علمی وآموزشی و مذهبی وگردشگری و جهانگردی آموزشی ومذهبی و جهانگردی و علمی |
|||
جمعه 18 دی 1394برچسب:, :: 20:41 :: نويسنده : صادق
چكيده اين مقاله به موضوع فرهنگ سازماني مي پردازد. مفهوم و تعريف فرهنگ، انواع فرهنگ، فرهنگ سازماني، گونه هاي مختلف فرهنگ سازماني و تقسيم بندي فرهنگ از ديد دانشمندان مختلف اين حوزه در مديريت مطالب اين مقاله را تشكيل مي دهند. كليدواژه : فرهنگ ؛ فرهنگ سازماني ؛ گونه شناسي فرهنگ ؛ انواع فرهنگ سازماني ؛ رابرت كوئين 1- مقدمه تا دو دهه قبل به سازمانها به عنوان ابزارهاي عقلايي براي ايجاد هماهنگي و كنترل افراد براي اهداف نگريسته ميشد. نگاهي ژرفتر بر تعاريف سازماني اين واقعيت را روشن ميكند كه فرهنگ سازماني سيستمي از معاني مشترك ميباشد يا مجموعهاي است از اجزاي كليدي كه ارزشهاي سازماني را تشكيل ميدهد. بنابراين فرهنگ سازماني شيوه انجام گرفتن امور را در سازمان براي كاركنان روشن ميسازد (عاصميپور 1375). اغلب فرهنگ سازماني به عنوان عامل مهم در اندازهگيري عملكرد سازماني كه اشاره به ارزشهاي تعيين شده، مفروضات زيربنايي، انتظارات، محفوظات جمعي و معاني موجود در يك سازمان دارد، ناديده گرفته ميشود، فرهنگ سازماني بيان ميكند كه چه چيزهايي در حيطه ماست (كوئين 1999). پژوهشگران زيادي مانند هافستد (1980) و ترومپنارز (1992)، تحقيقها و گزارشات متعددي از قارهها و كشورهاي مختلف بر مبناي ابعاد گوناگون ارائه دادهاند. براي نمونه، وجود اختلافات ملي در كشورها بر اساس كلي گرايي (جهاني شمولي) در مقابل جزءگرايي (جزئي)، فردگرايي در مقابل جمعگرايي، بيتفاوتي در مقابل احساسگرايي و تمركز برگذشته در مقابل حال و حال در مقابل آينده و تمركز داخلي در مقابل تمركز خارجي. در يك سطح كوچكتر ميتوان فرهنگهايي كه بر مبناي جنسيت تعيين شدهاند مثال زد مانند ديدگاه زنانه مردانه يا اختلافات موجود در ميان فرهنگهاي سياه و سفيد (پژوهش cox، 1991)، فرهنگهاي شغلي (مطالعات فرهنگي پليس توسط ونمانان(1975)، فرهنگهاي منطقهاي (پژوهش بلونر،1975) در مورد فرهنگهاي روستايي ـ شهري و منطقهاي در ايالاتمتحده، و فرهنگهاي صنعتي (مطالعات گوردن(1991)) در زمينه رقابت، بخشهاي تاريخي، تكنولوژي مركزي و نيازهاي مشتري كه موثر به فرهنگهاي صنعتي هستند. به عبارت ديگر فرهنگ يك سازمان، از ارزش، سبك رهبري غالب، زبان و نمادها رويههاي كاري و تعريفي از موفقيت در يك سازمان ميشود گرفته شده است. سازمان در درون خود از زير مجموعههايي مانند بخشهاي وظيفهاي، گروههاي توليدي، سطوح سلسله مراتب يا هر تيمي كه نشات گرفته از فرهنگ سازماني باشد تشكيل شده است (كويين، 1999). 2- مفهوم فرهنگ فرهنگ مجموعه دانستنيها و رفتارهاي (تكنيكي، اقتصادي، ديني و سنتي) و اعتقاداتي كه اختصاص به يك جامعه انساني معين دارد و مترادف با تمدن، جامعه قوميت نيز به كار ميرود. (روحالاميني، 1373) ”فرهنگ عبارت است از مجموعهاي از ارزشها، باورها، درك و استنباط و شيوههاي تفكر یا انديشيدن كه اعضاي سازمان در آنها وجوه مشترك دارند“ (دفت 1378، ص 394). منظور از فرهنگ، كليه آثار فكري و مادي جامعه ميباشد» (صادقپور، 1375، ص 78).
نويسنده : يزدي، پريساسال انتشار : 1387
ادامه مطلب ...
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |