حيوان، از جمله تاريخچه ي زندگي وبيو مكانيك آن انجام دهند.
2.
كواگا: نيمي گورخر نيمي اسب ( انقراض از سال ۱۸۸۳ ميلادي)

كواگا، يكي از مشهور ترين حيوانات منقزض شده ي آفريقايي، از زير گونه هاي گورخر دشت هاي آفريقا بود كه زماني به تعداد زياد در ايالت كيپ و بخش هاي جنوبي ايالت آزاد ارنج در آفريقا يافت مي شد. اين حيوان به خاطر داشتن خط هاي مشخص، تنها در نيمه ي جلويي بدن ، از ساير گورخر ها قابل تمايز بود. در قسمت مياني راه هاي روي بدن حيوان محو مي شدند و راه هاي تيره تر پهن تر مي شدند و نهايتاً قسمت عقبي بدن حيوان قهوه اي ساده بود. اسم اين حيوان يك كلمه ي قبيله اي آفريقايي به معني گورخر است. اين اسم نوعي نام آوا است چون گفته مي شود كه شبيه صداي كواگا است.
اين حيوان در اصل به عنوان يك گونه ي مستقل به نام اكواس كاگا در سال ۱۷۸۸ طبقه بندي شده بود. در طول۵۰ سال بعد از آن گورخر هاي بسياري توسط طبيعت شناسان وسياحان معرفي شدند. به خاطر تنوع زيادي كه در طرح پوست اين حيوان وجود دارد ( هيچ گورخري شبيه ديگري نيست)



یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, :: 12:16 ::  نويسنده : صادق

تغييرنام سرزمين پارت به خراسان

در سال هاي615تا550قبل از ميلاد كه مادها در ايران حكومت

مي كردند.سرزمين خراسان وشرق درياي خزر تا آمودريا تحت

استيلاي مادها بود.در دوره ي هخامنشـيان كه از 550 تا 330

ق.م به طول انجاميـــد خراسان و منطقه ي بجـــنورد يكي از

ساتراپ نشين هاي داريوش بود كه در حاشيه ي روداتــرك و

دشت بجنورد تپه هاي باستاني متعددي از اين دوره به يادگار

 

 

 

مانده است.معروف ترين آن تپه ي چرمغان يا چهارمغان است.


با روي كار امدن ساسانيان سرزمين پارت ان رونق و شكوه

پيشين خود را از دست داد.زيرا ساسانيان به فرهنگ اشكانيان

بهايي نمي دادند و به تاريخ و تمدن پارتي اهميتي داده نمي

شد.انها شهر نيشابور را در برابر شهرهايي چون اساك واستوا

استوئن ونسا تاسيس كردند كه اين نشان ميدهد ساسانيان

به فرهنگ وتمدن پارتي توجهي نداشتند.ساسانيان همچنين

اتشكده اذربرزين مهر را به جاي اتشكده استوئن جايگزين

كردند.اين بي توجهي به شهرهاي پارتي باعث شد تنها نامي

از انها در تاريخ باقي بماند.در دوره ي ساسانيان نام ايرانــــي

پارت به خراسان تبديل شد كه حوزه ي جغرافياي ان به مراتب

وسيع تر از پارت بوده است.

ساســانيان طبق آداب دربارشــاهزادگان را قبل از رسيـــدن به 

تاج و تخت به سرزمين هاي ديگر روانه مي كردند تا با شيوه ي

حكومت داري آشنا شوند.

خراســـان شـــــمالي از جمـــله ســــــرزمين هايـــي بود كــه

شاهزادگان ساساني مامور حكومت در ان مي شدند. از جمله

شاهزادگاني كه در سرزمين پارت و خراســــان حكومت كردنــد

 

 

 

عبارتنداز: شاپور اول هرمز اول بهرام اول وبهرام دوم.

يكي از مشكلات اصلي مردم خراسان شمالي در زمان حكومت

ساسانيان هجوم اقوامي به نام هياطله(هپتاليان) به شهرهاي

آنان بوده است. بهرام پنجم توانسـت تا حدودي ايـــن اقوام را

سركوب كند اما قوم هياطله در گوشه وكنار دست به حملاتي

زدند.كه به علت بي توجهي ساسانيان شهرهاي خراســـان

 

 

 

شمالي يكي پس از ديگري خراب يا تضعيف شد.

در پايان بايد ياداور شد كه خراسان شمالي در فاصله سالهاي

31تا 30 ه.ق توسط عبدالله بن عامر كريز فتح شد.رفتــارهاي

نامناسب حكام عرب باعث واكنش شديد خراسانيان بر ضدآن

شد.نخستين جرقه هاي استقلال طلبي ايران از زمان خلفاي

اموي و عباسي از سرزمين پارت( خراسان شمالي امروز ) آغاز شد.  

 



شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 20:50 ::  نويسنده : صادق

 

 

 


عکس های دیدنی و بسیار زیبا سری دوم 

  عکس های جالب و دیدنی روز ، www.irannaz.com 

 

730040014335627169144 آموزش تزئین سفره هفت سین 1391

 

711741065056025495143 آموزش تزئین سفره هفت سین 1391

 


 

 

 

 

 




    

 

01~23.jpg02~19.jpg04~15.jpg

05~12.jpg

http://bahar-20.com/pichak/displayimage.php?album=94&pos=0


 

 

 

کارت پستال ولادت امام حسن عسکری (ع)

 


 

تبریک پیوند آسمانی ازدواج | vefagh.co.ir



 

تبریک پیوند آسمانی ازدواج | vefagh.co.ir

 

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال های ازدواج | www.vefagh.co.ir

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال های ازدواج | www.vefagh.co.ir

 


 

 

 

 

   


 

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال عید نوروز | www.vefagh.co.ir

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال عید نوروز | www.vefagh.co.ir

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال عید نوروز | www.vefagh.co.ir

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال عید نوروز | www.vefagh.co.ir

 

 

حدیث (1) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :

إِنَّ اللّه  تَعالى جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمالَ، سَخىٌّ یُحِبُّ السَّخاءَ، نَظیفٌ یُحِبُّ النَّظافَةَ؛
خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاكیزه است و پاكیزگى را دوست دارد.

نهج الفصاحه، ح 690

حدیث (2) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :

تَنَظَّفوا بِكُلِّ مَا استَطَعتُم فَإِنَّ اللّه  تَعالى بَنَى السلامَ عَلَى النَّظافَةِ وَلَن یَدخُلَ الجَنَّةَ إِلاّكُلُّ نَظیفٍ؛
خودتان را با هر وسیله اى كه مى توانید پاكیزه كنید، زیرا كه خداى متعال اسلام را برپایه پاكیزگى بنا كرده است و هرگز به بهشت نرود مگر كسى كه پاكیزه باشد.

نهج الفصاحه، ح 1182

 

................................

 

حدیث (6) امام على علیه السلام :

اَلنَّظیفُ مِنَ الثِّیابِ یُذهِبُ الهَمَّ وَالحُزنَ وَهُوَ طَهورٌ لِلصَّلاةِ؛
لباس پاكیزه غم و اندوه را مى برد و موجب پاكیزگى نماز است.

كافى، ج6، ص444، ح14

 

حدیث (8) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :

تَقلیمُ الظفارِ یَمنَعُ الدّاءَ العظَمَ وَیَزیدُ الرِّزقَ؛
گرفتن ناخنها درد بزرگ را مانع مى شود و روزى را زیاد مى كند.

وسائل الشیعه، ج1، ص433، ح1

 


حدیث (1) امام على علیه السلام :

فی قَولِ اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ «وَ لاَ تَنسَ نَصیبَكَ مِنَ الدُّنیا» : لا تَنسَ صِحَّتَكَ وَ قُوَّتَكَ وَ فَراغَكَ وَ شَبابَكَ وَ نَشاطَكَ اَن تَطلُبَ بِهَا الخِرَةَ ؛

درباره آیه سهم خود را از دنیا فراموش مكن : [یعنى] سلامتى ، توانایى ، فرصت ، جوانى و شادابى‏ات را فراموش مكن ، تا با آنها ، آخرت را به دست آورى.

امالى صدوق، ص 299، ح 336

 

حدیث (4) امام على علیه‏السلام :

اَلصِّحَّةُ اَفضَلُ النِّعَمِ؛

سلامتى بهترین نعمت است.

غررالحكم، ح 1050

 

حدیث (5) پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :

اَحِبُّوا المَعروفَ وَ اَهلَهُ فَوَالَّذى نَفسى بِیَدِهِ اِنَّ البَرَكَةَ وَ العافیَةَ مَعَهُما؛
 نیكى و نیكوكاران را دوست بدارید. سوگند به آن كه جانم به دست اوست، بركت و تندرستى، با نیكى و نیكوكاران است.

كنز العمّال، ح 15974

 

حدیث (9) پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :

اَلوُضوءُ قَبلَ الطَّعامِ یَنفِى الفَقرَ، وَ بَعدَهُ یَنفِى الهَمَّ وَ یُصَحِّحُ البَصَرَ؛
شستن دست قبل از غذا، فقر را و پس از غذا، غم و اندوه را برطرف مى‏كند و به چشم سلامتىمى‏بخشد.

مكارم الاخلاق، ص 139

حدیث (10) امام على علیه‏السلام :

صیانَةُ المَراَةِ اَنعَمُ لِحالِها وَ اَدوَمُ لِجَمالِها؛

محفوظ بودن زن، براى سلامتى‏اش مفیدتر است و زیبایى او را با دوام‏تر مى‏كند.

غررالحكم، ح 5820

حدیث (11) امام على علیه السلام :

اَلحَسَدُ یُضنِى الجَسَدَ ؛

حسد، بدن را فرسوده و علیل مى‏كند.

 


خوش آنروزی كه هجرانم سرآید
به درمان غم من دلبر آید
چو مجنون بر سر راهش نشینم
مگر لیلای من از در درآید


 

 

 

 

 

آزمایش‏ ُ

«وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً» .

«و شما را با بدى و خوبى مى‏آزماییم».

v الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : ما مِن قَبضٍ ولا بَسطٍ إلّا وللَّهِ فیهِ المَنُّ والابْتِلاءُ .

امام صادق علیه السلام: هیچ گرفتگى و گشایشى صورت نمى‏گیرد مگر آن كه خداوند در آن ، بخشش و آزمایش در نظر دارد .

 

 

عکس گل | تصویر گل | عکس های گل | عکس گل ها | تصویر گل ها | عکس های زیبای گل ها | تصویر های زیبای گل ها | گل های زیبا و دیدنی برای بک گراند | بک گراند گل | تصویر زمینه گل | دسکتاپ گل | تصویر زمینه گل های زیبا | عکس زمینه های گل های زیبا | عکس های زیبای گل ها | تصویر زمینه گل | گل قرمز | گل صورتی | گل زرد | گل آبی | انواع گل های زینتی | گل های آپارتمانی | گل های زیبا و رنگی | گل های خوشگل گلدانی | گل داخل گلدان | گل های رنگارنگ | گل های زیبا | تصاویر گلی |


الیَقینُ‏

یقین‏

«وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ»

«و چون شكیبایى كردند و به آیات ما یقین داشتند، برخى از آنان را پیشوایانى قرار دادیم كه به فرمان ما (مردم را) هدایت مى‏كنند».

v رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله : خَیرُ ما اُلقِیَ فی القَلبِ الیَقینُ .

پیامبر خدا صلى الله علیه وآله : بهترین چیزى كه در دل افكنده شده ، یقین است .



عکس گل | تصویر گل | عکس های گل | عکس گل ها | تصویر گل ها | عکس های زیبای گل ها | تصویر های زیبای گل ها | گل های زیبا و دیدنی برای بک گراند | بک گراند گل | تصویر زمینه گل | دسکتاپ گل | تصویر زمینه گل های زیبا | عکس زمینه های گل های زیبا | عکس های زیبای گل ها | تصویر زمینه گل | گل قرمز | گل صورتی | گل زرد | گل آبی | انواع گل های زینتی | گل های آپارتمانی | گل های زیبا و رنگی | گل های خوشگل گلدانی | گل داخل گلدان | گل های رنگارنگ | گل های زیبا | تصاویر گلی |

عکس گل | تصویر گل | عکس های گل | عکس گل ها | تصویر گل ها | عکس های زیبای گل ها | تصویر های زیبای گل ها | گل های زیبا و دیدنی برای بک گراند | بک گراند گل | تصویر زمینه گل | دسکتاپ گل | تصویر زمینه گل های زیبا | عکس زمینه های گل های زیبا | عکس های زیبای گل ها | تصویر زمینه گل | گل قرمز | گل صورتی | گل زرد | گل آبی | انواع گل های زینتی | گل های آپارتمانی | گل های زیبا و رنگی | گل های خوشگل گلدانی | گل داخل گلدان | گل های رنگارنگ | گل های زیبا | تصاویر گلی |

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال عید نوروز | www.vefagh.co.ir

 

 

 

 



شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 13:24 ::  نويسنده : صادق

پرسش از پیامبر در مورد نماز
سلام بر شهیده راه ولایت

فاطمه زهرا(سلام الله علیها) از پدر بزرگوارش پرسید: پدر جان ، یا رسول الله ! زنان و مردانى كه نسبت به نماز بى اعتنا هستند و نماز را سبك مى شمارند، چه عواقبى را در پیش دارند؟

رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: اى فاطمه جان ! هر كسى از مردان و زنان نمازش را سبك بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مى سازد: شش مورد در دنیا: سه مورد در وقت مرگ ، و سه مورد آنها در قبر و سه مورد در قیامت زمانى كه از قبر خارج شود.
الف ) اما آن شش بلایى كه در دنیا دامنگیرش مى شود:

1- خداوند بركت را از عمرش مى برد.
2- خداوند بركت را از رزقش مى برد.
3- خداوند عزوجل سیماى صالحین را از چهره اش محو مى كند.
4- هر عملى كه انجام مى دهد پاداش داده نمى شود.
5- دعایش به آسمان نمى رود.
6- بهره اى از صالحین براى او نیست .

ب ) اما آن سه بلایى كه هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد:

1- ذلیل از دنیا مى رود.
2- هنگام مرگ در حال گرسنگى خواهد بود.
3- تشنه از دنیا خواهد رفت ، اگر چه آب نهرهاى دنیا را به او بدهند.

ج ) اما آن سه بلایى كه در قبر دامنگیرش مى شود:

1- خداوند ملكى در قبر براى او مى گمارد تا او را زجر دهد.
2- قبرش براى او تنگ خواهد شد.
3- گرفتار ظلمت و تاریكى قبر خواهد شد.

د) اما آن سه بلایى كه در روز قیامت گرفتارش خواهد شد:

1- خداوند ملكى را موكل مى سازد تا او را با صورت بر زمین بكشد، در حالى كه خلایق تماشا مى كنند.
2- محاسبه اعمالش به سختى انجام مى شود.
3- خدا به نظر لطف به او نمى نگرد و براى اوست عذاب همیشگى
 

 

   رسول گرامی-صلی الله علیه وآله-می فرمایند:از پنج کار تا دم مرگ دست برنمی دارم،تا بعد از من روش و سنتی باشد.

 

1-غذا خوردن روی زمین با غلامان.

 

2-دو ترکه سوار الاغ شدن(که نشانه کمال تواضع است).

 

3-بزم را خودم میدوشم.

 

4-پوشیدن لباس پشمی(لباس پشمی درآن زمان از خشن ترین لباسها بود).

 

5-سلام کردن به کودکان.

 


 

مرحوم علامه از مرحوم آقای سید علی قاضی طباطبایی-رحمةالله علیه-  نقل میکردند که ایشان فرمودند:

اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد بر من لعن کند(ویا فرمودند:به صورت من تف بیندازد).اول وقت، سر عظیمی ، «حافظوا علی الصلاة» خود نکته ای است غیر از« اقیمو الصلاة »

اینکه انسان اهتمام داشته باشد و مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند، فی حد نفسه آثار زیادی دارد ولو حضور قلب هم نباشد.


دعانوشت:

خدایا،من تو را به تو شناختم و تو مرا بر وجود خود دلالت فرمودی و به سوی خود خواندی.و اگر تو بودی من نمی دانستم تو چیستی؟مفاتیح الجنان.دعای ابوحمزه ثمالی



 


 

 



شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 12:43 ::  نويسنده : صادق

 

 

بر چهره ی زیبای محمد صلوات *** بر گنبد خضرای محمد صلوات

سر تا به قدم آینه ی او زهراست *** تقدیم به زهرای محمد صلوات 

●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●
(¯`’♥♥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ♥♥ ’´¯)
●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●

 



شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 10:11 ::  نويسنده : صادق

 

علی بن ابیطالب (ع) از پیغمبر (ص) نقل کرده که فرمود:هرگاه امت من به این گناهان آلوده شوند عذاب بر آنها نازل می شود،باید در انتظار باد سرخ و فرو رفتن در زمین باشند..هنگامی که:

 

-امانت مردم غنیمت به شمار آید.

-خمس و زکات را غرامت و زیان می دانند.

-مرد از زن خود اطاعت کند.(در راه خلاف و گناه و دنیا)

-به پدر و مادر جفا می کنند و با رفیق خوشرفتاری می نمایند.

-زمامداران پست ترین افراد باشند،ومردم از ترس به آنان احترام گذارند.

-زنان خواننده تهیه کنند.

-ساز بزنند.

-در مساجد سرو صدا کنند.

-لباس ابریشمین بپوشند.

-غنیمت جنگ ثروت اشخاص شود.

 

 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 15:28 ::  نويسنده : صادق
دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, :: 16:55 ::  نويسنده : صادق


 

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه ی لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای ؟

بر صلیب عشق دارم کرده ای؟

خسته ام زین عشق ، دلخونم نکن

من که مجنونم تو مجنونم نکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو لیلا ی تو ، من نیستم

گفت: ای دیوانه لیلایت منم

در رگت پنهان و پیدایت منم

سال ها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق ، یکجا باختم

کردمت آواره ی صحرا نشد

گفتم عاقل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت

غیر لیلا بر نیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی

دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سر می زنی

بر حریم خانه ام در می زنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود

درس عشقش بی قرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم

صد چو لیلا کشته در راهت کنم

 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, :: 16:52 ::  نويسنده : صادق

 

  بهر هر یاری که جان دادم به پاس دوستی             دشمنی ها کرد با من در لباس دوستی

    کوه پا بر جا گمان می کردمش دردا که بود               از حبابی سست بنیان تر اساس دوستی

بس که رنج از دوستان باشد دل آزرده را                جای بیم دشمنی دارد هراس دوستی

جان فدا کردیم و یاران قدر ما نشناختند                  کور بادا دیده حق ناشناس دوستی

دشمن خویش رهی کز دوستداران دوروی           دشمنی بینی و خاموشی به پاس دوستی

 



یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:, :: 16:14 ::  نويسنده : صادق

More leisure and less fun; more kinds of food, but less nutrition; two incomes, but more divorce; fancier houses, but broken homes.
فرصت بیشتر اما تفریح کمتر، تنوع غذای بیشتر اما تغذیه ناسالم تر؛ درآمد بیشتر اما طلاق بیشتر؛ منازل رویایی اما خانواده های از هم پاشیده

 


Life is a chain of moment of enjoyment, not only about survival. 

  زندگی فقط حفظ بقاء نیست، بلکه زنجیره ای ازلحظه های لذتبخش است



یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:, :: 13:47 ::  نويسنده : صادق

 

زندگی نامه میرزا كوچك خان جنگلی

 

زندگی نامه

فعالیتهای نظامی

رهبران انقلاب

اعلام حكومت جمهوری

كودتای حزب عدالت

شكست نهضت و شهادت میرزا

 

زندگی نامه

میرزا یونس معروف به میرزا كوچك فرزند میرزا بزرگ، اهل رشت، در سال 1259 شمسی، دیده به جهان گشود. سال های نخست عمر را در مدرسه ی حاجی حسن واقع در صالح آباد رشت و مدرسه ی جامعه آن شهر به آموختن مقدمات علوم دینی سپری كرد.

در سال 1286 شمسی، در گیلان به صفوف آزادی خواهان پیوست و برای سركوبی محمدعلی شاه روانه ی تهران شد.

هم زمان با اوج گیری نهضت مشروطه در تهران، شماری از آزادی خواهان رشت كانونی به نام «مجلس اتّحاد» تشكیل دادند و افرادی به عنوان فدایی گرد آوردند. میرزا كوچك خان كه در آن دوران یك طلبه بود و افكار آزادی خواهانه داشت به مجلس اتحاد پیوست. در سال 1289 شمسی، در نبرد با نیروی طرفدار محمد علی شاه در تركمن صحرا شركت داشت و در این نبرد زخمی و چندی در بادكوبه در یك بیمارستان بستری گردید. در سال 1294 شمسی، به جای «مجلس اتّحاد» «هیأت اتّحاد اسلام» از یك گروه هفده نفری در رشت تشكیل گردید. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند میرزا كوچك خان عضو مؤثّر آن بود. این هیأت هدف خود  را خدمت به اسلام و ایران اعلام كرد و به زودی میرزا كوچك خان رهبری هیأت را بر عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی روسیه ی تزاری، هیأت اتّحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزار پرداخت و یك گروه مسلح به عنوان فدایی تشكیل داد و روستای كسما را در ناحیه ی فومن مركز كار خود قرار داد و در آن جا سازمان اداری و نظامی به وجود آورد. هیأت اتّحاد اسلام، پس از چندی به كمیته ی اتّحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به 27 نفر افزایش یافت و رهبری كمیته را میرزا به عهده گرفت و تا پایان سال 1296 شمسی، بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، كجور و تنكابن زیر نفوذ كمیته درآمد. این كمیته «نهضت جنگل» و «حزب جنگل» نیز نامیده شده است.

فعالیت های نظامی نهضت جنگل

در فروردین 1297، فداییان نهضت جنگل، پس از چند درگیری با نیروهای انگلیسی مواضع مهم راه رشت – منجیل را در اختیار خود گرفتند. در خرداد 1297، نیروی «كلنل پیچرا خوف» افسر روسی كه قصد بازگشت از ایران را داشت با«ژنرال دانسترویل» انگلیسی كه او نیز می خواست از طریق انزلی به بادكوبه برود هم پیمان شدند و نیروهای روسی در منجیل با فداییان «كمیته ی اتحاد اسلام» به نبرد پرداختند، در حالی كه زره پوش ها و هواپیماهای انگلیس هم برای كمك به او به حركت درآمده بودند. «پیچراخوف» راه منجیل تا رشت و انزلی را گشود و پس از گشوده شدن این راه، نیروهای انگلیسی در دو طرف راه مستقر شدند. در این میان نیروی «كمیته ی اتحاد اسلام» رشت را تصرف كرد، امّا پس از ده روز نیروهای انگلیسی به كمك زره پوش ها و هواپیماها رشت را تسخیر نمودند. در 27 مرداد 1297، میان نمایندگان كمیته ی اتحاد اسلام با نمایندگان انگلیس در رشت قراردادی امضا شد. امضای این قرارداد چنان اختلاف نظر پدید آورد كه میرزا كوچك خان به ناچار انحلال كمیته ی اتحاد اسلام را اعلام داشت و كمیته انقلابی گیلان را تشكیل داد. شماری از سران كمیته اتحاد اسلام كناره گیری كردند و شماری از افراد تندرو در كمیته ی انقلابی گیلان عضویت یافتند.

برای از بین بردن نهضت جنگل، وثوق الدوله در بهمن 1297، به وسیله ی سید محمد تدین پیام صلحی برای كوچك خان رهبر نهضت فرستاد و از او خواست كه نیروی مسلح خود را در اختیار دولت قرار دهد، میرزا نپذیرفت. وثوق الدوله در 18 اسفند 1297، تیمور تاش را با اختیارات تام به استانداری گیلان فرستاد و در خرداد 1298، كلنل «استاروسلسكی» فرمانده ی نیروی قزاق با اختیارات تام، مأمور سركوب نهضت گیلان شد. در عملیات تسخیر رشت توپخانه و هواپیماهای نظامی انگلیس هم شركت داشتند. پیش از حمله ی «كلنل تكاچینكف» از تهران نامه ی تأمین برای میزرا نوشتند، ولی میرزا نپذیرفت و پس از درگیری های فراوان عده ای از سران نهضت از جمله دكتر حشمت كه پزشك بود و به واسطه ی خدمات پزشكی محبوبیت زیادی در لاهیجان كسب كرده بود و در آن جا یك گروه چند صد نفری به نام «نظام ملی» گرد آورده بود، تسلیم نیروی دولتی در رشت شد. نیروهای دولتی تصمیم گرفتند، او را به واسطه ی نزدیك بودن به میرزا آزاد كرده تا او میرزا را ترغیب به تسلیم كند و اگر موفق شد یا نشد خود را پس از ده  روز معرفی نماید، امّا دكتر حشمت، پس از بازگشت به لاهیجان دچار تردید شد و چون بازگشت او به تأخیر افتاد، یك گردان مأمور دستگیری او شد. او با گردان دولتی درگیر و شماری از افراد «نظام ملی» كشته شدند و دكتر حشمت دستگیر و در دادگاه نظامی در 4 اردیبهشت 1298، محكوم به اعدام شد.

نهضت جنگل و رهبران انقلاب اكتبر روسیه

جنگلی ها در دوران تزارها قیام خود را آغاز و به مخالفت با آنان پرداختند، امّا در آغاز پیروزی انقلاب اكتبر، روابط جنگلی ها با روس ها حسنه شد. پس از چندی روس ها سیاست خود را تغییر و از حمایت نهضت جنگل دست كشیده و سرانجام به آن خیانت كردند.

در 28 اردیبهشت 1299 شمسی، ارتش سرخ تحت عنوان سركوبی به اصطلاح ضدّ انقلابیون وارد بنادر انزلی و غازیان شد. نهضت جنگل كه حضور نیروهای بیگانه در خاك كشور برایش قابل تحمل نبود و حضور آنان را به زیان استقلال ایران می دید، اسماعیل آقا جنگلی خواهرزاده ی میرزا را به عنوان نماینده به دیدار فرمانده ی ارتش سرخ فرستاد. وی قبل از هر سخنی سراغ میرزا را گرفت و تمایل شدید خود را برای دیدار با او اعلام كرد. بنابراین میرزا در رأس هیأتی به انزلی رفت و در آن جا با فرمانده ی ارتش سرخ دیدار و مذاكره كرد و نسبت به چند موضوع توافق كلی حاصل شد.

اعلام حكومت جمهوری

پس از توافق جنگلی ها با روس ها، سران نهضت به رشت آمدند و در این شهر اعلام حكومت جمهوری كردند. آنان ضمن انتشار اعلامیه ای با عنوان «فریاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فداییان جنگل» به مفاسد دستگاه حاكمه ی ایران و جنایات انگلیسی ها اشاره كردند. و در پایان نظریات خود را به شرح ذیل اعلام داشتند:

1-    جمعیت انقلاب سرخ  ایران، اصول  سلطنت را ملغی  كرده،  جمهوری را رسماً اعلام می نماید.

2-    حكومت موقت جمهوری، حفاظت جان و مال عموم اهالی را به عهده می گیرد.

3-    هر نوع معاهده و قراردادی را كه قدیماً و جدیداً با هر دولتی منعقد شده است، لغو و باطل می شناسد.

4-  حكومت موقت جمهوری، همه ی اقوام بشر را یكی دانسته، تساوی حقوق درباره ی آنان قائل است و حفظ  شعایر اسلامی را از فرایض می داند.

كودتای حزب عدالت

پس از ورود ارتش سرخ به ایران، چند تن از اعضای حزب كمونیستی عدالت باكو نیز از روسیه وارد گیلان شدند. این افراد در رشت دست به تشكیل حزبی به نام «عدالت» زدند و رفته رفته، ضمن برگزاری اجتماعات و سخنرانی ها، عملاً موارد توافق شده میان جنگلی ها و روس ها را زیر پا گذاشتند و تبلیغاتی را علیه میرزا آغاز كردند. میرزا در تیر 1299، معترضانه رشت را ترك كرد و اعلام كرد تا زمانی كه حزب عدالت از كارهای خلاف و حمله به اسلام و تبلیغ كمونیسم دست بر ندارد به رشت باز نخواهد گشت. به دنبال این حادثه اعضای حزب عدالت كه بعضی از آنان همچون احسان الله خان و خالو قربان قبلاً از دوستان نزدیك میرزا بودند، درصدد بر آمدند كودتایی را انجام دهند كه  طرح آن را قبلاًٌ ریخته بودند. نقشه ی كودتا این بود كه میرزا یا باید كشته شود و یا دستگیر و از رهبری انقلاب كنار رود. میرزا كه تا حدی از هدف اعضای حزب و نقشه ی خائنانه ی آنان مطلع شده بود، به جنگل رفت و در این درگیری ها بسیاری از جنگلی ها دستگیر یا كشته شدند.

شكست نهضت و شهادت میزرا كوچك خان جنگلی

پس از تسلیم خالو قربان، نیروهای دولتی وارد رشت شدند و چون مذاكرات صلح با جنگلی ها به نتیجه نرسید، نیروهای دولتی به تعقیب جنگلی ها پرداختند. برخی از نیروها متفرق، برخی تسلیم و تعدادی نیز كشته شدند. با چنین وضع سخت و دردناكی میرزا در سرمای شدید زمستان از همسرش خداحافظی كرد و در اعماق جنگل عقب نشست تا بتواند نیروهای پراكنده را در فرصت مناسب جمع آوری و سازماندهی كند. امّا در اثر سرما مرگ به سراغش می آید. روزنامه ی جنگل ارگان نهضت درباره هدف نهضت چنین نوشته است:(1)

«ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملكت ایرانیم. استقلال به تمام معنای كلمه، یعنی بدون اندك مداخله ی هیچ دولت اجنبی، [و طرفدار] اصلاحات اساسی مملكت و رفع فساد تشكیلاتی دولتی، كه هر چه بر سرایران آمده از فساد تشكیلات است. ما طرفدار یگانگی عموم مسلمانانیم. این است نظریات ما كه تمام ایرانیان را دعوت به هم صدایی كرده، خواستار مساعدتیم.»

رهبر نهضت جنگل یك روحانی و مرد دین بود. او انقلاب جنگل و همه ی مظاهر آن را از دریچه ی اندیشه های سیاسی كه از اسلام آموخته بود، می نگریست. او یك باره دست به قیام مسلحانه نزد، همه ی راه ها را آزمود و پس از یأس وارد عمل  و مردانه پا به صحنه ی كارزار نهاد.

او شاهد به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی، توسط محمد علی شاه و تحصن علما در سفارت عثمانی بود. او به امید نجات مشروطه به مجاهدین پیوست و در فتح قزوین شركت كرد و با مشاهده ی اعمال خلاف بعضی از مجاهدین به موطن خود رشت بازگشت، اما بار دیگر به مجاهدین پیوست و در فتح تهران شركت نمود و با قوای استبداد جنگید.

علی رغم تلاشی كه در تحریف چهره ی میزرا به عمل آمده، به شهادت تاریخ، وی از مجاهدان مشروطیت و از هواداران جناح اعتدالیون مجلس و وفادار به اسلام بود. او سخت به اتحاد جهان اسلام عشق می ورزید. تاخت و تازهای خارجی در صحنه ی سیاست و اقتصاد كشور و سیاست بازی عناصر منافق و خود فروخته، وضع آشفته گیلان و بی كفایتی دولتمردان، انگیزه هایی بود كه این روحانی جوان، حساس و دلسوخته را به میدان سیاست و سپس به صحنه ی كارزار كشاند.

نخست در برابر استبداد محمد علی شاه ایستاد و سپس با شخصیت های با نفوذ تماس گرفت و در آخرین مرحله از تلاش خود سلاح به دست گرفت و در برابر نیروهای بیگانه به مقاومتی جانانه پرداخت. او بارها در برابر مردم گیلان هدف از نهضت خود را احیای قوانین اسلام اعلام كرد و یادآور شد كه میرزا كوچك هرگز اسلحه را از خود دور نمی كند، مگر وقتی كه مطمئن باشد، افراد ایرانی از تجاوز متجاوزان بیگانه و ستمكاران داخلی مصون و از امنیت و رفاه برخوردار هستند.

 



پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:, :: 9:27 ::  نويسنده : صادق

زندگی آپارتمانی،کودکان آپارتمانی

 

 فرزندان به عنوان میوه ها و ثمرات زندگی والدین بسیار مورد محبت و ارزشمند هستند. والدین تمام توان خود را   برای رشد و تربیت مناسب آنها به کار می گیرند.     

 وضعیت زندگی خانواده ها با گذشته فرق زیادی کرده و خانواده ها از فرم خوشه ای و جمعی به فرم هسته ای و مستقل رسیده اند. توجه والدین به فرزندان به دلیل تعداد کمتر آنها و شاید موارد دیگر بیشتر شده، اما آیا واقعا وضعیت تربیتی فرزندان نیز ارتقا یافته است؟

 امروزه جوانان برخلاف گذشته در سنین بالاتر ازدواج می کنند تا هم انتخاب مناسب تری کنند و هم بتوانند در تحصیل و شغل پیشرفت مناسبی کنند. همین مساله موجب کمال گرایی و توقع بیشتر آنها از زندگی و از یکدیگر شده است.

 وقتی زندگی مشترک آغاز می شود زوجین ترجیح می دهند زندگی مستقلی داشته باشند که مطابق با اهداف و عقاید خودشان باشد. سعی می کنند بهترین ها را برای خود و فرزندانشان بخواهند.

 البته واژه فرزندان، کم کم در حال از بین رفتن است، زیرا بسیاری خانواده ها تمایلی به داشتن چند فرزند ندارند و اغلب به یک یا دو فرزند بسنده می کنند.

از طرفی در حال حاضر بیش از ۴۰ درصد از زنان متاهل شاغل هستند و با وجود افزایش سن ازدواج و افزایش مشغله ها نمی توان انتظار داشت که تعداد فرزندان نیز بیشتر باشد.

  در ضمن، از نظر اقتصادی نیز نمی توان هزینه های لازم و کافی را برای رشد و پرورش چند فرزند تامین کرد بویژه این که صرفا پرداخت هزینه بدون حضور کافی والدین در کنار فرزندان معناندارد.

اسباب بازی های سرگرم کننده حالا با یکی دو دهه قبل فرق زیادی کرده و تنوع طلبی کودکان  نیز افزایش یافته، پس تامین خواسته های یک یا دو فرزند از هنرهای والدین است.

 پس والدین ترجیح می دهند یکی دو فرزند داشته باشند تا بتوانند وقت و محبت و پول کافی نثار آنها کنند.اما مشکل اصلی در بیشتر خانواده ها، وضعیت تربیتی والدین است. در این میان وسواس زیادی در مراقبت و نگهداری از تک فرزندان می شود و تصور می کنند این نشانه ای از علاقه و محبت آنهاست.

والدین می خواهند در صورت امکان به طور شبانه روزی فرزندانشان را کنترل کنند و آنها را جلوی چشمان خود داشته باشند. حالا خانواده ها کم جمعیت هستند و فضای زندگی آپارتمان محدود شده است و به دلیل هزینه بالای زندگی، والدین وقت زیادی را خارج از منزل به کار می پردازند و امکان رفت و آمد زیاد و حضور در جمع های خانوادگی و دوستانه کاهش یافته است.از طرف دیگر، والدین درخصوص تامین امنیت و رفاه کودکان خود بیش از حد نگرانند. توجیه بسیاری نیز این است که به دلیل علاقه زیاد به فرزندان تمایل دارند همه چیز مربوط به آنها از تغذیه و خوراک گرفته تا نوع و رنگ اسباب بازی و مکان بازی و همبازی هایشان را کنترل کنند تا خیالشان راحت باشد.در ضمن به دلیل وضعیت جامعه و تنوع در نوع رفتار افراد و تربیت های مختلف نیز بسیاری از دوستان و محیط های بازی، اسباب بازی ها و خوراکی ها مردود شناخته می شوند و تصمیم بر این گرفته می شود که کودکان در منزل و کنار والدین بمانند.

اما این در منزل و محدود بودن نیز در نهایت تحرک کمتر، افزایش تعداد وعده های غذایی، تماشای تلویزیون، عدم خلاقیت در بازی ها و وابستگی زیاد فرزندان به والدین می شود.

فرزندان وابسته

این گونه فرزندان در سنین مدرسه و تحصیل نیز برای درس خواندن وابسته باقی می مانند و چنانچه والدین در امور درسی فرزندان بسیار دخالت و به آنها کمک کنند دانش آموزان دچار وابستگی زیاد شده و همین مساله مانع پیشرفت موثر آنها می شود.

در چنین مواردی چنانچه والدین برای انجام تکالیف به آنها کمک کنند نه تنها دانش آموزان را به خود وابسته می کنند، بلکه موجب تزلزل و افت تحصیلی آنها در سال های بعد نیز می شوند. کارشناسان معتقدند والدینی که در سال های ابتدایی مدرسه تا حد زیادی در انجام تکالیف به فرزندانشان کمک می کنند در سال های بعد به دلیل حجم مطالب و کیفیت آموزشی قادر به این کار نخواهند بود و به پیشرفت فرزندشان صدمه می زند.

اما والدینی که هنگام لزوم، فرزندان را راهنمایی کرده، اما در عوض زمان مشخصی را برای انجام تکالیف و مطالعه آنها تعیین می کنند تا میزان بازی و تفریح به حد معقولی کاهش یابد، دانش آموزانی متعهد و مسوولیت پذیر تربیت می کنند. کودکان منزوی بیشتر دچار افت تحصیلی می شوند.

با توجه به این که کودکان منزوی نه تنها در ارتباطات اجتماعی، بلکه در دوران تحصیل نیز با مشکلات زیادی رو به رو هستند بنابراین بهتر است پیش از ورود به دبستان از نظر اجتماعی تقویت شوند.

شرکت در بازی های دسته جمعی و گروهی مناسب، زمینه را برای تقویت مهارت های اجتماعی و یادگیری

کودکان فراهم می آورد.

کارشناسان به والدین توصیه می کنند کودکان را بیش از حد محدود نکرده و با امر و نهی های مکرر آنها را از برقراری ارتباط با دیگران دور نکنند، زیرا این گونه کودکان بتدریج منزوی شده و دچار مشکلاتی خواهند شد.

در عین حال چنانچه کودکان پیش از ورود به محیط های اجتماعی بزرگ تر مانند دبستان مهارت های اجتماعی را نیاموخته باشند، ممکن است در دبستان هم به دلیل افزایش ارتباطات و هم به دلیل مسائل گوناگون یادگیری دچار اضطراب بیش از حد و افت تحصیلی شوند.

لازم به ذکر است هنگام بازی های کودکان نیز صرفا به مشاهده و زیر نظر داشتن آنها به منظور جلوگیری از خطر بپردازید و در درگیری های میان کودکان نقش قاضی و داور را ایفا نکنید تا آنها خودشان ارتباط موثر را بیاموزند.

کم تحرکی کودکان عدم تعادل روحی می آورد

کودکانی که به دلایل متفاوت ثبات روحی ندارند، بتدریج مبتلا به خستگی مزمن نیز می شوند. این مساله به دلیل خشم و عصبانیت هر از گاه کودکان نیست، بلکه کودکانی که دچار اختلالات بیولوژیکی هستند مد نظر قرار دارند. بسیاری والدین از کم تحرکی و ضعف و بی حالی کودکانشان گله دارند در صورتی که این مورد در پی عارضه بیولوژیکی شان صورت پذیرفته است.

در بزرگسالانی که مبتلا به حالاتی نظیر افسردگی هستند نیز حالات خستگی مزمن و ضعف دیده می شود؛ اما درخصوص کودکان مساله فقط روحی نیست و با تغییر حالت و محیط بر طرف نمی شود و باید شیوه زندگی تغییر کند.

افراط در تماشای تلویزیون

بسیاری افراد تصور می کنند کودکان هرگز مبتلا به عارضه کبد چرب نمی شوند، پس می توانند هر چه می خواهند چربی بخورند در صورتی که این طور نیست.

تماشای زیاد تلویزیون و بی تحرکی و خوردن تنقلات موجب افزایش وزن و مشکلات کبدی می شود. ترغیب کودکان چاق به ورزش، داشتن فعالیت بدنی و تغذیه سالم تر به کاهش میزان بافت چربی در کبد آنان کمک می کند.

بیماری ای که تحت کبد چرب غیر الکلی نامیده می شود به طور فزآینده ای در میان کودکان چاق شایع شده است. پزشکان اثر یک برنامه ۱۲ هفته ای شامل آموزش تغذیه مناسب و دو جلسه یک ساعته ورزش در هفته را در بهبود بیماری کبد چرب گروهی از نوجوانان چاق بررسی کردند.

در آغاز مطالعه ۵۲ درصد افراد در سمت راست کبد و ۴۸ درصد در قسمت چپ آن دچار این بیماری بودند.پس از برنامه شیوع بیماری کبد چرب برای هر دو طرف اندام به میزان قابل ملاحظه ای تا ۲۹ درصد کاهش یافت. شواهد نشان می دهد کم کردن وزن تدریجی، بهترین راه کاهش این بیماری از طریق فعالیت و بازی های پر تحرک است.

تماشای زیاد تلویزیون موجب اختلال رفتاری در کودکان می شود

بررسی ها نشان داده کودکانی که زیاد تلویزیون تماشا می کنند، تمایل بیشتری به هیجان داشته و بیشتر به مشکلات رفتاری و اختلالات خواب دچار می شوند.

چنانچه کودکان بین سنین ۲ تا ۵ سالگی روزانه بیش از ۲ ساعت به تماشای تلویزیون بپردازند، دچار مشکلات گوناگونی از قبیل عدم تمرکز حواس رفتار خشن و احساس تنهایی بیشتر هنگام خواب می شوند.

بنابر همین گزارش، محققان در تحقیقات چند ساله خود روی بیش از ۳ هزار کودک، عادات تماشای تلویزیون و تمایل آنها به هیجان، افسردگی، مشکلات مربوط به خواب، عدم تمرکز حواس، رفتار خشن یا کمبود مهارت های اجتماعی آنها را بررسی کردند.۱۶ درصد بچه های ۵/۱ تا ۲ ساله در این تحقیق بیش از ۲ ساعت در روز تلویزیون تماشا می کردند و دارای مشکلاتی بویژه ترس از تنها بودن در اتاق در زمان خواب بودند که البته در حدود ۵ سالگی این عادت را کنار گذاشتند. اما کودکانی که پس از ۵ سالگی در اتاقشان تلویزیون داشتند یا چندین ساعت در روز تلویزیون تماشا می کردند با خطر مشکلات رفتاری بیشتری روبه رو می شدند و آرامش کمتری داشتند.

از این رو کارشناسان به والدین توصیه می کنند زمان تماشای تلویزیون کودکان را محدود کنند و در ضمن اجازه ندهند آنان برنامه های خشونت نیز یا برنامه هایی که مناسب سن آنها نیست را ببینند.

بازی موجب پیشگیری از عوارض گوناگون است

به منظور جلوگیری از بروز بیماری های قلبی در سنین بالا، کودکان باید حداقل روزی ۹۰ دقیقه بازی و تحرک داشته باشند.

 

منظور از بازی، نشستن و انجام بازی های کامپیوتری نیست، بلکه فعالیت های پر تحرک است.

متخصصان توصیه می کنند که کودکان تا ۵ سالگی حداقل روزی ۹۰ دقیقه و در سنین ۵ تا ۱۸ سال بهتر است روزانه ۶۰ دقیقه به فعالیت هایی نظیر دوچرخه سواری، دویدن، و انواع ورزش ها بپردازند تا احتمال مشکلات قلبی و مرگ زود هنگام در سنین بالاتر در آنان به حداقل برسد. با توجه به این که نسل کودکان فعلی به دلیل عدم و یا کاهش فعالیت و رعایت نکردن برنامه غذایی مناسب و سالم بیشتر دچار چاقی شده اند، احتمال بروز بیماری های قلبی در آنان افزایش یافته است.

بررسی ها نشان می دهد انجام بازی های پر تحرک و فعالیت های ورزشی در سنین نوجوانی و جوانی به مصرف بهینه مواد غذایی کمک کرده و از اضافه وزن نیز جلوگیری می کند و همین امر نه تنها به سلامتی قلب و جسم کمک می کند، بلکه از نظر روحی نیز موجب شادابی بیشتر و زندگی بهتر می شود.

آمار نشان می دهد استعمال مواد مصنوعی و شیمیایی مانند سیگار و مواد مخدر نیز در چنین افرادی به حداقل می رسد. از طرفی از آنجا که مشکلات قلبی با افزایش کلسترول و قند خون و فشار خون ارتباط دارد و بازی و ورزش مانع افزایش این عوامل می شود می تواند از انواع عوارض جلوگیری کند.

حضور در جمع های کودکانه برای پرورش شخصیت کودکان مفید است.

نوع بازی کودکان و استفاده از ابزار و اسباب بازی های مختلف در شکل گیری شخصیت اجتماعی آنها نقش دارد و در این خصوص، بازی های گروهی برای شکل گیری بهتر شخصیت کودکان مؤثرتر است. محققان معتقدند بازی های گروهی قابلیت سازگاری فرد را با محیط اجتماعی مشخص می کند و آن را پرورش می دهد.

قابلیت کنترل هیجانات از جمله خشم و برقراری ارتباط با دیگر افراد، اعتماد به نفس، میزان تغییر و تحول و تجزیه و تحلیل از محیط، همچنین خودشناسی از جمله مسائلی است که از بدو تولد و پیش از آن یعنی دوران بارداری مادر شکل می گیرد. اما پرورش و تقویت آن در دوران کودکی میسر می شود.

از آنجا که ۳ سالگی سن اجتماعی کودک است، انجام بازی های گروهی در شکل گیری شخصیت او کمک قابل ملاحظه ای خواهد کرد.اما وقتی والدین بیش از حد فرزندان را محدود و چسبیده به خود نگاه می دارند و لحظه ای آنها را به حال خود نمی گذارند نتیجه ای مطلوب به بار خواهد آمد

حالا تصور می کنید اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، ما چگونه افرادی در نسل آینده خواهیم داشت ؟

آیا نسلی نداریم که بسیار وابسته به خانواده ها هستند و فاقد استقلال که لازمه هویت است؟

این استقلال نداشتن از جنبه های گوناگون به افراد صدمه می زند و به مشکلات روانی و عاطفی و خانوادگی بسیاری در آینده منجر می شود. وقتی فرد نتواند به تنهایی تصمیمات مناسب برای زندگی را اتخاذ کند و همواره در اعتماد به دیگران دچار مشکل و تردید باشد، چگونه می تواند زندگی زناشویی موفقی داشته باشد؟

در ضمن زمانی که همواره کارها دیکته می شود و امر و نهی والدین در امور دیده می شود، فرزندان نخواهند توانست خلاقیت و شکوفایی استعدادهایشان را بروز دهند. چنین افرادی در کارهای مالی نیز توانایی گام برداشتن و ریسک کردن ندارند و آموخته اند که والدین همواره به عنوان حامی مالی و عاطفی برایشان جاده های نا هموار زندگی را صاف و آماده می کنند. پس آیا حالا وقت آن نرسیده که با کنترل مناسب از چسبیدن به فرزندان دست برداریم و با کنترل مناسب و صحیح از کودکی آنها را افرادی مستقل تربیت کنیم؟!

وابستگان امروز ، افسردگان فردا

کودکانی که نمی توانند به تنهایی تصمیم بگیرند ودر بزرگسالی قادر به پذیرش مسوولیت امور شخصی خود نیستند، شخصیتی وابسته دارند و دچار یاس و افسردگی می شوند.

بسیاری از این قبیل افراد با وجود این که در دوران بلوغ و بزرگسالی به سر می برند، اما هنوز مانند یک بچه نیازمند توجه و تایید هستند و اگر این توجه و تایید را دریافت نکنند؛ دچار اضطراب و در مواردی حتی افسرده می شوند

روان شناسان معتقدند شخصیت هر فرد بیانگر نحوه نگرش او به خود و دیگران و چگونگی ارتباط برقرار کردن با افراد و محیط اطرافش است و این نوع تعامل با اطراف می تواند مشکلاتی ایجاد کنند.وقتی افراد شخصیتی غیر قابل انعطاف و به بیان دیگر سازش ناپذیر و یک بعدی دارند دارای اختلالات شخصیتی هستند

افراد وابسته وقتی به مهمانی می روند، دوست دارند همه به آنها توجه کرده و آنها را تحسین نمایند.هر گونه رفتار و حرکت و کلامی را بارها تجزیه و تحلیل می کنند مبادا نکته ای منفی در آن وجود داشته باشد. گاهی اوقات حتی از این که دیگران مورد توجه بیشتر باشند ناراحت شده و دچار افسردگی می شوند. هرگونه حرکت چشم و دست و مکث در گفتگو را تعبیر می کنند و در مواردی کودکانی وسواسی هستند و تمایل دارند همه چیز کامل و بی نقص باشد و دوست دارند همه مثل آنها فکر کنند. به طور کلی چنین افرادی بیش از حد برونگرا بودن و مرتب به محیط اطراف و خارج از خود توجه دارند. و از آنجا که هیچ چیز را کامل نمی بینند از هر نقصی، تعبیر منفی کرده و دچار یاس و افسردگی می شوند.
  
 



چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, :: 15:1 ::  نويسنده : صادق

فرهنگ آپارتمان نشینی

 

 

 

 

     
     
 


 
 
 
 
 
   
   
 

پیشرفت سریع شهرها، موجب شد ه است تا زند گی د ر خانه های کوچک، آپارتمان ها و مجتمع های مسکونی روند رو به رشد ی د اشته باشد . آنچه بیش از هر چیز د یگر مهم و مورد توجه می نماید ، چگونگی کنار آمد ن خانواد ه های مختلف از قشرهای متفاوت د ر کنار یکد یگر است. مطلب زیر به چند مورد از موارد فرهنگ آپارتمان نشینی اشاره می کند


 

. زند گی خصوصی د یگر ساکنان آپارتمان باید همواره مورد احترام قرار گیرد .(1
 اگرچه ضخامت د یوارها ممکن است بین ۱۲ تا ۵۰ سانتیمتر باشد ، اما همواره باید به خاطر د اشت که هنوز هم بسیاری از گفتار و رفتار د یگران می تواند شنید ه شود.
  3)ایجاد سر و صد ا د ر فاصله زمانی ۱۰ شب تا ۸ صبح و نیز ۱ بعد ازظهر تا ۴ بعد ازظهر غیرمجاز است. می توان ساعات د یگری را نیز طبق نظر اکثریت ساکنان و مد یر آپارتمان بد ان افزود . این زمان ها «ساعات سکوت» نامید ه می شوند . البته ایجاد سروصد اهای خارج از عرف د ر هر زمانی ممنوع است.
   4)انتظار می رود ساکنان رفتاری محترمانه د اشته باشند و از ظاهر شد ن د ر راه پله ها و مکان های عمومی ساختمان به صورت پابرهنه و یا با پوشش نامناسب خود

 

 د اری کنند 
 5)کفش های با کفپوش سخت یا پاشنه بلند را تنها باید هنگام خروج از ساختمان پوشید . برای ترد د های د یگر د ر ساختمان باید از د مپایی یا کفش هایی با کف نرم استفاد ه شود تا سر و صد ا به حد اقل برسد .
 از روشن کرد ن ماشین لباسشویی و جاروبرقی د ر ساعات سکوت خود د اری کنید 
 از پخت و پز و شستن ظروف د ر نیمه شب اجتناب کنید .
 7)از تجمع د ر محل های عمومی ساختمان پرهیز کرد ه و هنگامی که د ر بالکن، راهرو، پلکان و آسانسور هستید ، سر وصد ا را به حد اقل برسانید .

 

(8
 برای صد ا کرد ن کسی یا صحبت کرد ن با د وستان یا همسایه ها از تلفن یا آیفون 

 

 د اخلی استفاد ه کرد ه و برای فر خواند ن آنها د اد نزنید و از پنجره یا بالکن با آنها صحبت نکنید .
هنگام جا به جا کرد ن لوازم منزل آنها را بلند کنید و روی زمین نکشید .  

9)از جابجا کرد لوازم منزل د ر ساعات سکوت بپرهیزید
 10) مهمانی های شبانه خود را به گونه ای ترتیب د هید که تا قبل از ساعات سکوت به پایان برسد
  11)پرتاب کرد ن یا ریختن هرگونه شیء به خارج از پنجره یا بالکن اکید اً ممنوع است. همچنین مطمئن شوید که وسایلی که کنار پنجره یا بالکن قرار می د هید ، د ر اثر نیروی باد قوی نمی افتند
 12)د ر آسانسور باید به د رستی بسته شود تا د یگران د ر سایر طبقات هم بتوانند از آن استفاد ه کنند . هیچگاه آسانسور را معطل نگه ند ارید . محد ود یت وزن آسانسور را مراعات کنید ، د ر غیر این صورت ترمز آن آسیب می بیند و یا حواد ث ناگوارتری ممکن است رخ د هد
  13)هیچگاه کسی را که انتظار ملاقاتش را ند ارید و کاملاً نمی شناسید ، به د اخل آپارتمان راه ند هید . تا زمانی که مطمئن نشد ید که چه کسی پشت د ر است، او را به د اخل ساختمان راه ند هید . به خاطر د اشته باشید که امنیت ساختمان د ر گرو هوشیاری و همکاری همه ساکنان است
   14)مراقب باشید که کود کان خود یا مهمان تان از طریق شبکه آیفون د اخلی، مزاحمتی برای د یگر همسایگان ایجاد نکنند
  15)کلیه د رها و پنجره ها باید به آرامی بسته شوند . د ر مواقع وزید ن باد آنها را کاملاً ببند ید
  16)شب ها و نیز هنگام خروج از آپارتمان باید کلیه د رها را قفل کرد ه و پرد ه ها را بکشید 
  17)وقتی ناشناسی زنگ شما را می زند و خود را آشنا یا فامیل همسایه تان معرفی می کند ، د ر را به روی او باز نکنید
   18)اگر فرد ناشناسی هم زمان با ورود شما، خواست وارد آپارتمان شود ، از او نام واحد مورد نظرش را بپرسید . اگر به حضور غریبه ای شک کرد ید ، او را به آپارتمان راه ند هید

 

 



چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, :: 14:23 ::  نويسنده : صادق

 

فوت و فن زندگی آپارتمانی
در زندگي شهرنشيني امروز هر لحظه برتعداد ساختمان و آپارتمان‌ها افزوده مي‌شود، خانه‌هاي يك يا 2 طبقه كم‌كم جاي خود را به آپارتمان‌ها و برج‌هاي بلند داده‌اند. اكثر شهرنشينان امروزي در آپارتمان‌ها ساكنند به همين دليل داشتن آپارتمان سالم و مناسب مي‌تواند كيفيت زندگي شما را بهبود بخشد. اگر برج يا آپارتمان شما سرايدار دارد، به او آموزش دهيد كه در مصرف آبي كه براي نظافت استفاده مي‌كند و در نگهداري از فضاي سبز و ساماندهي زباله‌ها دقت لازم را به عمل آورد.
با ديگر ساكنان ساختمان ارتباط داشته باشيد، اين كار علاوه بر آن كه صميمت را ميان شما و ديگران تقويت مي‌كند، مي‌تواند شما را با مشكلات ساختمان آشنا كند و بتوانيد با كمك و همكاري ساير ساكنان راهي براي برطرف كردن مشكلات پيدا كنيد. مي‌توانيد يك تخته اطلاع‌رساني در راهرو نصب و از آن براي مطلع كردن ساكنان از اوضاع ساختمان استفاده كنيد. از آنجا كه ايران كشوري خشك است و جمعيت روبه رشدي دارد، بايد مشكل كم آبي را جدي بگيريم. بهتر است در قوانين ساختمان بگنجانيد كه كسي حق شستشوي خودرو در اين مكان را ندارد. كنتورهاي مشترك باعث مي‌شود كه ساكنان از ميزان مصرف خود آگاه نشوند و بدون آن كه احساس مسووليت كنند، مصرف خود را افزايش دهند. جدا بودن كنتورها باعث مي‌شود هر خانوار از هزينه مصرف خود آگاه شود و صرفه‌جويي را فراموش نكند. جاي خاصي را كه آفتابگير باشد، به محل پهن كردن رخت‌ها اختصاص دهيد و از همه بخواهيد تا رخت‌هاي خود را در همين جا پهن و خشك كنند تا ساختمان ظاهر خوبي داشته باشد.
زندگي در آپارتمان با كاهش تحرك و فعاليت‌ كمتر همراه است و تماشاي تلويزيون و كار با رايانه، جاي فعاليت فيزيكي را گرفته است. براي برطرف شدن اين مشكل بهتر است در حياط يا محل ويژه‌اي وسايل ورزشي مانند ميز پينگ‌پنگ، فوتبالدستي، دوچرخه ثابت و ... قرار دهيد تا همه بتوانند از آن استفاده كنند.
در ساختمان فضاي سبز ايجاد كنيد تا هم به سالم‌سازي هوا كمك كرده باشيد و هم چشم‌انداز زيبايي در ساختمان داشته باشيد و به شادابي و نشاط روح ساكنان بيفزاييد.
براي ايجاد تغيير در ساختمان بايد ساكنان دانش زيست‌محيطي كافي داشته باشند. براي اين كار مي‌توانيد از كتاب و مجلات كمك بگيريد و مطالب خواندني آنها را در تابلوي اطلاع رساني نصب كنيد تا بقيه هم بتوانند مطالعه كنند.
با اعضاي ساختمان جلسه‌هاي منظم بگذاريد تا با آنها بيشتر آشنا شويد و درباره موضوعات و مشكلات ساختمان با هم صحبت كنيد و تجارب خود را در اختيار يكديگر بگذاريد.
در مكان‌هاي عمومي ساختمان مانند راه پله و پاركينگ از لامپ‌هاي فلورسنت يا كم مصرف استفاده كنيد؛ با اين كار مصرف برق را به ميزان قابل توجهي كاهش مي‌دهيد.
وسايل ساختمان را به گونه‌اي انتخاب كنيد كه با محيط‌زيست‌ سازگار باشند و انرژي كمتري مصرف كنند تا علاوه بر كاهش هزينه‌ها، آسيب كمتري متوجه محيط زيست كرده باشيد.

 



دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:, :: 12:13 ::  نويسنده : صادق

به یاد شاعر لطافت و زیبایی

سهراب سپهررنگین ایران

باید امشب بروم

باید امشب پیراهنی راکه به اندازه ی تنهایی من جا داردبردارم

وبه سمتی بروم که درختان حماسی پیداست

رو به آن وسعت بی واژه که ، همواره مرا می خواند

یک نفر باز صدا زد مرا

سهراب

گفتم کو ؟



درباره وبلاگ


به وبلاگ خوش آمدید از حسن انتخاب شما کمال تشکر راداریم لطفا نظرات و پیشنهادات خودتان را بنویسید. با تشکر
١فرهنگي تغييرات وتکنولوژي-ديني
تبریک سال نو
خداوند کدام گناه‌ها را نمی‌بخشد؟
اطلاعات نماز
اطلاعات عمومی دینی
میلاد امام حسن مجتبی (ع) بر مسلمین مبارکباد تبریک میلاد باسعادت حضرت محمد(ص9 و امام صادق (ع) داستان شیطان و مرد نماز گزار دانستنی های جالب و مفید از بین بردن بوی سیر و رفع بوی پیاز از دهان... اعمال ماه ذی القعده حلول ماه رمضان را پیشاپیش تبریک می گویم نكته‌های خواندنی درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها) آغاز کار با نام خدا معنی ایمان ازدیدگاه امام علی (ع) روغن نارگیل چه خواصی دارد ورمی کمپوست چیست ؟ زندگی نامه شهید مسلم فشایی به همراه وصیت نامه اش تفسیر سوره یس دانستنیهای جالب و عجیب علمی!!! معجزه‏اى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عوامل مؤثر بر سلامت نظام اداري و رشد ارزش‌هاي اخلاقي در آن امید بخش‌ترین آیه قرآن کریم از زبان رسول اکرم(ص) نقش فرهنگ در پيشبرد اهداف استراتژيك سازما نها فرا رسیدن سال 1395را پیشاپیش تبریک می گویم فرهنگ و استراتژي یک دنیا شگفتى در یک پرنده كوچک ویژگی خاص «آیة‌الکرسی» فرهنگ سازماني از نقطه نظر رابرت كويين پیشاپیش شب یلداتان مبارک اسرار آفرينش در قرآن-قسمت نخست اربعين امام حسين عليه السلام چگونه عمر لپ تاپ مان را افزایش دهیم؟ رنگ شناسی در معماری فرارسيدن مام محرم ايام سوگواری سرور آزادگان جهان امام حسين (ع) را تسليت می گوييم پیشاپیش عید غدیر خم بر همه مسلمانان مبارک عيد قربان؛ روز ذبح نفس با تيغ تقوا لقب قائم علیه السّلام چرا بعضی از ویروس ها از دید ویروس کش پنهان می مانند ؟ از قلب ویندوز خود نسخه ی پشتیبان تهیه کنید پیشاپیش عید فطر را تبریکی گوییم عید مبارک باد مدیریت اسلایدهای چندبخشی در پاورپورینت 12 برند گرانقیمت خودروسازی جهان 25 مکان برتر گردشگری دنیا حلول ماه مبارک رمضان بر شما مبارک باد تصاویری زیبا از طبیعت روستای شیخ مصطفی سرولایت در آبشار یخی آبنیک+تصاویر
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی وآموزشی وگردشگری و آدرس nnjj.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان