محبت يكي از شيرينترين و دلپذيرترين مفاهيم و واژه هاي زندگي بشر است. دوست داشتن و محبوب بودن، هر دو مورد علاقه، محبوب و مطلوب انسان هاست. مهرورزي، نه تنها در روابط انساني داراي ارزش است، بلكه ريشه در مهرورزي الهي دارد. انسان و جهان مرهون و مديون مهرورزي خدا هستند و بدون رحمت الهي، نه مخلوقي وجود دارد و نه خلقتي، نه پيامآوري ظهورميكند، نه كتابي از آسمان نازل ميگردد و نه انسان، راهي به سوي زندگي مييابد. خداوند، كانون مركزي همه رحمتها، محبتها ومهرورزيهاست و آفرينش، ريشه در رحمت و مهرورزي خدا دارد.
او هم بهترين حبيب است و هم بهترين محبوب؛ هم رحيم است و هم رحمان و اين دو صفت، در صدر تمام سورههاي قرآن، علاوه بر متن بسياري از آيات، تكرار شدهاند.
در قرآن كريم چهار بار از خداوند متعال به عنوان "ارحم الراحمين"؛ برترين مهربانان، ياد شده است. شايد يكي از اميدبخش ترين آيات قرآن، آيه 12 سوره انعام باشد كه در آن خداوند نويد ميدهد كه مهرورزي را بر خويشتن حتمي كرده است. خلقت، آيتي از مهرباني خداست و رسالت، شاهدي ديگر بر مهربانيهاي او و نزول قرآن كريم و ديگر كتابهاي آسماني، نشانههاي رحمت عام او ميباشند كه زمينه را براي بهرهگيري از رحمت خاص الهي فراهم ميآورند.
رحمت الهي، بيكرانه است و مرزي براي مهرباني خدا نيست؛ "و رحمتي وسعت كلّ شيء". بشر با استفاده درست از رحمت عام خداوند، شايستگي ورود به ميهمانسراي خاص او را در بهشت برين، پيدا ميكند. در روايات اسلامي آمده است كه مردي به پيامبر اكرم(ص) گفت: دوست دارم پروردگارم مرا مورد محبت خويش قرار دهد؛ چه كاري بايد انجام دهم؟ حضرت فرمود: "ارحم نفسك و ارحم خلق الله، يرحمك الله" بر جان خويش و بر خلق خدا، رحم كن تا مورد محبت و مهر الهي قرار گيري. انسانها به طور عام در دو راهي عذاب و رحمت الهي قرار دارند و كسي ميتواند از عذاب الهي در امان باشد و مشمول مهرورزي خدا شود كه به خلق خدا محبت كند. تربيت و مديريت كلان نظام هستي در دو جهان، به دست خداست و انسان، غير از خدا، سرپرست و ياوري ندارد. كسي كه انتظار مهرورزي از خدا دارد، بايد با خلق خدا مهربان باشد. تعريف محبت و مهرورزي دانشمندان در تعريف « حُبّ » مي گويند: حبّ آن است که آدمي به چيز لذت بخشي ميل کند و معلوم است در صورتي شيء مذبور مورد حب و علاقه قرار مي گيرد که آن چيز را بشناسيم و به قلب يا يکي از حواس درک نمائيم و مسلم است هر اندازه معرفت بيشتر و لذت زيادتر باشد؛ حب و علاقه فزونتر خواهد بود. و نيز معلوم است که بينايي باطني از بينايي ظاهري قوي تر است و ادراک قلبي از ديدار چشمي شديدتر است و زيبايي و لطائف معاني را که با چشم عقل احساس مي کنيم از زيبايي صورت هاي ظاهري که با چشم سر مي نگريم بزرگتر است .در باب محبت و مهرورزي به شاهد قرآني اشاره مي کنيم: خداوند تبارک و تعالي در آيه ۵۴ سوره مائده مي فرمايند » قالَ الله تعالي بجيبِهم و يحبونَه» خدا آنان را و ايشان خداي متعال را دوست دارند. و رسول خدا (ص) مي فرمايند: » هيچ يک از شما ايمان نمي آوريد مگر درصورتيکه خدا و رسول را از سايرين محبوب تر بداند راز پيشرفت اسلام در مهرورزي پيامبر اکرم (ص) به مردم نهفته است: « فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولک»: پس به برکت رحمت الهي با مردم نرمخو و پرمهر شدي و اگر تند خو و سخت دل بودي قطعا از پيرامون تو پراکنده مي شدند. (آل عمران ۱۵۹) باري مهرورزي پيامبر اسلام (ص) به مردم موجب هدايت کساني شد که هرگز اميدي به هدايت آنها نمي رفت و از اين طريق آنچنان هدايت شدگان به مربي بزرگ بشر دلبسته شده بودند که حاضر نشدند اسلام را تنها بگذارند. بلکه با تمام وجود براي هر نوع فداکاري در راه آن آماده شدند و در حقيقت با اين روش از انسانهاي عهد جاهليت با آن ويژگيها انسانهايي رئوف دريادل و پارسا ساخته شد. باري مربي بزرگ ملک و ملکوت اساس دعوت و کار خود را بر مهرورزي و محبت قرار داده بود و به آن نيز فرمان مي داد که « احبوا الصبيان و ارحموا هم »: کودکان را دوست بداريد و به آنان مهر ورزيد. (وسائل الشيعه ج ۱۵ ص۲۰۱) امام صادق نيز توصيه گرانقدري در اين زمينه به بشر داد که « اذا احببت رجلا فاخبره بذلک فانه اثبت للمودة بينکما »:اگر محبت کسي را در دل داري به او بگو دوستت دارم زيرا ابراز مهر موجب مي شود دوستي شما استوارتر گردد. انديشمندان اسلامي نيز با تبعيت از رسول گرامي (ص) شيوه اساسي خويش را در تعليم و تربيت بر مهرورزي و محبت استوار ساخته اند. شهيد ثاني در کتاب منية المريد ويژگي مربي و معلم خوب را مهرورزي به متربيان و اخلاق خوش و نرمي در گفتار دانسته و با استناد به آيات قرآن در روايات نتيجه مي گيرد که هر معلم و مربي بايد اخلاق خويش را در ارتباط با همه افراد به ويژه متربيان نيکو گرداند و با لطف و محبت با آنان رفتار کند و چون با متربيان مواجه مي شود با خوشرويي وروي گشاده و شادماني برخورد نمايد و مهرورزي و محبت و شفقت خويش را به آنان ابراز کند .
البته معلم و مربي همچون طبيب حاذق بايد شرايط و موقعيتها را در نظر گيرد و نوع رفتار و راه و روش تربيتي خود را با توجه به آن شرايط و موقعيت ها انتخاب نمايد .شيخ اشراق نيز محبت و مهرورزي را زاييده علم و معرفت دانسته و شرط وصول به کمال را گذشتن از اين نردبان قلمداد کرده است .برگرفته از کتاب آراي دانشمندان مسلمان در تعليم و تربيت و مباني آن جلد دوم نويسندگان محمد بهشتي و مهدي ابو جعفري و علي نقي فقيهي زير نظر حجة الاسلام عليرضا اعرافي پژوهشکده حوزه و دانشگاه صفحه ۲۳۹ از نظر اسلام اين تبادل محبت و مهرورزي بايد از دوران كودكي آغاز و پايه ريزي شود و بهترين و برترين كساني كه بايد آن را پايه گذاري كنند، والدين مخصوصاً مادر است. به همين جهت تمام مربيان را امر به محبت كودكان مي نمايد. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم در دستوري صريح بيان مي فرمايند:" احبوا الصبيان و ارحموهم " كودكان را دوست بداريد و آنها را مورد لطف و رحمت قرار دهيد. اين توصيه در سيره و سنت نبوي كاملاً مشهود است و بارها در تاريخ زندگي ايشان گزارش شده است. با توجه به تاكيدات پيامبر و روايات و آيات در اين زمينه معلوم مي شود كه محبت نيرومندترين قدرت محرك بشر در تمام مظاهر گوناگون زندگي است . محبت احساس مطبوع و دلپذيري است كه با وجود آن مشكلات آسان و سختي ها قابل تحمل مي گردد . در مسير تربيت عامل محبت قويترين عنصر براي پذيرش و تحمل و تفاهم است . نقل شده است كه حضرت موسي عليه السلام از خداوند متعال در مورد بهترين اعمال سؤال نمود ، جواب آمد كه دوستي با كودكان بهترين اعمال است، زيرا آنها را با توحيد خود سرشته ام و اگر آنان بميرند، آنها را به رحمت خود داخل در بهشت مي كنم. از امام صادق عليه السلام نيز نقل شده است كه خداوند در اثر مهرورزي به فرزندان، بنده ي خود را مورد رحمت قرار مي دهد . الگوي همه ما مسلمانان حضرت علي (ع) است . ايشان را مي توان نمونه کاملي از رفتار يک انسان واقعي دانست . رفتارهاي ايشان از قبيل ايثار ، فداکاري و محبت و .... در نزد مسلمانان و آزادگان جهان شهره است . ما مسلمانان و به خصوص شيعيان مي توانيم ايشان را سرلوحه کارهاي خود قرار دهيم . ازطرفي ايشان با محبت ؛ احسان و بخشش خود حتي در هنگام خواندن نماز و از طرفي رفتار ايشان با برادرشان که آن حضرت در مقابل خواسته ي عقيل مبني بر دريافت پول بيشتر را مي دانيم که چگونه آن حضرت سنگ داغ را درون دست برادرش قرار داد تا بفهمد آتش جهنم چگونه است را دريابيم و درک کنيم . اين همان نقش هويت ديني ماست که با استفاده از آن مي توانيم مهرورزي را در جامعه و کل دنيا گسترش دهيم . کسي که غذاي ساده خود را از روي محبت به فقير مي دهد و خود با آب افطار مي کند و يا رفتار ايشان با يتيمان و کودکان ديگر را که مي بينيم همه و همه بيانگر روح بلند و لطيف و محبت فراوان ايشان است . ما که خود رامريد ايشان مي دانيم بايد تا حد تمکان از رفتار و کارهاي ايشان در زندگي خود تبعيت کنيم . مهر و محبت عملي ، در اذهان مردم ماندگار است . فرد مهربان را همه دوست دارند و به او احترام مي گذارند . امام خميني (ره) هم نمونه اي از يک انسان کامل است که به عنوان رهرو واقعي راه همه پيامبران و ائمه مي توان به ايشان اقتدا نمود . ايشان در نهايت سادگي زندگي مي کردند و اين خود مي تواند عامل مؤثري در گسترش فرهنگ محبت و مهرورزي در جامعه باشد . مهرورزي نمودهاي مختلفي دارد و در عرصه هاي گوناگون به گونه اي جلوه گر مي شود. مهرورزي در برخوردها، با دوستان، مراجعه کنندگان، در سطح جامعه، مهرورزي هنگام نياز افراد به انسان، هم نوعان، فقرا، گرفتاران، مهروزي مسؤلين-نسبت به زير مجموعه- نسبت به افرادي که مسؤليت آنها را به عهده دارد (حوزه مسؤليت) مثلا شهردار يا استاندار يا فرماندار يا مسؤل حوزه انتظامي نسبت به مردم شهر و کساني در آن جامعه شهري زندگي مي کنند. در همه حوزه ها اسلام دستور دارد و حکم و برنامه براي مهروزي در عرصه هاي عمومي و اجتماع و در برخوردها قرآن کريم اخلاق پيامبر (ص) را که مظهر رحمت و مهروزي بوده مي ستايد و مي فرمايد: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛ پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مىشدند». (آل عمران، 159) و در آيه ديگر مي فرمايد: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ؛ و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم». (انبياء، 107) وجود پيامبر و تعاليم او رحمت است براي همه-مهروزي را در سراسر عالم نهادينه مي کند اگر به اين تعاليم پاي بند باشند. در آيه ديگر در وصف ياران پيامبر و گروندگان به مکتب ايشان مي فرمايد: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الْكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانًا سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي اْلإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفّارَ وَعَدَ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظيمًا؛ محمد [ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود مى بينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهره هايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مث ل آنها در انجيل چون كشتهاى است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقه هاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهى] آنان [خدا] كافران را به خشم دراندازد خدا به كسانى از آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده است». (فتح،29) بنابراين مهروزي در عرصه اخلاق و برخوردها به اين است که نسبت به يکديگر با نرمي و ملايمت و مهرباني و کريمانه برخورد کنند که توضيح و تبيين اين بخش در کتب اخلاقي آمده و بيان همه امور فرصت زيادي مي طلبد. دستور به عفو و گذشت و پرهيز از تلاقي و انتقام در امور شخصي نمونه ديگر از عرصه هاي مهروزي است که در قرآن کريم آمده است: «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللّهُ لَكُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ؛ و بايد عفو كنند و گذشت نمايند مگر دوست نداريد كه خدا بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است». (نور، 22) همانگونه که انتظار داريد خداوند لغزش هاي شما بايد عفو کند بايد در مورد ديگران عفو و بخشش را فراموش نکنيد. عفو و بخشش يکي از پايه هاي مهم مهروزي است هنگامي که دلها با يکديگر صاف شد مهروزي معني پيدا مي کند دستور رسيدگي به کساني که وضع مالي خوبي ندارند حتي در ايثار و مقدم انداختن نياز ديگران بر نيازهاي شخصي نمود ديگري از حاکميت مهر و عاطفه در جامعه اسلامي است. در همين آيه سوره نور مي فرمايد: «وَ لا يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبى وَ الْمَساكينَ وَ الْمُهاجِرينَ في سَبيلِ اللّهِ؛ و سرمايهداران و فراخدولتان شما نبايد از دادن [مال] به خويشاوندان و تهيدستان و مهاجران راه خدا دريغ ورزند». (سوره نور، آيه 24) مهرورزي در آينه روايات اسلامي: v الإمامُ عليٌّ عليه السلام : المَودَّةُ قَرابَةٌ مُسْتَفادَةٌ . امام على عليه السلام : دوستى ، خويشاونديى است اكتسابى . v عنه عليه السلام : القَرابَةُ إلى المَودَّةِ أحْوَجُ مِن المودّة إلى القرابة . امام على عليه السلام : خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى . آنچه دوستى آفريند v الإمامُ عليٌعليه السلام : ثلاثٌ يُوجِبْنَ الَمحبَّةَ : حُسنُ الخُلقِ ، وحُسنُ الرِّفقِ ، والتَّواضُعُ . امام على عليه السلام : سه خصلت موجب جلب دوستى مىشود : خوشخويى ، مهربانى و فروتنى . v الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ثلاثةٌ تُورِثُ الَمحبَّةَ : الدِّينُ ، والتَّواضُعُ ، والبَذْلُ . امام صادق عليه السلام : سه چيز دوستى مى آورد : ديندارى ، افتادگى و بخشندگى . كسانى كه شايسته دوستى نيستند «لَا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْأُولئِكَ كَتَبَفِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ» . «مردمى نمىيابى كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، و با كسانى كه با خدا و پيامبرش مخالفت مىورزند دوستى كنند هر چند آن مخالفان، پدران يا فرزندان يا برادران و يا قبيله آنها باشند. اينانند كه (خداوند) بر دلهايشان (نقش) ايمان نگاشته است». v الإمامُ عليٌّ عليه السلام : مَودَّةُ العَوامِّ تَنْقَطِعُ كانْقِطاعِ السَّحابِ ، وتَنْقَشِعُ كما يَنْقَشِعُ السَّرابُ . امام على عليه السلام : دوستى عوام مانند ابرِ از هم گسيخته مىشود و همچون سراب مىپراكند . v عنه عليه السلام : أسْرَعُ المَوَدّاتِ انْقِطاعاً مَوَدّاتُ الأشْرارِ . امام على عليه السلام : رشته دوستيهاى بدكاران زودتر از هر دوستى ديگرى از هم مىگسلد . v عنه عليه السلام : إيّاكَ أنْ تُحِبَّ أعْداءَ اللَّهِ ، أو تُصْفِيَ وُدَّكَ لغَيرِ أولياءِ اللَّهِ ، فإنّ مَن أحَبَّ قَوماً حُشِرَ مَعهُم . امام على عليه السلام : مبادا دشمنان خدا را دوست بدارى ، يا دوستيت را نثار كسى جز دوستان خدا كنى ، كه هر كس مردمى را دوست بدارد با آنان محشور شود .
نظرات شما عزیزان: