علمی وآموزشی و مذهبی وگردشگری و جهانگردی
آموزشی ومذهبی و جهانگردی و علمی
 
 
دو شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:1 ::  نويسنده : صادق

 

1. منوط شدن ظهور به شرایط و تعلیق بر آنها واقعی است، به این معنا كه اگر شرایط مهیّا نباشد، مشروط كه همان ظهور است، در خارج تحقّق نخواهد یافت، بر خلاف منوط شدن ظهور به علامات و تعلیق بر آنها كه واقعی نیست، زیرا علامات، نسبت به ظهور جنبة كاشفیّت دارد و ظاهر شدن یک علامت به تنهایی به معنای وجوب واقع شدن ظهور نیست.

2. علامات، حوادثی پراكنده‌اند كه در طول عصر غیبت به صورت پراكنده، انجام خواهد گرفت، بر خلاف شرایط كه تا وقت ظهور به صورت متّصل و مستمر خواهد بود.

3. انسان نسبت به شرایط ظهور تكلیف دارد، بر خلاف علائم ظهور. در حقیقت علائم ظهور و روایاتی که در این خصوص از معصوم (علیهم اسلام) نقل شده برای شناخت مقطعی از زمان و برهه‌ای است که در آن قرار داریم و برای اهدافی است که در زیر آمده‌اند و تکلیفی بر ما واجب نمی‌سازند؛ در حالی که شرایط ظهور؛ یعنی شناخت امام و دعا برای فرج و صبر و آمادگی برای ظهور، همان انتظار حقیقی و از تکالیف مؤمنان در عصر غیبت است.

روایات زیادی در خصوص حوادث آخرالزّمان و عصر ظهور وجود دارد که در آن به ذکر وقایع و بیان مشخّصات شخصیّت‌های عصر ظهور پرداخته شده است. بخشی از این روایات مربوط به علائم آسمانی و زمینی و بلایا و حوادث ناخوشایندی است که در دوره‌ای قبل از ظهور رخ می‌دهد؛ نظیر جنگ و بیماری‌های اپیدمی و طاعون و دسته‌ای از این روایات به بیان اوضاع اجتماعی و سیاسی کشورهای مختلف اشاره دارد و دسته‌ای نیز شخصیّت‌های دوران قبل از ظهور و تا زمان ظهور را تبیین می‌کند

حال سئوال اینجاست که چرا روایات موجود دربارة ظهور، از قول ائمه(علیهم السلام) نقل شده است، فواید آن چیست و تکلیف ما در برابر آن چیست؟

با تأمّلی در روایات علائم ظهور و بررسی همه جانبة آن، پی به آثار و فواید نشر آنها در میان جامعه خواهیم برد. اینك به برخی از آنها اشاره خواهیم كرد:            

1. آگاهی امّت از پرچم‌ها و دعوت‌های ضلال و گمراه كننده؛

2. آگاهی و درک در مورد ظهور دعوت‌های حق و قیام‌هایی كه در آن، مردم را به حق دعوت می‌نمایند؛       

3. اخبار غیبی از آن جهت كه خرق عادت است از اهمّ دلایل نبوّت و امامت به شمار می‌آید و بنابراین نشر و تحقّق آنها سبب زیاد شدن یقین در قلوب مسلمانان خواهد شد؛          

4. از آن جهت كه كفّار برای پذیرش اسلام به دنبال دلیل و برهان و معجزه‌اند، این‌گونه اخبار بعد از تحقّق قطعی آنها حجّتی برای آنها خواهد بود؛   

5. بعد از تحقّق هر یك از علائم ظهور اطمینان مردم به اصل ظهور بیشتر خواهد شد؛     

6. تحقّق یكایك علائم ظهور، در خارج، منعكس كنندة عزم جدّی خداوند متعال در نصرت اسلام و مسلمانان بر كفّار در كلّ عالم است؛

7. مسلمانان را برای آماده شدن و زمینه‌سازی ظهور تحریك كرده و به آنها آمادگی روحی، سیاسی و جهادی برای شركت در حكومت آن حضرت را خواهد داد؛       

8. از آنجا كه انسان غریزه و میل به شنیدن اخبار غیبی دارد با طرح این گونه اخبار واقعی و اسلامی، جلوی انحرافات فكری از ناحیة كاهنان و منجّمان گرفته می‌شود؛      

9. بخش مهمّی از علائم ظهور از امور سیاسی اسلام به حساب می‌آید كه باید مسئولان ردة بالا در بررسی مسائل استراتژیك خود، به آنها توجّه نموده و برنامه‌های خود را در سطح كلان بر اساس آنها، پی‌ریزی كنند؛        

10. بحث از علائم ظهور، موضوعی نیست كه اختصاص به شیعه یا مسلمانان داشته باشد؛ بلكه در هر دین و آیین، كم و بیش به علائم ظهور منجی بشریّت به هر اسم و نامی پرداخته شده است .

هالسیل، نویسندة آلمانی در كتاب خود «خبر و سیاست» می‌گوید:   

ما مسیحیان ایمان داریم كه تاریخ بشریّت در آینده‌ای نه چندان دور در معركه‌ای به نام هرمجدون به پایان خواهد رسید. معركه‌ای كه در آن مسیح(علیه السلام) بازگشته و بر تمام زنده‌ها و مردگان حكومت خواهد كرد.  

روایات
بنابراین روایاتی که دربارة علائم ظهور وارد شده‌اند، برای اطمینان و یقین قلبی مردم، نسبت به ظهور منجی و قائم بوده و برای شناخت بیشتر و تقویت ایمان اشخاص است و بنابراین نباید این روایات دست‌کاری و تفسیر به رأی شده و بر اساس آن به حدس و گمان دست زد یا استفادة سیاسی و جناحی از آن نمود . این روایات برای شناخت جریان حقّ و باطل است و تشخیص و تطبیق علائم در هنگام بروز آنها، ممکن است و بنابراین وجود روایات مبنی بر علائم ظهور برای تسمیّه و نام‌گذاری شخصیّت‌های موجود و تطبیق آن به طور حتمی و قطعی با شخصیّت‌های موجود نیست؛
زیرا این امر چنانچه با رعایت احتیاط و دقّت انجام نگیرد، موجب گمراه شدن افکار عمومی و فراموش شدن اصل روایت شده می‌گردد و چه بسا اگر این تطبیق‌ها به صورت دقیق، علمی و مستند انجام نگیرد، موجب ضررهای جبران ناپذیری به جبهة حق شده یا جبهة باطل را در هاله‌ای از جهل و ابهام افکار عمومی در مقابل اصل حقیقت روایات، مخفی نموده و موجب درک اشتباه مردم از جبهة حقّ و باطل گردد. بدیهی است تطبیق علائم و تفسیر روایات باید به دست متخصّصان این امر و اولیای امور انجام گیرد و از تکیه و اعتماد به تعبیر و تفسیر اشخاص عادی که بدون تخصّص و تجربة لازم در علم حدیث و علم رجال و سایر علوم لازم، دست به تفسیر این روایات می‌زنند، پرهیز نمود.

لازم به ذکر است تطبیق‌هایی که بر پایة مستندات علمی و تاریخی انجام می‌گردد و دارای خطّ سیر منطقی و روش‌های مقبول و منطقی تحقیق است، چنانچه با رعایت اصول صحیح بررسی علائم ظهور انجام شده باشد و درضمن تأکید بر عدم قطعی بودن آن صورت گیرد، در این زمینه می‌تواند مفید باشد و ذهن خواننده را برای درک روایات مرتبط با آن آماده سازد.

 

راه صحیح بررسی علائم ظهور چیست؟            

در مورد علائم ظهور سه مشكل اساسی وجود دارد كه باید هر كدام مورد بررسی دقیق قرار گیرد:    

1. اثبات علامت به دلیل معتبر؛         

2. خارج كردن علامت از قالب ابهام؛    

3. كشف قواعد یقین برای اثبات یا نفی تحقّق علامت در خارج؛        

برای اثبات صحّت روایات علائم ظهور و تمییز آنها از روایات جعلی، اعتماد بر افراد ثقه و مورد اطمینان به صدور روایات از معصوم(علیهم السلام) كافی است، زیرا روایات علائم ظهور برخی متواتر یا مستفیض یا صحیح و معتبرند و برخی دیگر گرچه ضعیف السّند هستند، ولی مؤیّدات و شواهدی بر صحّت آنها در روایات دیگر وجود دارد كه با سند صحیح وارد شده است .

با این اوصاف کشف، تطبیق و تسمیّة علائم ظهور، کاری دشوار است و نمی‌توان به طور حتمی و دقیق تا قبل از رخ دادن و ظاهر شدن این علائم آنها را مشخّص کرد و علّت اینکه ائمة معصومان(علیهم السلام) نیز از نام‌گذاری دقیق علائم شخصیّت‌های ظهور، خودداری نموده‌اند، به همین دلیل است

راه روشن شدن علائم ظهور به دو نوع امكان پذیر است:    

الف: اصول علمی، كه در مورد روایات فقهی نیز مورد استفاده واقع می‌گردد؛      

ب: مقدّمات علمی، كه مخصوص علائم ظهور است و مهم‌ترین آنها: تاریخ، جغرافیا، علم حساب و جمل و اصطلاحات مربوط به علائم ظهور هستند.    

برای كشف، اثبات یا نفی علامتی در خارج می‌توان قواعدی را بیان داشت تا با اعمال آنها به حقیقت امر پی برد:          

1. اوصاف آن علامت را به صورت دقیق در نظر گرفته و بر خارج تطبیق نمود؛  

2. با دلیل ثابت شود كه آن علامت در زمان سابق، در خارج تحقّق نیافته است؛

3. احتمال تحقّق آن را در زمان آینده، نفی كند.

 

با این اوصاف کشف، تطبیق و تسمیّة علائم ظهور، کاری دشوار است و نمی‌توان به طور حتمی و دقیق تا قبل از رخ دادن و ظاهر شدن این علائم آنها را مشخّص کرد و علّت اینکه ائمة معصومان(علیهم السلام) نیز از نام‌گذاری دقیق علائم شخصیّت‌های ظهور، خودداری نموده‌اند، به همین دلیل است؛ زیرا هر یک از این علائم ممکن است بارها در طول قرن‌های گذشته اتّفاق افتاده؛ در حالی که شروط لازم برای ظهور که همان آمادگی مردم است، محقّق نشده باشد و بنابراین ظاهر شدن یک علامت و تشخیص و تطبیق آن نیز نمی‌تواند دلیل بر وقوع ظهور یا ادّعای بسیار نزدیک بودن ظهور باشد؛ زیرا برای تحقّق ظهور شرایط آن باید فراهم و مهیّا باشد. به طور مثال به قیام ابومسلم خراسانی و پرچم‌های سیاه و نیز قیام یمانی و حتّی کشته شدن شخصی به نام محمّد بن عبدالله، معروف به نفس زکیّه که در سال 145 ق. در قیامی خونین در زمان خلافت هارون عبّاسی قیام کرد و در مدینه به شهادت رسید، می‌توان اشاره کرد همچنین کسوف و خسوف‌های متعدّد که مطابق با روایات رخ داده؛ در حالی كه ظهور واقع نشده یا بسیاری از حوادث طبیعی نظیر ظهور دنباله‌دارهایی که یکی از علائم نزدیک بودن ظهور است یا جنگ‌های جهانی اوّل و دوم و شیوع قحطی و بیماری‌های فراگیر و مرگ میلیون‌ها نفر قبلاً نیز رخ داده، همچنین انطباق روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان با روز جمعه یا عاشورا با روز شنبه نیز در طول تاریخ بارها اتّفاق افتاده است؛ در حالی كه ظهور همة این علائم منجر به ظهور امام مهدی(عج) نشده است.       

ادامه دارد...

 

 منبع: ماهنامه موعود شماره 117 - سارا مؤمنی

 



پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:23 ::  نويسنده : صادق
پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:18 ::  نويسنده : صادق
یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:36 ::  نويسنده : صادق


 


ریشاتیم حاجی....

بده برات ببافم گره نخوره....


اووووووووووووخی.....


بابا بیخیال....


ای جووووووووووونم....


 

نوشته شده در یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:ع,ک,س,
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
ساعت 20:33 توسط ShiVa| نظر بدهيد

گوگولی مگولیه.....

به این میگن استفاده ی مناسب و به صرفه...

یاد بگیرید...

یعنی باباشونه؟

زشتوک!

چندش...

یعنی این چند کیلوئه؟؟؟؟؟؟؟

ناناس ناناس...

نوشته شده در یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:عک33333,
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
ساعت 20:27 توسط ShiVa| نظر بدهيد



این دیگه چقد شاسکوله...!!!


الان بچه بخوره زمین،پخش زمین بشه کی میخواد جواب بده؟

ها؟



عجب سگ آویزونیه....


الان واقعا مستحبه که بگی "شگفتااااااااااااا "


نیوفتی گوگولی؟؟؟؟؟؟؟؟


چشاشو!!!!!!!


ای وااااااای بد اخلاق!!!!!!!!!



یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:22 ::  نويسنده : صادق

 
استان خراسان رضوی با مساحتي بالغ بر 127432 كيلومتر مربع از شمال به جمهوری تركمنستان، از شمال غربی به استان خراسان شمالی، از شرق به كشور افغانستان، از جنوب به استان سيستان و بلوچستان، و از غرب و شمال غرب، به استان يزد، اصفهان، سمنان و گلستان محدود مي‌باشد.
بر اساس آخرين تقسيمات كشوری اين استان به مركزيت مشهد داراي 19 شهرستان، 64 نقطه شهری، 62 بخش و 158 دهستان و 3767 آبادي داراي سكنه مي‌باشد.
  شهر مشهد
تا قبل از سال 202 هجري قمري هيچگاه كسي فكر نمي‌كرد كه قرار است شهري به نام مشهد بوجود آيد اما در اين سال و پس از شهادت و دفن حضرت امام رضا (ع) در محلي از توابع توس به نام سناباد كه به همين مناسبت نيز آنجا را مشهد رضا (محل شهادت) ناميدند، هسته اصلي شهر مشهد كنوني پديد آمد. سلطان محمود غزنوی بقعه ای بر روی این مرقد بنا كرد.
در قرن هفتم هجري كه شهر توس به دست مغولان ويران گرديد، جمعيت آن سامان رو به سوی مشهد آوردند و به تدريج بر وسعت و آبادانی اين شهر افزودند. شهر مشهد كه در آغاز بقعه ای در آبادی سناباد  نوقان بود، به تدريج توسعه يافت. ناحيه توس ابتدا مسكن اقوام غير آريايي بوده است.
 

 

 

 طوس  نیشابور  سبزوار  گناباد  کاشمر  قوچان
 سرخس  تایباد  تربت حیدریه  تربت جام  چناران  خواف
 درگز          

 پایگاه الکترونیکی اداره کل میراث استان خراسان رضوی

استان خراسان رضوی با در بر گفتن 7 درصد از خاک کشور ایران، 127432 کیلومتر مربع وسعت دارد و در میان 33 تا 37 درجه عرض شمالی و 56 تا 61 درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. به موجب سرشماری سال 1385 جمعیت این استان  5.593.079 نفر برآورد شده که حدود 8 درصد جمعیت کل کشور را تشکیل می دهد.

خراسان رضوی از تنوع اقلیمی برخوردار است، اما روی هم رفته جزء مناطق نیمه خشک به شمار می رود. با این وجود نزولات آسمانی در این منطقه در حدی است که آب برای مصارف شهری و صنعتی و کشاورزی را تامین می کند.
منابع آب سطحی خراسان رضوی، به صورت چشمه سارها، چند رودخانه ی آب شیرین دائمی و رودخانه های فصلی است و منابع آبهای زیرزمینی، تعداد پرشمار قنات و چاه های عمیق و نیمه عمیق را تغذیه می کند.
در این منطقه چند رشته کوه وجود دارد که دو رشته کوه هزارمسجد و بینالود از دیگر کوهستان ها مرتفع تر و پر امتدادتر است. بلندترین قله در رشته کوه بینالود واقع است و 3150 متر ارتفاع دارد. در کوهستان های خراسان رضوی، غارهای متعددی شناسایی شده اند که دیدن آنها برای کوهنوردان و غارشناسان بسیار جالب و جذاب است.

 

 

 

واژه خراسان گويا بازمانده گونه کهن واژه «خاور» و متشکل از دو جز «خور» به معنای خورشيد و « آسان» به معنی آمدن است يعنی جايی که خورشيد از آن بر می آيد. پسوند رضوی آن به سبب وجود بارگاه مقدس حضرت رضا(ع) در اين استان، به اين منطقه داده شده است. خراسان جزو ساتراپی پهناور پرثوه بوده است. اين ايالت پهناور، که سرانجام قرارگاه و کشور نيرومند اشکانيان شد، درآغاز تاريخ ايران باستان، مادها را به سوی خود کشانيد.

شاه اسماعيل صفوی پس از گشودن مشهد، به دنبال ازبکان تاخت و در سال 916 هـ.ق، قلعه مرو را گشود و شيبک خان ازبک در روستای محمودآباد، در نزديکی مرو کشته شد. بدين ترتِب سراسرخاک خراسان تا کرانه آمويه به دست صفويان افتاد و مذهب شيعه امامی، کيش رسمی مردم اين منطقه شد.

 

 

موزه توس
 این موزه در مجموعه فرهنگی باغ – آرامگاه فردوسی قرار دارد. . در این موزه آثاری که در اثر کاوش های باستان شناسی از دشت توس به دست آمده است به معرض دید مخاطبان گذارده شده است. همچنین آثاری شامل انواع وسایل سوارکاری و رزم، انواع ظروف سفالی، مفرغی و غیره که در قرون 4 و 5 هجری ساخته شده اند و تابلوهای نقاشی رقم استاد رخساز و انواع فرش و قالیچه در این موزه به نمایش گذارده شده است.
 
موزه نادری
موزه نادری در شهر مشهد بالاتر از حرم مطهر در چهارراه شهدا هم جوار آرامگاه نادرشاه افشار واقع شده است. این موزه در دو تالار به منظور معرفی آثار تاریخی دوره افشاریه شکل گرفته است
 
موزه های آستان قدس رضوی
در مجموعه ی حرم مطهر امام رضا (ع) و در صحن امام خمینی مجموعه چندین موزه در کنار هم قرار گرفته اند و موزه های آستان قدس رضوی را تشکیل داده اند. این موزه ها عبارتند از:
موزه تاریخ مشهد
موزه تاریخ مشهد با 1300 متر مربع زیربنا در برگیرنده ی 50 ویترین است در این موزه حدود 193 اثر تاریخی به نمایش در آمده است که به دلیل اطلاعات ارائه شده بر روی آنها اهمیت خاص یافته اند.
موزه قرآن و نفایس
. گنجينه قرآن در طبقه دوم اين ساختمان واقع شده است و در آن نزديك به 90 جلد قرآن، 14 جلد مرقع و 13 جلد لاكي و روغني بسيار نفيس به نمايش گذاشته شده است.پنج قرآن منسوب به ائمه طاهرين عليه السلام است. از جمله خط مبارك امام علي (ع)، امام حسن (ع)، امام حسين (ع)، امام سجاد (ع) و امام رضا (ع) كه به خط كوفي روي پوست نوشته شده اند.
. قديمي ترين قرآن وقفي اين گنجينه مربوط به سال 393 هجري قمري است. كه توسط وزير و صاحب ديوان سلطان محمود و مسعود قزويني وقف روضه منوره گرديده است.
 
موزه نقاشی
اين موزه در طبقه اول موزه مركزي واقع و 450 متر مربع زيربنا دارد. و داراي 15 ويترين و 30 تابلوي نقاشي در سبكهاي مختلف از هنرمندان برجسته ايراني و اروپايي مي باشد.
 
موزه هداياي مقام معظم رهبري
. اشياء اين گنجينه شامل آثار هنري (تابلوهاي خط و تذهيب، نقاشي، فرش، تراش روي شيشه، معرق چوب، معرق صدف، سوزن دوزي، قلمزني روي مس). انواع ظروف (چيني، كريستال، نقره...)، ماكتها، مدالها و... مي باشد كه توسط شخصيتهاي ملي و خارجي به مقام معظم رهبري آقاي خامنه اي هديه شده
 
 موزه نجوم و ساعت
. اكثر اشيا آن از وقفيات دكتر سيد جلال الدين تهراني است و تعداد اندكي از آن از خزانه مركزي آستان قدس به اين بخش منتقل شده است.
 
 موزه فرش
اين گنجينه در دو طبقه با زير بنا 970 متر مربع با فضاي نمايشي هر طبقه 400 متر مربع يكي از بزرگترين مجموعه‌هاي فرش ايران بشمار مي‌رودكه درحال حاضر مشتمل بر60 تخته قالي، قاليچه وانواع سوزن دوزي‌هاي گلابتون ، قلابدوزي ، ده يك دوزي ، معرق دوزي از دوره صفويه تاكنون كه توسط مشتاقان و زائران و مجاوران به بارگاه ملكوتي هشتمين امام همام اهداء يا وقف شده است در معرض بازديد عموم قرارداده است .
 
 موزه سلاح
اين گنجينه در تاريخ 8/4/1378 همزمان با ميلاد مسعود پيامبراكرم (ص) و ولادت با سعادت امام جعفر صادق (ع) در طبقه دوم موزه مركزي واقع در ضلع شرقي صحن امام خميني (ره) افتتاح گرديد.
 
 درباره موزه تمبر
موزة تمبر و اسكناس آستان قدس رضوي . از دهها هزار قطعه تمبر موجود در مخزن موزه حدود 2000 قطعه آن به صورت گزينشي مربوط به دوره‌هاي قاجاريه، پهلوي و جمهوري اسلامي و160 كشور جهان با موضوعات مختلف در معرض ديد بازديدكنندگان قرار گرفته است . علاوه برتمبرها واسكناس‌هاي به نمايش درآمده ، بيش از يكصد هزار تمبر نيز در مخزن موزه نگه داري مي‌گردد.
 
 موزه ظروف
موزه ظروف در طبقه دوم موزه مرکزی در حرم مطهر امام رضا (ع) قرار دارد و دارای وسعتی حدود 457 مترمربع است. این موزه دارای 182 اثر از دوره های مختلف تاریخی است که در 10 ویترین به نمایش در آمده است.
 
موزه صدف و حلزون
موزه صدف و حلزون در طبقه اول قرار دارد و دارای وسعتی حدود 457 مترمربع، 13 ویترین و 683 اثر است. اشیای این موزه بخشی از صدف ها و حلزون های دریایی است که توسط «محمد سعید فواد وهبه» اهل سوریه به آستان قدس رضوی اهدا شده است.
 
موزه سکه و مدال
اين موزه شـامل سكه و مدالـهـايـي مـي بـاشد كه از طرف افراد مختلف به آستـان قدس رضوي اهدا شده است. سكه هـاي موجود در موزه در ۹ ويترين به نمايش در آمده است.
اين سكه ها متعلق به دوره اسكندر، سلوكيـان، اشكـانيـان، ساسانيان، امويان، عباسيان، سلجوقيان، غزنويان، سامانيان، آل بويه و صفوي مي باشد.
همچنين سكه هاي نقره ولايتعهدي حضرت امام رضا (ع) ضرب سال 202 و 203 ق. در معرض ديد عموم است.
 

 

آقا نجفی قوچانی، حکیم و ادیب قوچانی (1295-1363)

ابن بکران، جغرافیدان فاضل توسی (قرن ششم و هفتم)
ابن ابی الصادق نیشابوری، ملقب به بقراط الثانی طبیب قرن پنجم و استاد اسماعیل جرجانی (470) ابن یمین فریومدی، متولد فریومد از توابع بیهق، شاعر شیعی مذهب (769 هـ-ق)
ابواسحاق اسفراینی، فقیه شافعی و متکلم اشعری (337-418) عبدالسلام بن صالح هروی خراسانی، معروف به خواجه اباصلت، محدث امامی و خادم حضرت رضا (ع) (236 هـ.ق)
ابوالقاسم بلخی، متکلم مشهور معتزله (319) ابوالقاسم حکیم سمرقندی، حکیم و عالم حنفی (اواخر سده 3)
ابوالموید بلخی، شاعر و نویسنده اولین ناظم یوسف و زلیخا (قرن 4) ابوبکر سورآبادی نیشابوری، از مفسران بزرگ و معاصر با الب ارسلان تفسیر سورآبادی از آثار اوست (494)
ابوسعید ابی الخیر، شاعر، محدث و عارف بزرگ که در میهنه متولد شد (357-440) ابوشکور بلخی، از شعرای بزرگ عصر سامانی (330)
ابوعبید جوزجانی، یکی از شاگردان ابن سینا استاد در ریاضی، عرفان، فلسفه و موسیقی (نیمه اول سده پنجم) ابومسلم خراسانی، که نام اصلی وی بهزادان بوده است. رئیس سیاه جامگان خراسان که طومار بنی امیه را در هم پیچید و بدست منصور دومین خلیفه عباسی کشته شد. (100- 137)
ابومنصور محمدبن عبدالرزاق، حاکم توس و بانی گردآوری شاهنامه ی ابومنصوری (350) ابومنصور موفق هروی، پزشک و داروشناس (سده 4 و 5)
ابونصر مشکان، ملقب به شیخ عمید، ادیب، دیوان سالار و مشاور محمود غزنوی در نیشابور می زیست (431 هـ.ق) اثیرالدین اخسیکتی، از شعرای پارسی گوی عراق عجم دارای دیوان اشعار (577 )
شیخ الاسلام احمد جامی، معروف به «ژنده پیل» از مشایخ ایران در عصر سلاجقه (441- 536) ادیب صابر ترمذی، شاعر معروف عصر سلاجقه (547)
ادیب نیشابوری، (ادیب اول) از فضلا و شعرای معاصر که در نیشابور ولادت یافت (1281- 1344 هـ.ق) ادیب نیشابوری، (ادیب ثانی) شاعر و مدرس مذهبی (1315- 1396 هـ.ق)
ادیب هروی، شاعر پارسی و تازی گوی مشهدی (1263- 1302) اسدی توسی، شاعر و حماسه سرای ایرانی در قرن پنجم هجری و معاصر با فردوسی (465)
خواجه عبداللّه انصاری، معروف به پیر هرات، محدث، فقیه، شاعر و عارف ایرانی و از مشایخ بزرگ قرن 5 هجری بود در تصوف از ابوالحسن خرق
محمد کاظم آخوند خراسانی
عالم امامی و محقق برجسته مشهدی (1255- 1329). آخوند خراسانی به علت نوآوریهایش در علم اصول شهرت عظیمی کسب کرد. گروه کثیری از علما و مراجع بعدی از مکتب درس او بهره مند بودند.
 آثار :
 1) کفایه الاصول در اصول فقه    2) الاجتهاد و التقلید
 3) حاشیه بر اسفار ملا صدرا    4)  حاشیه بر رسائل شیخ مرتضی انصاری
شیخ الرئیس ابوعلی سینا
متولد افشنه در بخارا عالم در منطق، هندسه، نجوم، طب و علوم طبیعی و مابعد الطبیعه، موسیقی، ریاضی و فلسفه. از تألیفات وی می توان به شفا، قانون، اشارات، دانشنامه علایی و کتاب النجاه اشاره کرد. (370- 428)
 
جابربن حیان
 او که حیان بن عبداللّه کوفی توسی نام داشت در فلسفه کیمیاگری ریاضی، هیئت و نجوم استاد بود و در قرن دوم و سوم هجری در توس بدنیا آمد از آثار او می توان به ارض الاحجار، اصول کیمیا، الجفر الاسود اشاره کرد. (120- 180 ه-)
ابوریحان بیرونی
ریاضیدان، جغرافیدان و فیلسوف ایرانی است که در قصبه ی بیرون از توابع خوارزم بدنیا آمد. از آثار وی می توان از کتب آثارالباقیه عن القرون الحالیه تحقیق مالهند، قانون مسعودی، الجماهر فی معرفه الجواهر و التفهیم یاد کرد. (362- 440)
نورالدین عبدالرحمان جامی
شاعر و عارف ایرانی در قرن نهم هجری است ولی در خرگرد جام متولد شده است. از آثار او می توان از دیوان اشعار، بهارستان، هفت اورنگ و نفحات الانس یاد کرد. (817- 898)
مهدی اخوان ثالث
 شاعر نامدار معاصر که در مشهد ولادت یافت استاد سرودن اشعار به سبک نیمایی و قدیم است. (1307- 1369 هـ.ش)
پوریای ولی
از چهره های نامی فرهنگ ایران است نام اصلی وی محمود قتالی خوارزمی است. وی عارف شجاع و پهلوان بود که در فنون ادب دست داشت و شعر می سرود. (645- 722)
ابوالفضل بیهقی
در حارث آباد بیهق به دنیا آمد وی حوادث دوره غزنویان را در تاریخ عظیمی مشتمل بر 30 جلد نوشت که امروزه به نام تاریخ بیهقی یا تاریخ مسعودی معروف است. (385- 470)
ابوعبداللّه محمد بن احمد جیهانی
از وزرای دستگاه سامانی بود وی برای تدوین قانون مدون از اکناف جهان قوانین کشورداری فراهم آورد و کتاب مالک الممالک، آیین و الزیادات از جمله آثار اویند. (306 یا 330)
کمال الدین بهزاد
وی از مردم هرات بود و بزرگترین و مشهورترین مینیاتور ساز و نگارگر ایرانی است. او در خط و شعر نیز دستی داشت از آثار وی می توان از تصویرگری خمسه نظامی یاد کرد. (844- 942)

 

 
انی تعلیم گرفت (396 تا 481)
انوری ابیوردی، معروف به حجه الحق از شاعران نامی نیمه دوم قرن 6 و از کسانی است که در تغییر سبک سخن فارسی اثری آشکار داشت. شهرت انوری به خاطر قصاید مداحانه ی وی است (575 یا 587)

 
   
عطریات
دکان های عطر فروشی در همه ی خیابان های اطراف حرم پراکنده اند. اما بیشتر آنان در بزرگترین بازار منطقه موسوم به بازار رضا متمرکزند.
عمده عطرها فله هستند و بنا به خواست مشتری در شیشه هایی با اندازه های گوناگون به فروش می رسند. عطرهای شب بو، رز، گل محمدی، گل یخ گل های یاس از آن جمله اند، که در سالیان اخیر عطرهای خارجی نیز به آنها افزدوه شده است. نوعی عطر به خصوص نیز با قیمت بسیار ارزان بوسیله ی دست فروش ها بفروش می رسد که در افواه مردم مشهد به عطر «دم بست» مشهور شده است.
انواع نبات و نقل و شیرینی
یکی دیگر از سوغات های شهر مشهد انواع نبات ها، نقل ها و شیرینی هاست. نبات های پخته شده بر دو نوع کلی تقسیم می شوند نبات های کاسه و نبات های شاخه. در بعضی از این نبات ها برای خوش طعم و رنگ شدن از آب زعفران استفاده می کنند که به آن نبات زعفرانی می گویند. نقل ها نیز از گروه آبنبات ها به شمار می روند و در اندازه های گوناگون درست می شوند.
سجاده، جانماز، مهر، تسبیح
محیط روحانی حرم مطهر رضوی در دکان هایی نمود یافته است که در آن کالاهای مذهبی به فروش می رسد.
تسبیح یکی دیگر از کالاهایی ست که همواره طرفداران بسیاری داشته است.
زعفران یا طلای سرخ
زعفران یکی از محصولات بسیار ارزشمند کشاورزی است که درآمد خالص سالیانه ی حاصل از آن زیاد و نیاز آن به آب کم است. استان خراسان رضوی با تولید حدود 172 تن زعفران و سهم 75/5 درصدی از تولید این محصول، مقام اول را در کشور داراست.
خشکبار
از آن جا که بسیاری از شهرستان های خراسان رضوی دارای محصولات باغی فراوانند. کشاورزان، بخشی از این محصول را به شکل خشکبار به بازارهای مشهد عرضه می کنند. برگه هلو، زردآلو، سیب و انواع آلوهای خشک، قیسی، کشمش از جمله این خشکبارها به شمار می آیند.
زرشک
زرشک یکی دیگر از محصولات ارزشمند کشاورزی خراسان رضوی است که همچون زعفران در نواحی جنوبی و کم آب این استان به ثمر می رسد.
ادویه جات
از سوغات خراسان رضوی می توان به بسته های ادویه ای اشاره کرد که در بسیاری از دکان های اطراف حرم به فروش می رسد. این بسته ها به ادویه ی هفت رنگ موسوم شده اند که شامل فلفل سیاه، قرمز، دارچین، زردچوبه، پودرسیر یا موسیر، سماق، گل پر و غیره می باشند.
انگشتر و زیورآلات
در طبقه ی دوم بازار بزرگ رضا دکان های متعددی وجود دارد که صنعتگران بسیاری در آنها به کار ساخت انواع زیورآلات و انگشتر نقره سرگرمند.
پوستین دوزی شاندیز و قوچان
در فاصله 36 کیلومتری مشهد، در شهر ییلاقی شاندیز و در شهر قوچان، استادکاران حاذق پوستین دوز به کار مشغولند و کالای خود را در دکان های فروش صنایع چرم و پوست متعددی که در شهر وجود دارد بفروش می رسانند.
علاوه بر موارد ذکر شده سوغات این استان شامل انواع  نیز  صنایع دستی می باشد

 

 

 
چشمه های معدنی آبشار
  چشمه سبز (چناران)
منطقه چشمه سبز در فاصله 60 کیلومتری جنوب غربی مشهد و در دامنه کوههای بینالود واقع شده است.
  چشمه گراب (نیشابور)
این مکان سیاحتی در فاصله 50 کیلومتری جاده مشهد-نیشابور واقع شده.
  چشمه گیلاس «گلسب» (چناران)
نام قدیمی این منطقه «گلسب» بوده و در فاصله ی 50 کیلومتری شمال غربی مشهد و حدود 21 کیلومتری غرب آرامگاه فردوسی واقع شده است.
 
  چشمه آب گرم (فردوس)
چشمه های آب گرم فردوس در 23 کیلومتری شمال شهرستان فردوس واقع شده است. آب این چشمه ها به دلیل داشتن املاح مختلف از خواص دارویی بسیاری برای درمان بیماری های پوستی برخوردار است.
  چشمه شاهان گرماب (فریمان)
روستای شاهان گرماب و چشمه آب گرم آن در 63 کیلومتری شرق فریمان بر فراز تپه ای قرار دارد.
  چشمه حضرت (نیشابور)
در کنار بنای قدمگاه در شهرستان نیشابور مکانی مشهور به چشمه حضرت است که به استناد روایات آب این چشمه با دستان مبارک حضرت رضا (ع) از زمین جوشیده و اثرش تا به امروز باقی مانده است.
  آب گرم شهر کهنه (قوچان)
چشمه سارهای موسوم به «آبگرم شهر کهنه» در 18 کیلومتری بخش غربی قوچان و به فاصله 6 کیلومتری از بنای آرامگاه امام زاده سلطان ابراهیم قرار دارد.
  آبگرم معدنی کاریز (کاشمر)
این پدیده طبیعی در حاشیه جاده آسفالته کریز به ریوش، در فاصله 15 کیلومتری شهر ریوش و به فاصله 3 کیلومتری روستای کریز واقع گردیده که دارای آبگرم معدنی با خاصیتهای درمانی است. (بازگشت)
  آبشار و دیواره ی صخره ای اخلمد (چناران)
روستای اخملد در 12 کیلومتری چناران واقع شده است این روستا در ناحیه ای کوهستانی قرار گرفته و دره ای زیبا و دیدنی دارد.
  آبشار قره سو (کلات)
دره قره سو در نزدیکی کلات نادری قرار گرفته است. این منطقه ی کوهستانی پرآب و مصفا، مکانی جذاب برای گردشگران بوجود آورده.
  آبشار رودمعجن (تربت حیدریه)
این آبشار چشم نواز در 48 کیلومتری غرب تربت حیدریه در بخش بایگ قرار دارد. ناحیه ی رودمعجن منطقه ای کوهستانی است آبشار آن از زمره زیباترین نقاط این مکان به شمار می رود.
  آبشار و دره سراب (قوچان)
آبشار و دره سراب در 12 کیلومتری جنوب شهرستان قوچان در دامنه ارتفاعات کوه سنگر و محمد بیک، با ارتفاع تقریبی 2840 متر واقع شده که در سرچشمه رودخانه سراب آبشار بسیار زیبایی قرار گرفته و در نزد اهالی به «شارشار» معروف است. (بازگشت)

 

 



یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:55 ::  نويسنده : صادق

 

جاذبه های تاریخی-فرهنگی

 
ضریح منور گنبد مطهر گلدسته ها برج های ساعت نقاره خانه

بر اساس قراين و پژوهشهایی كه محققان انجام داده اند، ضريح كنونى پنجمين ضريحى است

كه بر روى قبر مطهر امام رضا عليه السلام نصب شده است. تاريخ و مشخّصات هر يك از اين

ضريح هاى پنجگانه عبارتند از:

 

ضريح اول
نخستين ضريح، ضريحى چوبى، با تسمه هاى فلزى و پوشش طلا

و نقره بوده است كه در اواسط قرن دهم يعنى در دوران شاه طهماسب

صفوى به سال 957 ق. ساخته و بر روى صندوقچه چوبى نصب شده

است. در كتيبه دور اين ضريح، سوره هل اتى به خط ثلث شيوا مكتوب

بوده و در كتيبه طلايى سردر آن، تاريخ نصب نوشته بوده است.

 

ضريح دوم:
ضريح مرصّع فولادى، معروف به ضريح نگين نشان است كه در سال 1160

هجرى به آستانه مقدس تقديم و بر فراز قبر مطهر نصب شده است.

بر اساس شواهد تاريخى، واقف ضريح، شاهرخ فرزند رضا قلى ميرزا، فرزند

نادرشاه افشار و نوه شاه سلطان حسين صفوى است.
اين ضريح فولادى و بدون سقف بوده و پنجره ها و شبكه هاى چهار طرف

آن با گوى ها و ماسوره هايى مزيّن به ياقوت و زمرّد آرايش يافته كه شمار

آن به دوهزار مى رسيده است.

 

ضريح سوم:
در روزگار سلطنت فتحعلى شاه قاجار، ضريحى فولادى و ساده به

ابعاد 3متر در4متر و با ارتفاع 2متر ساخته و روى ضريح نگين نشان

نصب مى شود. سقف اين ضريح با چوبهايى طلاكوب پوشش يافت

و در طرف پايين پاى مبارك، درِ مرصّع تقديمى شاه قاجار نصب شده بود.

 

ضريح چهارم:
در سال 1338 شمسى، ضريح سوم برداشته شد و به موزه انتقال

يافت و به جاى آن، ضريحى جديد نصب گرديد؛ هر چند هنوز ضريح

دوم در جاى خود قرار داشت. ضريح چهارم كه به ضريح شير و شكر

معروف است، تا سال 1379 شمسى برپا بود. درباره اين ضريح و

مشخصات آن:
طرف قرارداد آستان قدس رضوى براى ساخت اين ضريح و ناظر ا

جراى آن، مرحوم سيد ابوالحسن حافظيان بود و استاد هنرمند،

حاج محمدتقى ذوفن اصفهانی، با همراهى شمارى از استادان،

طراحى و اجراى ساخت ضريح را طى قراردادى كه در سال 1336

منعقد شد، پذيرفت.
ضريح جديد به تاريخ 14 شعبان سال 1379 هجرى قمرى، برابر

با 22 بهمن ماه 1338 هجرى شمسى به جاى ضريح پيشين نصب شد.

 

ضريح پنجم:
در سال 1372 شمسى و در پى سايش و فرسودگى بخش هايى

از ضريح چهارم و با توجه به روى آوردن روزافزون زائران و دلباختگان

حرم مطهر رضوى، لازم ديده شد كه ضريح جديدى كه داراى استوارى

و استحكام بيشترى باشد، ساخته شود و به جاى ضريح پيشين نصب گردد.
بدين منظو به كوشش آستان قدس رضوى، كارشناسان زبردست

و هنرمندان تواناى ايرانى گرد آمدند و با گزينش طرح استاد محمود

فرشچيان، كار ساخت ضريح جديد را آغاز كردند. پس از هفت سال

كار پياپى، سرانجام در روز سه شنبه 16 اسفند سال 1379 شمسى

برابر با عيد قربان سال 1421 هجرى قمرى، ضريح جديد براى زيارت

مشتاقان آماده شد و پس از حدود دو ماه بسته بودن گرداگرد

حرم مطهر، چشم زائران شيفته به بقعه منور امام روشن گرديد.
كار اصلى طرّاحى اين ضريح را استاد محمود فرشچيان، نامورترين

نگارگر معاصر ايران در عرصه جهانى، به صورت افتخارى انجام است.

خوشنويسى آيات قرآن و ديگر نوشته هاى ضريح نيز همه اثر خامه

هنرمند توانا، سيد محمّد موحّد است. (بازگشت)

 

گنبد مطهر
مشخص ترين نماد و نشانه بيرونى حرم مطهر امام رضا عليه السلام،

گنبد طلايى آن است كه مجاوران و مسافران با ديدن آن بناى بشكوه،

سلام ودرودى برهشتمين امام نثار مى سازند. بنا بر نقل كتب تاريخى،

نخستين گنبد بر فراز مزار قدسى حضرت امام رضا عليه السلام، به فرمان

سلطان سنجر سلجوقى(511ـ552 ق.) و به كوشش وزير وى؛ شرف الدين

قمى ساخته شد. جنس آن گنبد از كاشى بود. گنبد آغازين همان است

كه اينك از داخل حرم مطهر ديده مى شودو سطح مقعّر و مقرنس آينه

كارى آن پيداست. در دوران شاه طهماسب صفوى,پس از جمع آورى

خشتهاى كاشى، گنبدى با روكش طلا بر فراز گنبد پيشين بنا شد.

اين همان گنبدى است كه امروزه در نماى بيرونى به چشم مى آيد.

در شورشازبكها، خشتهاى طلاى گنبد به چپاول رفت.
در سال 1009ق كه شاه عباس صفوى از پايتخت آن روز، اصفهان،

پياده رهسپار مشهد گرديد، مدتى در مشهد اقامت گزيد و دستور

داد كه گنبد مطهر، بار ديگر با خشتهايى از مس و روكش طلايى پوشيده

شود و اين كار به دست كمال الدين محمود يزدى به تحقق پيوست. بر پايه

آن چه در كتيبه گنبد ديده مى شود، اين كار در سال 1010ق آغاز شده و

در سال 1116ق به پايان رسيده است. متن كتيبه گنبد اثرخامه خوشنويس

نامدار ايرانى عليرضا عباسى است. (بازگشت)

 

گلدسته ها
در مجموعه قديمى حرم مطهر تنها دو گلدسته قرار داشت، كه اكنون يكى از

آنها در نزديكى گنبد و ديگرى در مقابل آن، يعنى بالاى ايوان عباسى در شمال

صحن عتيق(انقلاب) ديده مى شود.
سایر گلدسته ها:
گلدسته ايوان عباسى، گلدسته هاى مسجد گوهرشاد، گلدسته هاى

صحن جمهورى اسلامى، گلدسته هاى صحن امام خمينى. (بازگشت)

 

برجهاى ساعت
دو برج ساعت كه يكى در بالاى ايوان ورودى غربى همان صحن، و ديگرى

در ايوان جنوبى صحن نو(آزادى) ديده مى شود.
به سال  1278در زمان مظفّرالدين شاه قاجار، يك دستگاه ساعت كه داراى

چهار صفحه بود و زنگ بسيار رسايى داشت به آستانه مقدّسه اهدا شد.
در سال 1336 نيز ساعت جديدى با چهار صفحه بزرگ و شماره هاى نمايان

فارسى خريدارى شد و در برج ساعت نصب گرديد. (بازگشت)

 

نقاره خانه
نواختن نقاره از زمانهاى قديم در آستان مقدس امام رضا (ع) معمول بوده است ا

ز نشانه هاى تاريخى چنين برمى آيد كه در قرن دهم، نواختن نقاره معمول بوده است.
بناى جديد و چشمگير نقاره خانه، با ظرافت و شكوه خود، از ديدنى ترين بخشهاى

حرم مطهر است. نقاره زنان هفت نفر هستند كه سه نفرشان بر طبل مى كوبند و

چهار نفر در شيپور مى دمند. (بازگشت)

 

 

جاذبه های طبیعی

     
چشمه های معدنی آبشار
  چشمه سبز (چناران)
منطقه چشمه سبز در فاصله 60 کیلومتری جنوب غربی مشهد و در دامنه کوههای بینالود واقع شده است.
  چشمه گراب (نیشابور)
این مکان سیاحتی در فاصله 50 کیلومتری جاده مشهد-نیشابور واقع شده.
  چشمه گیلاس «گلسب» (چناران)
نام قدیمی این منطقه «گلسب» بوده و در فاصله ی 50 کیلومتری شمال غربی مشهد و حدود 21 کیلومتری غرب آرامگاه فردوسی واقع شده است.
 
 

چشمه آب گرم (فردوس)
چشمه های آب گرم فردوس

در 23 کیلومتری شمال

شهرستان فردوس واقع

شده است. آب این

چشمه ها به دلیل

داشتن املاح مختلف

از خواص دارویی

بسیاری برای درمان

بیماری های

پوستی برخوردار است.

  چشمه شاهان گرماب (فریمان)
روستای شاهان گرماب و چشمه آب گرم آن در 63 کیلومتری شرق فریمان بر فراز تپه ای قرار دارد.
 

چشمه حضرت (نیشابور)
در کنار بنای قدمگاه در

شهرستان نیشابور مکانی

مشهور به چشمه حضرت

است که به استناد روایات

آب این چشمه با دستان

مبارک حضرت رضا (ع) از زمین

جوشیده و اثرش تا به امروز

باقی مانده است.

  آب گرم شهر کهنه (قوچان)
چشمه سارهای موسوم به «آبگرم شهر کهنه» در 18 کیلومتری بخش غربی قوچان و به فاصله 6 کیلومتری از بنای آرامگاه امام زاده سلطان ابراهیم قرار دارد.
 

آبگرم معدنی کاریز (کاشمر)
این پدیده طبیعی در حاشیه

جاده آسفالتهکریز به ریوش،

در فاصله 15 کیلومتری شهر

ریوش و به فاصله 3 کیلومتری

روستای کریز واقع گردیده که

دارای آبگرم معدنی با خاصیتهای

درمانی است. 

  آبشار و دیواره ی صخره ای اخلمد (چناران)
روستای اخملد در 12 کیلومتری چناران واقع شده است این روستا در ناحیه ای کوهستانی قرار گرفته و دره ای زیبا و دیدنی دارد.
 

آبشار قره سو (کلات)
دره قره سو در نزدیکی کلات نادری

قرار گرفته است.

این منطقه ی کوهستانی پرآب و

مصفا، مکانی جذاب برای

گردشگران بوجود آورده.

  آبشار رودمعجن (تربت حیدریه)
این آبشار چشم نواز در 48 کیلومتری غرب تربت حیدریه در بخش بایگ قرار دارد. ناحیه ی رودمعجن منطقه ای کوهستانی است آبشار آن از زمره زیباترین نقاط این مکان به شمار می رود.
 

آبشار و دره سراب (قوچان)
آبشار و دره سراب در 12 کیلومتری

جنوب شهرستان قوچان در دامنه

ارتفاعات کوه سنگر و محمد بیک،

با ارتفاع تقریبی 2840 متر واقع

شده که در سرچشمه رودخانه

سراب آبشار بسیار زیبایی قرار

گرفته و در نزد اهالی به

«شارشار» معروف است. (بازگشت)

 

 
   
   
 
   
 
   
   
   
   


یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:50 ::  نويسنده : صادق

 

استان مورد نظر خود را انتخاب کنید .
آذر بایجان غربی آذر بایجان شرقی اردبیل گیلان زنجان کردستان قزوین همدان کرمانشاه ایلام لرستان مرکزی قم مازندران سمنان گلستان اصفهان خراسان شمالی چهار محال بختیاری خوزستان کهکیلویه و بویر احمد بوشهر فارس یزد خراسان رضوی خراسان جنوبی کرمان سیستان بلو چستان هرمزگان البرز تهرانمناطق گردشگری

 

 



یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:48 ::  نويسنده : صادق

سفر به استانی چهار فصل

سفر به استانی چهار فصل

منطقه‌ای که 2 قسمت کویری با آب‌وهوای خشک و جنگلی با آب‌و هوای معتدل را به هم وصل می‌کند به‌طور حتم منطقه‌ای با زیبایی‌های فراوان خواهد بود که می‌تواند گردشگرانی با سلیقه‌های متفاوت را جلب کند.

سمنان استانی است که از شمال با استان‌های مازندران و گرگان، از جنوب با یزد و اصفهان، از شرق با خراسان‌رضوی و خراسان‌شمالی و از غرب با استان‌های تهران و قم در ارتباط است. بنابراین می‌توانید تنوع آب‌وهوایی را در این استان تجربه کنید و به‌قولی یکی از مصادیق 4فصل بودن کشور را عینا در سمنان ببینید.

دروازه ارگ

این دروازه در تقاطع خیابان‌های آیت‌الله طالقانی و شیخ فضل‌الله نوری (میدان ارگ) سمنان واقع شده که یکی از آثار تاریخی و باارزش و زیبای سمنان به‌حساب می‌آید. دروازه ارگ در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار از سال1300 تا 1305 هجری قمری (1258 تا 1263هجری شمسی) بنا شد. یکی از شاهکارهای این بنای تاریخی، سر در جالب توجهی است که در آن تصویر تاریخی نبرد رستم و دیو سپید روی کاشی هفت‌رنگ منقوش شده است.

مسجد جامع سمنان

مسجد جامع سمنان یکی از کهن‌ترین آثار تاریخی به‌جامانده از دوران اسلامی این شهر است که در واقع نشانگر رشد و نبوغ هنر معماری مردم این شهر به شمار می‌رود. این اثر طبق متون تاریخی به قرن سوم هجری تعلق دارد. بنای اولیه مسجد از آثار دوران اسلامی است که در دوره سلجوقی، ایلخانی و تیموری گسترش یافت.

بسطام

شهر بسطام زادگاه و محل آرامگاه عارف بزرگ بایزید بسطامی دومین شهر نمونه گردشگری استان سمنان است که در 6کیلومتری شاهرود واقع شده و در مسیر جاده شاهرود- آزادشهر قرار دارد.

جنگل ابر

در شهرستان شاهرود که شاید جنگل ابر آن زبانزد همه است، می‌توان در مناطق رضاآباد و خارتوران، طی مسیر مناطق کویری را نیز تجربه کرد. جنگل زیبا و خوش‌آب و هوای ابر در 45کیلومتری شمال شرق شاهرود از جنگل‌های بکر و زیبای استان سمنان است. این جنگل در زمره جنگل‌های هیرکانی کشور است و به‌دلیل اینکه فضای جنگل را پوششی از ابر فرا می‌گیرد، جنگل ابر نامیده می‌شود. ارتفاع زیاد جنگل از سطح دریا، پایین بودن درجه حرارت در فصل گرما، وجود چشمه‌سارهای فراوان و پوشش جنگلی متنوع از ویژگی‌های این جنگل است.

البته در سمنان و به‌ویژه شاهرود جنگل‌ها و حیات‌وحش فراوانی مانند اولنگ، دشت‌شاد، نام‌نیک، زیستگاه توران (دومین منطقه بزرگ تحت حفاظت سازمان محیط‌زیست کشور)، پناهگاه حیات‌وحش خوش‌ییلاق و... وجود دارد.

شهری سرخ‌رنگ

شهر مجن در فاصله 35 کیلومتری غرب شاهرود و در منطقه‌ای کوهستانی واقع شده است. تنگه معروف «داستان» نیز در فاصله 10کیلومتری شهر مجن قرار گرفته که آبشار این تنگه در زمره جاذبه‌های طبیعی شهرستان شاهرود محسوب می‌شود. شهر مجن به‌عنوان یک منطقه تاریخی در دامنه کوه‌های البرز با ویژگی‌های منحصر به‌فرد و معماری خاص به‌عنوان ماسوله کویر شهرت دارد؛ به‌طوری که بافت قدیمی شهر در شیب ارتفاع شکل گرفته و خانه‌ها به گونه‌ای ساخته شده‌اند که بام هر خانه حیاط خانه‌ای دیگر است. برخی این شهر را نگین سرخ فام دامنه‌های البرز شرقی می‌نامند زیرا خاک اراضی و ارتفاعات آن سرخ رنگ است.

اگر می‌خواهید تجربه کویرگردی نیز داشته باشید روستای عشایرنشین رضاآباد از توابع بخش بیارجمند شهرستان شاهرود نیز پیشنهاد خوبی است. وجود تپه‌های ماسه‌ای به اشکال مختلف، چادرهای سیاه عشایری و نقوش بافته‌های زنان ایل را در این روستا می‌توانید مشاهده کنید. همچنین منطقه سیاه کوه و پارک ملی کویر یکی از قدیمی‌ترین مناطق تحت حفاظت در ایران است. این منطقه در جنوب گرمسار و حدفاصل کویر مرکزی ایران و دریاچه نمک واقع شده است. جاده سنگفرش به‌عنوان یکی از شگفت‌انگیزترین آثار تاریخی از جاذبه‌های این منطقه است.



یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:45 ::  نويسنده : صادق

آشنایی با چشمه‌های آبگرم سرعین - اردبیل

آشنایی با چشمه‌های آبگرم سرعین - اردبیل


شهر سیاحتی سرعین در ‪ ۲۵‬ کیلومتری شهر اردبیل قرار دارد. این شهر یکی از مهمترین مراکز استقرار چشمه‌های آبگرم در ایرن است

سرعین در فرهنگ لغات فار سی به معنی سرچشمه می‌باشد. در ادوار گذشته از این منطقه به نام‌های ساری قیه، سارقین، سرائین، سرقین یادکرد می‌شده است.

چشمه‌های آبگرم سرعین که با دما، خاصیت و ویژگی‌های درمانی خاصی از دل زمین می‌جوشند، همه ساله در فصل تابستان مسافران و گردشگران بسیاری را از گوشه و کنار کشور و خارج از ایران به سوی خود جلب می‌کنند.

از چشمه‌های آبگرم این شهر می‌توان به گاومیش گلی، قهوه سویی، ساری سو، قره‌سو، پهنلی - سو، آبگرم چشم و مجتمع‌های آبدرمانی سبلان، بش باجیلار و حمام طبیعی شفا اشاره کرد.

همچنین دو استخر آب سرد هم در فاصله 5 کیلومتری سرعین در دره‌ای با چشم انداز زیبا موسوم به ویلا دره وجود دارد که آب آنها مانند نوشابه گازدار بوده و گردشگران ضمن نوشین آب آنها در استخر آبگرم نیز آب تنی می‌کنند.

برخی از مهمترین چشمه‌های آبگرم شهر سیاحتی سرعین و خاصیت آب‌ آن‌ها عبارتند از:

مجتمع آبدرمانی سبلان سرعین: مجتمع آبدرمانی سبلان که به عنوان بزرگترین مرکز آبدرمانی خاورمیانه شناخته می‌شود، در داخل شهر سرعین قرار دارد.

این مجتمع آبدرمانی دارای امکانات و استخرهای متعدد سرپوشیده و حوضچه‌های آبگرم تحت فشار (جکوزی)، سونای خشک و بخار، دوش‌ها و وان‌های انفرادی متعدد، خدمات پزشکی و درمانی مجزا برای مردان و زنان، پارکینگ اختصاصی و سایر امکانات مورد نیاز منطبق بر آخرین استانداردهای جهانی آبدرمانی‌های دنیا است.

آبدرمانی بش باجیلار (پنج خواهران): این مجتمع آبدرمانی با استخر سرپوشیده بزرگ، سونای خشک و بخار، آبگرم تحت فشار(جکوزی) دوش‌های انفرادی، خدمات پزشکی و درمانی و پارکینگ در داخل شهر سرعین واقع شده و به لحاظ گنجایش دومین آبگرم شهر سرعین محسوب می‌شود.

دبی پنج چشمه موجود در محدوده این مجتمع آبگرم روی هم ‪ ۱۳‬ لیتر در ثانیه و به صورت دایمی، نشتی و جوشان در جریان است.

دمای آب در داخل استخر در حدود ‪ ۳۵‬ درجه با ظاهری کدر، کمی ترش مزه و کمی بودار است. از آنیون‌های موجود در آن می‌توان به بی‌کربنات، کلرور، سولفات و از کاتیون‌های آن به کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم اشاره کرد.

ترکیب آب از نوع کلرو بیکربنات سدیم و گرم است. در حال حاضر در محل این چشمه‌ها، موسسه آب درمانی احداث شده که شامل استخر بزرگ عمومی با عمق کم، دوشهای گرم و سرد، رختکن مستقل و بوفه است.

خاصیت درمانی: از این آبگرم؛ برای درمان بیماری‌های عمومی و تسکین دردهای عصبی و مفصلی استفاده می‌شود.

آبگرم قهوه خانه ممتاز: این آبگرم در داخل حیاط قهوه خانه ممتاز ‪ ۲‬واقع شده است. آبدهی این چشمه ‪ ۴‬لیتر در ثانیه و جریان آن به صورت دایمی و متغیر می‌باشد. دمای آب در مظهر ‪ ۴۷‬درجه سانتی گراد است. ظاهر آب کمی تیره و مزه آن کمی ترش است.

‪ PH‬آن در حدود ‪ ۶‬و آنیونهای مهم آن کلرور، بیکربنات، کربنات و کاتیونهای مهم آن منیزیم ، سدیم و پتاسیم است.

خاصیت درمانی: برای درمان بیماری‌های سیستم حرکتی (درد دست و پا) و اعصاب استفاده می‌شود.

آبگرم ژنرال (جنرال): آبگرم ژنرال در شمال شهر سرعین واقع شده است. ارتفاع چشمه از سطح دریا دو هزار متر است. مانند سایر چشمه‌های شهر سرعین این چشمه نیز در کف دره قرار گرفته است. دبی آب ‪ ۶‬لیتر در ثانیه و دمای آن در حوض ‪ ۴۳‬درجه سانتی گراد و مزه آب کمی ترش و بیرنگ است.

آنیون‌های آن بی‌کربنات، کلرور ، سولفات و کاتیونهای آن سدیم ، کلسیم، پتاسیم، منیزیم می‌باشد. ‪ PH‬آن از نوع اسیدی و ‪ ۲/۶‬است. تیپ آب آن از نوع کلروبیکربنات سدیم است.

خاصیت درمانی: به علت داشتن عناصر فوق بیشتر برای تسکین دردهای عضلانی و رفع روماتیسم استفاده می‌شود.

چشمه گوز سویی (آب چشم): این چشمه در کنار قهوه خانه ممتاز واقع شده و دمای آب ‪ ۲۱‬درجه سانتیگراد و تقریبا اسیدی است. مزه آب گس و بی‌بو است. آنیون آن بی‌کربنات و کاتیون آن کلسیم است. آب آن در ردیف آبهای بیکربنات کلسیک قرار دارد.

آبدهی آن خیلی کم و در حدود ‪ ۱‬لیتر در ثانیه و از دو نقطه کف حوضچه با مقدار قابل توجهی گاز کربنیک و هوا با فشار خارج می‌شود.

خاصیت درمانی: از آب آن برای درمان بیماریهای چشم استفاده می‌کنند.

آبگرم گاومیش گلی: پر آب ترین چشمه معدنی شهر سرعین از لحاظ آبدهی و وسعت، استخر گامیش گلی است که روی دره واقع شده است.

این آب معدنی دارای استخری رو باز به مساحت ۴۰۰ متر با عمق ۱۳۰ سانتی متر است.

آبگرم معدنی گاومیش گلی (پر آب‌ترین و بزرگترین چشمه آب معدنی ایران) در داخل شهر سرعین واقع شده است. این چشمه در مرکز شهر سرعین و در ارتفاع ‪ ۱۹۴۰‬متری از سطح دریا بر روی کف دره واقع شده است.

آب آن به صورت دایمی و جوشان در جریان بوده و دهانه آن پراکنده و دمای آب در حوض‪ ۴۶‬ درجه سانتی‌گراد است. آب این چشمه ترش مزه، بیرنگ و کمی بودار است و بوی هیدروژن سولفوره به مشام می‌رسد.

در اطراف مظهر چشمه و حوضچه‌ها کمی رسوبات زرد رنگ اکسید آهن دیده می‌شود. آنیونهای آن کربنات ، بی‌کربنات، کلروره، سولفات و کاتیونهای آن کلسیم ، منیزیم ، سدیم و پتاسیم می‌باشد. آب آن در ردیف آبهای کلروره ، بی‌کربنات سدیک و کلسیک گرم می‌باشد.

خاصیت درمانی: آب آن به علت داشتن ترکیب کلرو بی‌کربناته سدیک و کلسیک برای درمان بیماریهای عمومی، سیستم حرکتی (دردهای مزمن روماتیسمی)، بیماریهای زنان، خنازیر و بیماریهای قلبی و نیز تقویت عمومی بدن استفاده می‌شود.

آبگرم پهنلو: این آبگرم در شمالی‌ترین نقطه شهر سرعین واقع شده است. ارتفاع چشمه از سطح دریا به ‪ ۱۹۵۰‬متر می‌رسد. آبدهی چشمه در حدود ‪ ۱/۸‬لیتر درثانیه و به صورت دایمی و جوشان در جریان است.

دمای آن در حوض ‪ ۳۷‬درجه سانتی گراد و حالت نیمه اسیدی دارد. رنگ آن مایل به سبز بوده و آنیونها و کاتیونهای مهم آن کلرور، سولفات، سدیم و پتاسیم می‌باشد. آب آن در ردیف آبهای کلرو بی‌کربنات سدیم است.

خاصیت درمانی: از آب این چشمه برای درمان بیماریهای عمومی و تسکین اعصاب و دردهای مفصلی استفاده می‌شود.

آبگرم قره سو (اعصاب سویی): این چشمه در شهر سرعین و در جنب آبگرم ساری سو واقع شده است. دبی آن در حدود ‪ ۵‬ لیتر در ثانیه و دارای جریانی دایمی و متغیر با فصول و به صورت جوشان در سطح زمین است.

دمای آب حوضچه در حدود ‪ ۴۴‬درجه سانتیگراد و رنگ آن بیرنگ و مزه‌ای شبیه گس دارد. از آنیونهای مهم آن می‌توان به سولفات، کلرور، بیکربنات و از کاتیونهای قابل توجه آن به سدیم، پتاسیم و منیزیم اشاره کرد.

خاصیت درمانی: یکی از آبهای مورد استفاده برای تسکین دردهای روماتیسمی و نیز آرامش‌دهنده اعصاب و روان می‌باشد.

آب‌معدنی ارجستان: این چشمه آبگرم در روستای ارجستان در ‪ ۲۱‬کیلومتری غرب اردبیل واقع است.

در مرکز روستا و در حومه آن چند چشمه آب معدنی سرد و گازدار وجود دارد. از این آب معدنی به دو صورت آبمعدنی بسته‌بندی شده در قالب بطریهای یک و نیم لیتری توسط کارخانه آب معدنی "مس کو" و همچنین به صورت چشمه‌ای دایمی که روی مظهر آب حوضچه‌ای سیمانی سرپوشیده ساخته شده مورد استفاده اهالی و گردشگران قرار می‌گیرد.

آب معدنی ارجستان دارای آب سرد بی‌بو با مزه گس گازدار است که به صورت نوشیدنی طبیعی و مفید از آن استفاده می‌کنند.

دمای آب در حدود ‪ ۱۰‬الی ‪۱۵‬ درجه سانتیگراد و آنیونهای آن کلرورو بی‌کربنات و کاتیونهای مهم آن کلسیم، منیزیم و پتاسیم می‌باشد. این چشمه آبگرم دارای گاز کربنیک بوده و منشا آب آن نیز نیمه عمیق می‌باشد.

آبگرم ساری سو: این آبگرم در مرکز شهر سرعین واقع شده است. دبی آن حدود ‪ ۵‬لیتر در ثانیه و جریان آب به صورت دایمی و متغیر در فصول مختلف است.

دمای آب در حوضچه اول ‪ ۴۷‬درجه سانتیگراد، بودار و رنگ آن کمی مایل به سبز پسته‌ای است و مزه آب هم کمی ترش می‌باشد. آنیون‌های آن سولفات، کلرور، بیکربنات و کاتیون‌های آن سدیم، پتاسیم و منیزیم می‌باشد.

خاصیت درمانی: برای دردهای روماتیسمی ، مفصلی و به طور کلی برای تسکین دردهای عضلانی اثرات سودمندی دارد.

آبگرم حمام شفا: حمام شفا در شهر سرعین واقع شده است. آب این حمام از چشمه‌ای با آبدهی ‪۵‬ لیتر در ثانیه تامین می‌شود.

دمای آب در حدود ‪ ۴۰‬درجه سانتیگراد و ظاهر آن کمی کدر، ترش مزه و بیرنگ و بی‌بوست. آنیونها و کاتیونهای مهم آن بی- کربنات، کلرور، سدیم و کلسیم است. آب این چشمه در ردیف آبهای معدنی کلرو بی کربنات سدیک قرار دارد.

خاصیت درمانی: از آن برای درمان دردهای مفاصل ، تسکین بیماریهای عصبی و امراض جلدی استفاده می‌شود.



 

 

 

کشاورزي فقير از اهالي اسکاتلند فلمينگ نام داشت. يک روز، در حالي که به دنبال امرار معاش خانواده‌اش بود، از باتلاقي در آن نزديکي صداي درخواست کمک را شنيد، وسايلش را بر روي زمين انداخت و به سمت باتلاق دويد. پسري وحشت زده که تا کمر در باتلاق فرو رفته بود، فرياد مي‌زد و تلاش مي‌کرد تا خودش را آزاد کند. فارمر فلمينگ او را از مرگي تدريجي و وحشتناک نجات داد. روز بعد، کالسکه‌اي مجلل به منزل محقر فارمر فلمينگ رسيد. مرد اشراف‌زاده خود را به عنوان پدر پسري معرفي کرد که فارمر فلمينگ نجاتش داده بود. اشراف زاده گفت: مي‌خواهم جبران کنم شما زندگي پسرم را نجات دادي. کشاورز اسکاتلندي جواب داد: من نمي‌توانم براي کاري که انجام داده‌ام پولي بگيرم. در همين لحظه پسر کشاورز وارد کلبه شد.اشراف‌زاده پرسيد: پسر شماست؟ کشاورز با افتخار جواب داد: بله اشراف زاده گفت: با هم معامله مي‌کنيم. اجازه بدهيد او را همراه خودم ببرم تا تحصيل کند. اگر شبيه پدرش باشد، به مردي تبديل خواهد شد که تو به او افتخار خواهي کرد. پسر فارمر فلمينگ از دانشکده پزشکي سنت ماري در لندن فارغ التحصيل شد و ....



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:23 ::  نويسنده : صادق

 

 

۱- حضرت آدم ( ع )                                                    Prophet Adam 

لقب : خلیفه الله 

معنای اسم : آفریده شده از سطح زمین

پدرومادر : خداوندمتعال آدم راازخاک آفریدوجان دراودمید

تاریخ ولادت : قبل از هبوط آدم 

مدت عمر : ۹۳۰ سال 

محل هبوط : آن حضرت درکوه صفا وبنابه قول مشهور درکوه سراندیب فرود آمد. 

محل ذفن : نجف اشرف درکشورعراق

تعداد فرزندان : آن حضرت فرزندان زیادی داشت 

مختصری اززندگی نامه : خداوند متعال بعد از اینکه آدم وحوا راآفرید به آنها اجازه داد دربهشت زندگی وازتمامی نعمت های آن استفاده کنند به جزمیوه خاصی که آدم وحوا رااز خوردن آن نهی کرد وفرمود اگربه آن درخت نزدیک شوید واز میوه آن بخورید ازبهشت رانده خواهید شد ولی باوسوسه های شیطان از میوه آن خوردند وخداوند آنها را از بهشت بیرون راند و به زمین فرستاد. آدم و حوا ازعمل خود سخت پشیمان شدند وسال ها به درگاه خداوند متعال گریه و زاری و طلب آمرزش کردند خدای مهربان توبه آنها را پذیرفت واز خطایشان در گذشت .

 

 



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:2 ::  نويسنده : صادق

تولد بانوي دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن­مبارك

كدام فرشته است كه خدای را چون فاطمه - سلام الله علیها - با تمام وجود پرستیده باشد؟



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:58 ::  نويسنده : صادق

با سرو قدی تازه‌ تر از خرمن گل

 

از دست منه جام می و دامن گل

 

زان پیش که ناگه شود از باد اجل

 

پیراهن عمر ما چو پیراهن گل



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:54 ::  نويسنده : صادق

ﺗﻮ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﯼ
ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﻡ

ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻝ

ﺗﻮ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ
.ﻣﻦ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻡ

ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ

روح من



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:28 ::  نويسنده : صادق

«حق الناس»
در باب حقوق مردم رواياتى وارد شده است كه به عنوان باب‏ «حبس الحقوق» است. در قيامت، كاسب را مى‏آورند، مى‏گويند: شما اين فرد را براى كار استخدام‏ كردى، كار كرده است، اما مزد او را ندادى. در محشر بمان تا مزد او را بدهى.

امام رضا عليه السلام مى‏فرمايد:

كسى كه براى شما كار مى‏كند، هنوز عرق پيشانى‏اش خشك نشده است، مزد او را بدهيد. مگر اين كه خودش بخواهد پول او پيش شما امانت بماند. اگر كسى مزد كارگرش را ندهد، روز قيامت او را در دادگاه نگه مى‏دارند، مى‏گويند: مزد او را بده. كار فرما نمى‏تواند به خدا بگويد: ما كه نداريم، تو مزد او را بده. خدا مى‏گويد: مگر او براى من كار كرده است كه من مزد او را بدهم؟ كار مادى بوده، كه براى تو كرده است. خدا از حبس حق كارگر متنفر است، آن وقت خودش حق شما خوبان را ضايع كند؟

آيه مى‏فرمايد: «إِنَّا لَانُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا» كار خوب را بايد به من تحويل دهيد، تا ضايع نشود.
 



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:26 ::  نويسنده : صادق

پژوهش های مربوط به تاریخ و فرهنگ بشری، گویای این حقیقت است که بشر هیچ گاه بدون دین زندگی نکرده و همواره در جستجوی این راز بزرگ هستی تلاش می کرده، گاهی می توانسته جلوه ای از حقیقت آن را درک کند و زمانی به بیراهه می رفته و اصل آن را انکار می کرده است؛ همچنین با رشد و تعالی افکار و استعدادهای انسانی، دین در معرض سوالاتی قرار می گرفته است از جمله این که: در صورت تکامل و پرورش خرد و عقل، کارآیی و کاربرد دین چیست؟ آیا دین آموزه هایی قابل اجرا در تمامی نسل ها و جوامع دنیا دارد؟ دین، اصولاً به بیان چه اموری می پردازد و پاسخگوی کدامیک از خواسته ها و نیازهای بشری است؟ آیا دین همه ابعاد حیات فردی و اجتماعی انسان را در بر می گیرد؟

در این مقاله مقصود از دین، دین آسمانی و حق است که در طول تاریخ از جانب خداوند توسط پیامبران به بشر عرضه شده است، نه این که قابل اطلاق به هر گونه برداشت و فهم از دین باشد.

در پاسخ به پرسش های طرح شده باید گفت دین توحیدی دارای جامعیت است و همه ادیان آسمانی که از جانب خداوند نازل گردیده اند قبل از این که دستخوش تحریف و تغییر قرار گیرند، دارای ویژگی جامعیت در زمانه خود بودند. شرایع پیش از اسلام، علاوه بر جامعیت، از کمال نسبی نیز برخوردار بوده اند ولی شریعت اسلام دارای جامعیت و کمال نهایی است. از همین رو، شریعت پایانی، جاودانی است.

مقصود از جامعیت دین، این نیست که همه مسایل نظری و عملی مربوط به زندگی مادی و معنوی انسان و همه مسایل خُرد و کلان زندگی انسانی و پدیده های طبیعی توسط پیامبران الهی بیان شده باشد و انسان با مطالعه کتب آسمانی از هر گونه جستجو و تحقیق در شناخت آفرینش خویش و هستی بی نیاز شود. دین برای این نیامده که عقل و اندیشه آدمی را تعطیل کند و او را از هر گونه کوشش فکری و تلاش معرفت جویانه باز دارد، نیامده که وحی را به جای عقل و حس قرار دهد.

بلکه می خواهد افق هایی از حقایق را که از دسترس عقل و حس بیرون است، برای انسان روشن کند؛ از این جهت، وحی مکمل عقل و حس است. هدف و مقصود وحی و دین این است که انسان را به سمت کمال واقعی و همه جانبه اش هدایت کند و متناسب با این هدف و رسالت در سرنوشت حیات مادی و معنوی انسان دخالت دارد، ولی هرگز جایگزین علوم و دانش های بشر نمی شود.

در بحث از قلمرو و محدوده دین، نظرات برخی از علما را مطرح می نماییم:

علامه طباطبایی در " تعریف دین" می گوید: "آن، روش مخصوصی است در زندگی که صلاح دنیا را به طوری که موافق کمال اخروی و حیات دائمی حقیقی باشد، تامین می نماید سپس در شریعت باید قانون هایی وجود داشته باشد که روش زندگانی را به اندازه احتیاج روشن سازد."(1)

وی در تفسیر آیه 213 سوره بقره مسایل و اموری را در شناسایی دین طرح می کند که براساس آنها انسان، موجودی اجتماعی و استخدام کننده است و همین عامل، موجب اختلاف در تمام شئون حیات بشر می شود. طبیعت انسان برطرف کننده اختلاف نیست. همچنین عقل بشر نمی تواند او را به کمال و سعادت دعوت کند؛ از این رو، ضروری است که پروردگار به طور غیر طبیعی، انسان را به راه رسیدن به کمال مطلوب رهنمون شود و قوانین و مقرراتی وضع کند که با نظام آفرینش انسان هماهنگ باشد.(2)

وی همچنین درباره هدف اصلی دین می فرماید: "حقیقت دین، تعدیل اجتماع انسان در مسیر حیاتی آن است و به تبع، تعدیل حیاتی یک فرد را هم در بردارد. دین، اجتماع انسانی را در راه فطرت و آفرینش وارد ساخته و موهبت حرّیت و سعادت فطری را- چنان که مقتضی عدل است- به آن می بخشد؛ همچنین به یک فرد حرّیت مطلقه داده، آن چنان که فکر و اراده اش او را رهبری می کند، و تا جایی که به حیات اجتماع ضرری نرساند. در انتفاع بردن از جهات حیات، او را آزاد می گذارد."(3)

استاد مطهری دین را جامع و کامل می داند و همین امر را رمز ختم نبوت تلقی می کند: "اسلام به واسطه کمال و کلیّت و تمامیّت و جامعیتش به نبوت تشریعی پایان داده است."(4)

ایشان در جایی دیگر می نویسند: "اگر اسلام به برخی از عوامل موثر و حاکم بر زندگی انسان توجه نمی کرد و فقط برای برخی از ابعاد زندگی بشر به وضع قانون می پرداخت، دیگر دین متعادل نمی بود. با این بیان، لازمه متعادل بودن اسلام، جامعیت آن است."(5)

استاد شهید رمز خاتمیت و جاودانگی اسلام را هماهنگی با فطرت انسان می داند. از نظر ایشان، اسلام طرحی است کلی و جامع و همه جانبه و معتدل و متعادل، حاوی همه طرح های جزئی و کارآمد.(6)

از آنجا که دین و فطرت هر دو از پدیده های الهی هستند، با یکدیگر هماهنگی و تفاهم دارند؛ همچنین مقتضای فطرت آدمی و فطری بودن دین الهی، این است که دین از جامعیت برخوردار باشد و مقتضای دین فطری این است که نه تنها قوا و نیروهای مختلف وجودی انسان ملغی نگردد، بلکه در برنامه دین، تعدیل شده و حق هر یک ادا شود.

جامعیت دین اسلام

در آیات خویش بر جامعیت خود تاکید کرده است. برخی از آیات با اشاره به تبیان بودن قرآن، بر تفصیل دار بودن هر چیزی در قرآن تاکید می کند؛ برخی دیگر اسلام را دین جهانی معرفی می کند و بعضی نیز دستورات قرآن را جاودانی و کامل می داند.

 الف-تبیان بودن قرآن
"... و نزّلناعلیک الکتاب تبیاناً لکل شیء و هدی و رحمة و بشری للمسلمین... ؛ و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است، بر تو نازل کردیم." ( نحل/ 89)

"... ما کان حدیثاً یفتری ولکن تصدیق الذی بین یدیه و تفصیل کل شیء و هدی و رحمة لقوم یومنون... ؛ سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق آنچه از کتاب هایی است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیز است و برای  مردمی که ایمان می آورند رهنمود و رحمتی است." ( یوسف/111)
در این دو آیه عبارات: " تبیاناً لکل شیء" و "و تفصیل کل شیء" دلالت دارد بر این که قرآن جامع مطالب و بیانگر و تفصیل دهنده هر چیزی است. یعنی هدف از نزول، روشنگری است؛ زمانی توسط آیات قرآن و زمانی توسط پیامبر." لتبین للناس ما نزل الیهم"(7) نکته دیگر درعبارت: "لکل شیء" است. یعنی روشنگری در معارف و علومی که به سرنوشت سعادت ابدی انسان مربوط است و مشابه این تعبیر در مورد تورات آمده است.

"ثم اتینا موسی الکتاب تماماً علی الذی احسن و تفصیلاً لکل شیء و هدی و رحمة لعلهم بلقاء ربهم یومنون؛ آنگاه به موسی کتاب دادیم،

 

 

برای این که ( نعمت را) بر کسی که نیکی کرده است؛ تمام کنیم، و برای این که هر چیزی را بیان نماییم. و هدایت و رحمتی باشد، امید که به لقای پروردگارشان ایمان بیاورند." (انعام/ 154)

"و کتبنا له فی الالواح من کل شی موعظه و تفصیلا کل شیء... ؛ و در الواح ( تورات) برای او در هر موردی بندی، و برای هر چیزی تفصیلی نگاشتیم..."(8)

مفسران قرآن در مورد تبیان بودن قرآن و این که تفصیل همه چیز در قرآن است مطالبی را بیان کرده اند: شیخ طوسی(9) و طبرسی (10) " تبیان کل شیء" را بیان مشکلاتی می دانند که مربوط به امور دین است.

زمخشری (11) معتقد است که آیه در ارتباط با امور دینی است و خداوند امور مربوط به سعادت افراد را بیان کرده، برخی را با صراحت گفته و برخی را به سنت ارجاع داده است. رشید رضا(12) کمال دین را عقاید و احکام و آداب عبادت- به تفصیل- می داند، اما معاملات را به اجمال و اولی الامر را از محورهای کمال دین و جامعیت آن تلقی می کند.

علامه طباطبایی در تفسیر آیه 89 سوره نحل آورده است که تبیان به معنای بیان است، زیرا قرآن کتاب هدایت عموم بوده و مراد از کل شیء همه آن چیزهایی است که برگشتن به هدایت باشد، از معارف حقیقیه مربوط به مبدا، معاد، اخلاق فاضله، شرایع الهیه، قصص و مواعظی که مردم در امتداد و راه یافتن به آن محتاجند و قرآن تبیان همه اینهاست.(13)

 

ب- جهانی بودن قرآن

جهانی بودن دین اسلام به این معنا است که تعالیم قرآن به جامعه و نژاد خاصی اختصاص ندارد بلکه خطاب به همه مردم جهان است.

"اسلام به واسطه کمال و کلیّت و تمامیّت و جامعیتش به نبوت تشریعی پایان داده است."

"و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین؛ و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم." (انبیاء/107)

"و ما هو الا ذکر للعالمین؛ و حال آن که (قرآن) جز تذکاری برای جهانیان نیست." ( قلم/52)

"و ما ارسلناک الا کافة للناس بشیراً و نذیرا ولکن اکثر الناس لا یعلمون؛ و ما تو را جز ( به سمت) بشارتگر و هشدار دهنده برای تمام مردم، نفرستادیم. لیکن بیشتر مردم نمی دانند." ( سبا/28)

 

 

"تبارک الذی نزّل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیراً؛ کسی بزرگ ( و خجسته) است بر بنده خود که فرقان ( کتاب جدا سازنده حق از باطل) را نازل فرمود، تا برای جهانیان هشدار دهنده ای باشد."

 

ج- جاودانگی قرآن

"... و انه لکتاب عزیز لا یاتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حکیم حمید... ؛ و به راستی که آن کتابی ارجمند است. از پیش روی آن و از پشت سرش باطل به سویش نمی آید وحی ( نامه) است از حکیمی ستوده (صفات)." (فصلت/41-42)

"... و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ ... ؛ و این قرآن به من وحی شده تا به وسیله آن، شما و هر کس را ( که این پیام به او برسد) هشدار دهیم..." (انعام/19)

خداوند در این آیه بیان می دارد که نزول قرآن به منظور انذار و برحذر داشتن مخاطبان تا روز قیامت است.

"... الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً... ؛ امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما ( به عنوان) آیینی برگزیدم... ." ( مائده/3)

 

جامعیت قرآن در روایات

1- امام علی (ع) می فرماید: اگر دین جامع نباشد ناقص خواهد بود؛ نه خدا دین ناقص فرو فرستاده و نه پیامبرش در رساندن پیام دین کوتاهی کرده است.

"ام انزل الله دیناً ناقصاً فاستعان بهم علی اتمامه، ام کانوا شرکاء له؟ فلهم ان یقولوا و علیه ان یرضی و ام انزل دیناً تاماً فقصر عن تبلیغه و ادائه، و الله سبحانه یقول: ما فرطنا فی الکتاب من شیء و فیه تبیاناً لکل شیء. (14) آیا خداوند دین ناقصی را فرو فرستاده تا با کمک دیگران تمام کند؟ یا آنها در تکمیلش شریک هستند تا آنها بگویند و خداوند بر آن راضی باشد؟ یا خداوند دین کاملی فرستاده، اما پیامبر در رساندن پیام و بیانش کوتاهی کرده است؟ در حالی که خداوند می فرماید: ما هیچ چیزی را در کتاب فرو گذار نکردیم و قرآن بیانگر هر چیزی است."

2- کلینی از امام صادق (ع) نقل می کند: "ان الله تبارک و تعالی انزل فی القرآن تبیان کل شیء حتی و الله ما ترک شیئاً تحتاج الیه العباد حتی لا یستطیع عبد یقول لو کان هذا انزل فی القرآن الا و قد انزل الله فیه(15) ؛ همانا خداوند تبارک و تعالی قرآن را بیانگر هر چیزی قرار داده است. حتی به خدا سوگند که رها نکرده چیزی را که بندگان خدا به آن احتیاج داشته باشند، تا آن جا که کسی نمی تواند بگوید: ای کاش خداوند آن را در قرآن بیان می کرده و نکرده است.

"اگر اسلام به برخی از عوامل موثر و حاکم بر زندگی انسان توجه نمی کرد و فقط برای برخی از ابعاد زندگی بشر به وضع قانون می پرداخت، دیگر دین متعادل نمی بود. با این بیان، لازمه متعادل بودن اسلام، جامعیت آن است."

 

 

3- امام صادق(ع) از امام علی (ع) نقل می کنند: "ذلک القرآن فاستنطقوه و لن ینطق ولکن، اخبرکم عنه الا ان و فیه علم ما مضی و علم مایاتی الی یوم القیامه و فیه خبرالسماء و خبر الارض و خبر الجنة و خبرالنار و خبر ما کان و ماهو کائن. اعلم ذلک کما انظر الی کفی ان الله یقول فیه تبیان کلی شیء... .(16)

این قرآنی که تفصیل حلال و حرام است، باید او را به نطق در آورید و مطالب خود را از او بگیرید، او سخن نمی گوید، باید از او سوال کرد و پاسخ شنید. بدانید که در قرآن دانستنی های گذشته و آینده تا روز قیامت است. خبر آسمان و زمین و بهشت و جهنم است. اطلاع از حوادثی است که در پیش رخ داده یا در آینده رخ خواهد داد. من آن را می دانم، همانند کسی که به کف دست خود نگاه می کند؛ به درستی که خداوند فرموده:

" فیه تبیان کل شیء؛ در او تبیین همه چیز است."

از مجموع این روایات چنین استفاده می شود که در قرآن، معارفی شامل امور اعتقادی و جهان آفرینش و  اخبار گذشته و آینده و امور عملی و احکام و مقررات شریعت است که نیازهای مردم در امر دین است؛ به تعبیر دیگر، آنها اساسنامه زندگی انسان خداپرست است. دیگر این که اهل بیت (ع) در فهم و بیان قرآن و تفصیل احکام، نقش کلیدی دارند و نکته دیگر نفی قاطع ناقص بودن شریعت و کوتاهی نکردن پیامبر در بیان نیازها و معلومات است.

 

پی نوشت ها:

1- ترجمه المیزان، ج2، ص187.

2- ترجمه المیزان، ج2، صص180- 188.

3- ترجمه المیزان، ج6، ص97.

4- ترجمه المیزان، ج3، ص173.<



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:25 ::  نويسنده : صادق

واقعیت های تاریخی گویای این حقیقت است که علی بن ابی طالب علیه السلام همواره در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله بود و رسول خدا صلی الله علیه و آله به هر جا که می رفتند، ایشان را هم با خود می بردند. علی علیه السلام خود در این باره می فرماید: «آن گاه که کودک بودم، رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا در کنار خود جای می داد.

هر سال که در «غار حرا» برای عبادت خلوت برمی گزید، مرا نیز با خود به آن جا می برد، به گونه ای که در زمان نزول وحی، من روشنایی آن را [به چشم بصیرت [می دیدم و بوی نبوّت را [به شامه درونیِ خویش] استشمام می کردم... .» به این ترتیب، از همان آغاز نزول وحی با زلال وحی آشنا شده و معارف آن در جان وی نفوذ می کرد و لحظه ای از قرآن فاصله نمی گرفت ؛ از این رو، کسی را جز او نمی توان به عنوان برترین شاگرد مکتب وحی معرفی کرد تا آن جا که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «علی همگام با کتاب خدا و کتاب خدا همراه اوست؛ این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند».
علی علیه السلام و علم به معارف قرآن
بدون تردید پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شایسته ترین انسان برای معرّفی قرآن علی بن ابی طالب علیه السلام است؛ چرا که آن حضرت، علاوه بر برخورداری از منصب امامت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله معارف قرآن را از شخص آن حضرت آموخته است. خود ایشان دراین باره می فرمایند: «چون آیات الهی نازل می شد، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مرا نزد خود می خواند و به من آیات الهی را املاء می کرد و تفسیر و تأویل و سایر آگاهی های مربوط به آیات را به من می آموخت و من همه آن چه را ایشان بیان می کرد، بدون کم و کاست می نگاشتم.» با توجّه به چنین حقیقتی است که وقتی علی علیه السلام درباره آشنایی خود با معارف قرآنی سخن می گوید، با صراحت کامل می فرماید: «به خدا سوگند تمام آیات الهی را می دانم که درباره چه چیزی و چه کسی نازل شده است؛ پروردگارم برای من قلبی فهیم و زبانی پرُسنده بخشیده است».
علی علیه السلام قرآن ناطق
علی بن ابی طالب علیه السلام علاوه بر این که در آشنایی با معارف قرآنی بی نظیر بود در عمل به آموزه های آن و حفظ و حراست از آیات وحی نیز سرآمد همگان به شمار می آید. علاّمه مجلسی رحمه الله در این باره می گوید: «از آن جا که حضرت علی علیه السلام حامل علم قرآن و آراسته به اخلاق قرآن است، در روز واپسین هم تجسّم عینی قرآن کریم خواهد بود؛ زیرا عمل به آیات کتاب الهی در او به کمال رسید». تمام کسانی که با سیره و شیوه زندگی آن حضرت علیه السلام آشنایی دارند، بر این حقیقت تأکید می ورزند که سرتاسر زندگی ایشان، با آیه آیه های قرآن مطابقت و هماهنگی کامل داشت و به عبارت دیگر، همه اعمال و رفتارهای آن حضرت، تفسیر وحی و تبیین دقایق معارف الهی و در یک کلام تجسّم عینی قرآن بود. ایشان در توصیف این ویژگی بی نظیرشان فرموده اند: «من سخن خدا و گویایم».
قرآن حق گوست
قرآن کریم سخن خداست و هیچ گونه باطلی در آن راه پیدا نکرده و هرگز مطلب ناروایی از آن به گوش نمی رسد. نیز به این دلیل که تک تک احکام و آموزه های آن مطابق با معیارهای حق است، با گذشت زمان و پیشرفت های علمیِ جوامع بشری و دشمنی های انسان های هواپرست و حق ستیز، گردی بردامن آن نمی نشیند و چنان چه پیروان قرآن هم به درستی از آموزه های آن پیروی کنند، همیشه سرافراز و پیروز خواهند بود. علی بن ابی طالب علیه السلام در اشاره به حقّانیّت و شکست ناپذیری قرآن می فرماید: «... کتاب خدا قرآن، سخن گویی است که زبانش از حق گویی خسته نمی شود و همواره گویاست. این کتاب آسمانی همانند خانه ای است که ستون های آن به قدری محکم است که هرگز فرو نمی ریزند و صاحب عزّتی است که یارانش هیچ وقت دچار شکست نمی شوند».
قرآن شفای درده
آموزه های حیات بخش قرآن، جهالت و گمراهی ها را برطرف می سازد، راه چاره دردهای روحی و معنوی را نشان می دهد، انسان را از دچار شدن به سرگردانی در عقیده و ایمان باز می دارد و عطش حقیقت جویی و خداخواهی را ـ که یک نیاز فطری است ـ به بهترین صورت سیراب می کند. علی بن ابی طالب علیه السلام پس از اشاره به برخی ویژگی های قرآن، در این باره می فرماید: «آگاه باشید هیچ کس پس از برخورداری از نعمت قرآنْ دچار فقر و بیچارگی نمی شود و بدون قرآن هم کسی به بی نیازی دست نخواهد یافت؛ بنابراین، از قرآن برای بیماری های خود شفا و بهبودی بطلبید و برای پیروزی بر مشکلات از آن کمک بگیرید؛ زیرا در قرآن شفای بزرگ ترین بیماری ها، یعنی کفر، نفاق و گمراهی وجود دارد».
قرآن، بیان گر حلال و حرام
قرآن کریم پرهیزدهنده انسان ها از کردار ناشایست و راهنمای ایشان به سوی اعمال نیک است تا در پرتو انوار قرآن، به سعادت واقعی دست یافته از عذاب در امان بمانند. علی علیه السلام به این حقیقت اشاره دارند که همه انبیاء پس از به جای آوردن مسئولیت خود در رساندن احکام و دستورات الهی به مردم، ندای حقّ را لبیک گفته و به جوار رحمت او منتقل شدند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز همانند پیامبران گذشته، امّت خود را بدون سرپرست و راهنما به خود وانگذاشت، بلکه در میان آن ها کتاب خدا را به یادگار قرارداد که حلال و حرام را روشن می سازد و تمام احکام در آن به وضوح آشکار است.
قرآن پندگوی امین
یکی از راه های محفوظ ماندن از لغزش ها و انحرافات، پند و اندرز پذیری از صالحان و خیرخواهان است. انسان های عاقل و علاقه مند به هدایتْ همواره تلاش می کنند تا نصیحت و اندرز افراد آگاه و حقیقت شناس را آویزه گوش خود سازند در مقابل، خودبینان و متکبرانْ از قبول پند و اندرز سرباز زده و با این کار، به دست خود زمینه گمراهی و غلطیدن در مسیرهای ناصواب را رقم می زنند؛ البتّه شناخت پنددهندگان واقعی از غیرواقعی بسیار مهمّ است. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «قرآنْ پنددهنده صادقی است که هرگز کسی را فریب نمی دهد» و از آن جا که نصیحت های قرآن صادقانه و دل سوزانه است و نیرنگ و فریبی در آن نیست، تأثیر آن در دل ها نیز بیش تر و عمیق تر خواهد بود.
قرآن حجت خدا
به این دلیل که در سرتاسر قرآن کریم، راه های دست یابی به فلاح و رستگاری در دنیا و آخرت، و هم عوامل شقاوت و گرفتاری های انسان آمده، در حقیقت حجّت برای همگان تمام شده است و از قرآن به عنوان حجّت اللّه یاد می شود. علی بن ابی طالب علیه السلام می فرمایند: «چون قرآن هم فرمان دهنده [به نیکی ها] و هم بازدارنده از بدی هاست... حجت خداوند بر بندگانش محسوب می شود.» مرحوم بحرانی در توضیح این مطلب می نویسد: «به این دلیل قرآن حجت خدا بر خلق است که در بردارنده وعده ها و وعیدهای الهی و بیان کننده هدف و غایت وجودی آن هاست تا در روز قیامت، جایی برای عذر و بهانه نباشد و آن ها نگویند که ما از حقیقت خبری نداشتیم».
قرآن، معدن ایمان
آدمی از دو دسته نیاز برخوردار است: نیازهای مادّی و نیازهای معنوی و ایمان، از جمله گرایش های والای معنوی انسان است. بدون ایمان صحیح، انسان از داشتن زندگی سالم محروم می گردد؛ چون انسان فاقد ایمانْ غرق در خودخواهی ها و هوا و هوس ها می شود و در سایه ایمان است که زندگی معنا و هدف پیدا می کند. انسان برای دست یابی به ایمان کامل، افزون برعقل و اندیشه، به منابع سالمی نیاز دارد که او را در دست یابی به آن یاری دهند. در این زمینه، قرآن کریم یکی از مهم ترین منابع است که مشتمل بر تمام اصول و ارکان ایمان می باشد. حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام در توصیف آن می فرمایند: «قرآن معدن و سرچشمه ایمان است» و شایسته است علاقه مندان به ایمان خالصْ اعتقادات صحیح و واقعی را از این کتاب آسمانی به دست آورند.
قرآن، سند رسالت
از ضرورت های پرداختن به قرآن و لزوم شناخت آن، این است که این کتابْ معجزه جاوید رسول خدا صلی الله علیه و آله است که رسالت پیامبر با نزول آن تحقق پیدا کرد و ایشان مردم را به معارف تاب ناک آن فراخواندند. آشنایی با آموزه های قرآنْ در حقیقت آشنایی با بزرگ ترین معجزه آن حضرت نیز محسوب می شود تا همگان به صدق ادعای پیامبری ایشان پی ببرند. از آن جا که رسالت رسول مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله جهانی و جاودان است، معجزه ایشان هم جاودان و همیشگی خواهد بود. از این برهان گویای نبوّت، در سخنان علی بن ابی طالب علیه السلام با تعبیرهای گوناگون یاد شده است؛ از جمله آن حضرت می فرمایند: «خداوند پیامبری هدایت گر با کتابی گویا برانگیخت». در جای دیگر از این معجزه همیشگی تحت عنوان نور روشن گر یاد کرده می فرمایند: «خداوند پیامبر را با نورِ روشن گر، برهان آشکار، راه روشن و کتاب هدایت گر برانگیخت».
جامعیّت قرآن
جامع و کامل بودن قرآنْ از ویژگی های مهم آن است. این کتاب آسمانی، همه امور مربوط به هدایت انسان ها به سوی کمال را در خود دارد و از این نظر، هیچ گونه نارسایی در آن یافت نمی شود. خداوند متعال در آیه ای خطاب به پیامبر تصریح کرده که «ما کتابی به تو فرو فرستادیم که بیان گر همه چیز است». امام علی بن ابی طالب علیه السلام در این باره می فرماید: «خداوند قرآنی را برای شما فرو فرستاد که بیان کننده همه مطالب است. پیامبرش را در میان شما زنده نگه داشت تا دین خود را برای او و شما بدان گونه که در کتاب خود نازل کرده بود و خودش می پسندید به کمال رساند و بر زبان او هر کار زیبا و ناپسند و بایسته و نبایسته را به شما ابلاغ کرد». و در جای دیگر فرمودند: «... بدانید که علم آینده و سخن گذشته و درمان دردهایتان و سامان زندگی تان در قرآن وجود دارد».
داوری قرآن
از ویژگی های اساسی قرآن، توان مندی در حلّ اختلافات و داوری واقع بینانه در تشخیص حقّ از باطل است. در برخی از آیه ها، در اشاره به این بُعد از قرآن از آن با عنوان «فُرقان» یعنی جداکننده درست از نادرست و در بعضی آیات دیگر با تعبیر «قَول فَصل» یعنی حکم قاطع و برطرف کننده اختلافات یاد شده است. هم چنین در آیاتی توصیه شده که اگر در امری از امور اختلاف نظر داشتید، آن را به خدا و پیامبرش عرضه کنید تا حقیقت برایتان روشن گردد. حضرت علی علیه السلام در این باره، ضمن تأکید براین نکته که آیات محکم قرآن کریم و سنت قطعی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یگانه مرجع برطرف سازی شبهات است، به فرماندار خود مالک اشتر می نویسند: «درهر کار بزرگی که برای تو دشوار می شود و یا هر امری که برایت مشتبه می گردد، به خدا و رسول او رجوع کن... رجوع به پروردگار از طریق آیات کتاب آسمانی او صورت می گیرد».
ظاهر زیبا و باطنی عمیق
به اعتراف آشنایان به آرایه های سخن وری و زیبایی های زبانْ بخشی از اعجاز قرآن، مربوط به فصاحت و بلاغت آن است. ابوالعَلاءِ مُعَّرِی که داعیه مبارزه با قرآن را داشته است، در این باره می گوید: «این سخن در میان همه مردم اعم از مسلمان و غیرمسلمان مورد اتفاق است که کتاب حضرت محمد صلی الله علیه و آله عقل ها را مغلوب می کند و تاکنون کسی نتوانسته مانند آن را بیاورد. سبک آن بی نظیر است و جاذبه آن به گونه ای است که اگر آیه ای از آن در میان کلمات دیگر قرار گیرد، چون ستاره ای فروزان در شب تاریک می درخشد». از نظر مضمون و محتوا هم به اندازه ای مباحث آن عمیق و گران بهاست که به حقّ جز اهلبیت عصمتْ کسی را یارای دست یابی به همه معارف آن نیست و همان گونه که ائمه اطهار علیهم السلام تأکید و تصریح کرده اند، در مسیر هدایت و به هنگام مواجه شدن با هر فتنه ای، از طریق تمسک به قرآن می توان نجات یافت. حضرت علی علیه السلام این ویژگی قرآن را با تعبیر زیبای «قرآنْ دارای ظاهری زیبا و باطنی پرمایه است» مورد تأکید قرار داده اند.
قرآن بهار دله
همان گونه که جسم آدمی در نتیجه برخورداری کامل از نعمت های مادّیْ طراوت و شادابی می یابد، جان و روح او نیز در اثر بهره مند شدن از معارف و حقایق متعالی، مراتب والای تعالی را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد تابه قُرب حقّ که هدف از آفرینش انسان است، برسد. تعمّق و تدبّر در آیات کلام اللّه و تلاش در راستای پرده برداری از چهره زیبای حقایق قرآن، مهم ترین وسیله ای است که زمینه برخورداری از برکات معارف عالی آیات الهی را فراهم می سازد. قرآن کریم در آیه ای، ضمن سرزنش کسانی که در آیات الهی تدبّر نمی کنند و با این حال انتظار دارند که دل هایشان با طراوت باشد، به آنان توصیه و تأکید می کند که به منظور برخورداری از برکاتْ در آیات قرآن تدبّر و تفکر داشته باشند. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «در آیات قرآن تفقّه و تعمّق داشته باشید؛ چون تعمق و تدبّر در قرآنْ بهار دل هاست».
ره آورد عمل به قرآن
بدون تردید همه نسخه های درمان دردها و رنج ها و دستورالعمل های بهینه سازی زندگی فردی و اجتماعی، هنگامی نتیجه بخش است که همراه با عمل باشد. از آنجا که رهنمودهای قرآن مسیر واقعی سعادت انسان ها را نشان می دهند، موفقیّت واقعی در میان آشنایان به معارف قرآنی، تنها نصیب کسانی می شود که به دنبال تحصیل این معارف و در پی عمل به این آموزه ها باشند. بر این اساس، هر کس در عمل به قرآن و معارف آن توفیق بیش تری یابد، به همان نسبتْ از سایرین در پیمودن راه سلوک به سوی خداوند پیشی گرفته است. علی بن ابی طالب علیه السلام در این باره می فرمایند: «هر کس مطابق مطالب قرآن سخن گوید، گفتارش صادقانه خواهد بود و کسی که بر طبق رهنمودهای قرآن عمل کند، بر دیگران پیشی خواهد گرفت».



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:23 ::  نويسنده : صادق

واقعیت های تاریخی گویای این حقیقت است که علی بن ابی طالب علیه السلام همواره در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله بود و رسول خدا صلی الله علیه و آله به هر جا که می رفتند، ایشان را هم با خود می بردند. علی علیه السلام خود در این باره می فرماید: «آن گاه که کودک بودم، رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا در کنار خود جای می داد.

 

هر سال که در «غار حرا» برای عبادت خلوت برمی گزید، مرا نیز با خود به آن جا می برد، به گونه ای که در زمان نزول وحی، من روشنایی آن را [به چشم بصیرت [می دیدم و بوی نبوّت را [به شامه درونیِ خویش] استشمام می کردم... .» به این ترتیب، از همان آغاز نزول وحی با زلال وحی آشنا شده و معارف آن در جان وی نفوذ می کرد و لحظه ای از قرآن فاصله نمی گرفت ؛ از این رو، کسی را جز او نمی توان به عنوان برترین شاگرد مکتب وحی معرفی کرد تا آن جا که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «علی همگام با کتاب خدا و کتاب خدا همراه اوست؛ این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند».
علی علیه السلام و علم به معارف قرآن
بدون تردید پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شایسته ترین انسان برای معرّفی قرآن علی بن ابی طالب علیه السلام است؛ چرا که آن حضرت، علاوه بر برخورداری از منصب امامت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله معارف قرآن را از شخص آن حضرت آموخته است. خود ایشان دراین باره می فرمایند: «چون آیات الهی نازل می شد، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مرا نزد خود می خواند و به من آیات الهی را املاء می کرد و تفسیر و تأویل و سایر آگاهی های مربوط به آیات را به من می آموخت و من همه آن چه را ایشان بیان می کرد، بدون کم و کاست می نگاشتم.» با توجّه به چنین حقیقتی است که وقتی علی علیه السلام درباره آشنایی خود با معارف قرآنی سخن می گوید، با صراحت کامل می فرماید: «به خدا سوگند تمام آیات الهی را می دانم که درباره چه چیزی و چه کسی نازل شده است؛ پروردگارم برای من قلبی فهیم و زبانی پرُسنده بخشیده است».
علی علیه السلام قرآن ناطق
علی بن ابی طالب علیه السلام علاوه بر این که در آشنایی با معارف قرآنی بی نظیر بود در عمل به آموزه های آن و حفظ و حراست از آیات وحی نیز سرآمد همگان به شمار می آید. علاّمه مجلسی رحمه الله در این باره می گوید: «از آن جا که حضرت علی علیه السلام حامل علم قرآن و آراسته به اخلاق قرآن است، در روز واپسین هم تجسّم عینی قرآن کریم خواهد بود؛ زیرا عمل به آیات کتاب الهی در او به کمال رسید». تمام کسانی که با سیره و شیوه زندگی آن حضرت علیه السلام آشنایی دارند، بر این حقیقت تأکید می ورزند که سرتاسر زندگی ایشان، با آیه آیه های قرآن مطابقت و هماهنگی کامل داشت و به عبارت دیگر، همه اعمال و رفتارهای آن حضرت، تفسیر وحی و تبیین دقایق معارف الهی و در یک کلام تجسّم عینی قرآن بود. ایشان در توصیف این ویژگی بی نظیرشان فرموده اند: «من سخن خدا و گویایم».
قرآن حق گوست
قرآن کریم سخن خداست و هیچ گونه باطلی در آن راه پیدا نکرده و هرگز مطلب ناروایی از آن به گوش نمی رسد. نیز به این دلیل که تک تک احکام و آموزه های آن مطابق با معیارهای حق است، با گذشت زمان و پیشرفت های علمیِ جوامع بشری و دشمنی های انسان های هواپرست و حق ستیز، گردی بردامن آن نمی نشیند و چنان چه پیروان قرآن هم به درستی از آموزه های آن پیروی کنند، همیشه سرافراز و پیروز خواهند بود. علی بن ابی طالب علیه السلام در اشاره به حقّانیّت و شکست ناپذیری قرآن می فرماید: «... کتاب خدا قرآن، سخن گویی است که زبانش از حق گویی خسته نمی شود و همواره گویاست. این کتاب آسمانی همانند خانه ای است که ستون های آن به قدری محکم است که هرگز فرو نمی ریزند و صاحب عزّتی است که یارانش هیچ وقت دچار شکست نمی شوند».
قرآن شفای درده
آموزه های حیات بخش قرآن، جهالت و گمراهی ها را برطرف می سازد، راه چاره دردهای روحی و معنوی را نشان می دهد، انسان را از دچار شدن به سرگردانی در عقیده و ایمان باز می دارد و عطش حقیقت جویی و خداخواهی را ـ که یک نیاز فطری است ـ به بهترین صورت سیراب می کند. علی بن ابی طالب علیه السلام پس از اشاره به برخی ویژگی های قرآن، در این باره می فرماید: «آگاه باشید هیچ کس پس از برخورداری از نعمت قرآنْ دچار فقر و بیچارگی نمی شود و بدون قرآن هم کسی به بی نیازی دست نخواهد یافت؛ بنابراین، از قرآن برای بیماری های خود شفا و بهبودی بطلبید و برای پیروزی بر مشکلات از آن کمک بگیرید؛ زیرا در قرآن شفای بزرگ ترین بیماری ها، یعنی کفر، نفاق و گمراهی وجود دارد».
قرآن، بیان گر حلال و حرام
قرآن کریم پرهیزدهنده انسان ها از کردار ناشایست و راهنمای ایشان به سوی اعمال نیک است تا در پرتو انوار قرآن، به سعادت واقعی دست یافته از عذاب در امان بمانند. علی علیه السلام به این حقیقت اشاره دارند که همه انبیاء پس از به جای آوردن مسئولیت خود در رساندن احکام و دستورات الهی به مردم، ندای حقّ را لبیک گفته و به جوار رحمت او منتقل شدند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز همانند پیامبران گذشته، امّت خود را بدون سرپرست و راهنما به خود وانگذاشت، بلکه در میان آن ها کتاب خدا را به یادگار قرارداد که حلال و حرام را روشن می سازد و تمام احکام در آن به وضوح آشکار است.
قرآن پندگوی امین
یکی از راه های محفوظ ماندن از لغزش ها و انحرافات، پند و اندرز پذیری از صالحان و خیرخواهان است. انسان های عاقل و علاقه مند به هدایتْ همواره تلاش می کنند تا نصیحت و اندرز افراد آگاه و حقیقت شناس را آویزه گوش خود سازند در مقابل، خودبینان و متکبرانْ از قبول پند و اندرز سرباز زده و با این کار، به دست خود زمینه گمراهی و غلطیدن در مسیرهای ناصواب را رقم می زنند؛ البتّه شناخت پنددهندگان واقعی از غیرواقعی بسیار مهمّ است. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «قرآنْ پنددهنده صادقی است که هرگز کسی را فریب نمی دهد» و از آن جا که نصیحت های قرآن صادقانه و دل سوزانه است و نیرنگ و فریبی در آن نیست، تأثیر آن در دل ها نیز بیش تر و عمیق تر خواهد بود.
قرآن حجت خدا
به این دلیل که در سرتاسر قرآن کریم، راه های دست یابی به فلاح و رستگاری در دنیا و آخرت، و هم عوامل شقاوت و گرفتاری های انسان آمده، در حقیقت حجّت برای همگان تمام شده است و از قرآن به عنوان حجّت اللّه یاد می شود. علی بن ابی طالب علیه السلام می فرمایند: «چون قرآن هم فرمان دهنده [به نیکی ها] و هم بازدارنده از بدی هاست... حجت خداوند بر بندگانش محسوب می شود.» مرحوم بحرانی در توضیح این مطلب می نویسد: «به این دلیل قرآن حجت خدا بر خلق است که در بردارنده وعده ها و وعیدهای الهی و بیان کننده هدف و غایت وجودی آن هاست تا در روز قیامت، جایی برای عذر و بهانه نباشد و آن ها نگویند که ما از حقیقت خبری نداشتیم».
قرآن، معدن ایمان
آدمی از دو دسته نیاز برخوردار است: نیازهای مادّی و نیازهای معنوی و ایمان، از جمله گرایش های والای معنوی انسان است. بدون ایمان صحیح، انسان از داشتن زندگی سالم محروم می گردد؛ چون انسان فاقد ایمانْ غرق در خودخواهی ها و هوا و هوس ها می شود و در سایه ایمان است که زندگی معنا و هدف پیدا می کند. انسان برای دست یابی به ایمان کامل، افزون برعقل و اندیشه، به منابع سالمی نیاز دارد که او را در دست یابی به آن یاری دهند. در این زمینه، قرآن کریم یکی از مهم ترین منابع است که مشتمل بر تمام اصول و ارکان ایمان می باشد. حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام در توصیف آن می فرمایند: «قرآن معدن و سرچشمه ایمان است» و شایسته است علاقه مندان به ایمان خالصْ اعتقادات صحیح و واقعی را از این کتاب آسمانی به دست آورند.
قرآن، سند رسالت
از ضرورت های پرداختن به قرآن و لزوم شناخت آن، این است که این کتابْ معجزه جاوید رسول خدا صلی الله علیه و آله است که رسالت پیامبر با نزول آن تحقق پیدا کرد و ایشان مردم را به معارف تاب ناک آن فراخواندند. آشنایی با آموزه های قرآنْ در حقیقت آشنایی با بزرگ ترین معجزه آن حضرت نیز محسوب می شود تا همگان به صدق ادعای پیامبری ایشان پی ببرند. از آن جا که رسالت رسول مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله جهانی و جاودان است، معجزه ایشان هم جاودان و همیشگی خواهد بود. از این برهان گویای نبوّت، در سخنان علی بن ابی طالب علیه السلام با تعبیرهای گوناگون یاد شده است؛ از جمله آن حضرت می فرمایند: «خداوند پیامبری هدایت گر با کتابی گویا برانگیخت». در جای دیگر از این معجزه همیشگی تحت عنوان نور روشن گر یاد کرده می فرمایند: «خداوند پیامبر را با نورِ روشن گر، برهان آشکار، راه روشن و کتاب هدایت گر برانگیخت».
جامعیّت قرآن
جامع و کامل بودن قرآنْ از ویژگی های مهم آن است. این کتاب آسمانی، همه امور مربوط به هدایت انسان ها به سوی کمال را در خود دارد و از این نظر، هیچ گونه نارسایی در آن یافت نمی شود. خداوند متعال در آیه ای خطاب به پیامبر تصریح کرده که «ما کتابی به تو فرو فرستادیم که بیان گر همه چیز است». امام علی بن ابی طالب علیه السلام در این باره می فرماید: «خداوند قرآنی را برای شما فرو فرستاد که بیان کننده همه مطالب است. پیامبرش را در میان شما زنده نگه داشت تا دین خود را برای او و شما بدان گونه که در کتاب خود نازل کرده بود و خودش می پسندید به کمال رساند و بر زبان او هر کار زیبا و ناپسند و بایسته و نبایسته را به شما ابلاغ کرد». و در جای دیگر فرمودند: «... بدانید که علم آینده و سخن گذشته و درمان دردهایتان و سامان زندگی تان در قرآن وجود دارد».
داوری قرآن
از ویژگی های اساسی قرآن، توان مندی در حلّ اختلافات و داوری واقع بینانه در تشخیص حقّ از باطل است. در برخی از آیه ها، در اشاره به این بُعد از قرآن از آن با عنوان «فُرقان» یعنی جداکننده درست از نادرست و در بعضی آیات دیگر با تعبیر «قَول فَصل» یعنی حکم قاطع و برطرف کننده اختلافات یاد شده است. هم چنین در آیاتی توصیه شده که اگر در امری از امور اختلاف نظر داشتید، آن را به خدا و پیامبرش عرضه کنید تا حقیقت برایتان روشن گردد. حضرت علی علیه السلام در این باره، ضمن تأکید براین نکته که آیات محکم قرآن کریم و سنت قطعی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یگانه مرجع برطرف سازی شبهات است، به فرماندار خود مالک اشتر می نویسند: «درهر کار بزرگی که برای تو دشوار می شود و یا هر امری که برایت مشتبه می گردد، به خدا و رسول او رجوع کن... رجوع به پروردگار از طریق آیات کتاب آسمانی او صورت می گیرد».
ظاهر زیبا و باطنی عمیق
به اعتراف آشنایان به آرایه های سخن وری و زیبایی های زبانْ بخشی از اعجاز قرآن، مربوط به فصاحت و بلاغت آن است. ابوالعَلاءِ مُعَّرِی که داعیه مبارزه با قرآن را داشته است، در این باره می گوید: «این سخن در میان همه مردم اعم از مسلمان و غیرمسلمان مورد اتفاق است که کتاب حضرت محمد صلی الله علیه و آله عقل ها را مغلوب می کند و تاکنون کسی نتوانسته مانند آن را بیاورد. سبک آن بی نظیر است و جاذبه آن به گونه ای است که اگر آیه ای از آن در میان کلمات دیگر قرار گیرد، چون ستاره ای فروزان در شب تاریک می درخشد». از نظر مضمون و محتوا هم به اندازه ای مباحث آن عمیق و گران بهاست که به حقّ جز اهلبیت عصمتْ کسی را یارای دست یابی به همه معارف آن نیست و همان گونه که ائمه اطهار علیهم السلام تأکید و تصریح کرده اند، در مسیر هدایت و به هنگام مواجه شدن با هر فتنه ای، از طریق تمسک به قرآن می توان نجات یافت. حضرت علی علیه السلام این ویژگی قرآن را با تعبیر زیبای «قرآنْ دارای ظاهری زیبا و باطنی پرمایه است» مورد تأکید قرار داده اند.
قرآن بهار دله
همان گونه که جسم آدمی در نتیجه برخورداری کامل از نعمت های مادّیْ طراوت و شادابی می یابد، جان و روح او نیز در اثر بهره مند شدن از معارف و حقایق متعالی، مراتب والای تعالی را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد تابه قُرب حقّ که هدف از آفرینش انسان است، برسد. تعمّق و تدبّر در آیات کلام اللّه و تلاش در راستای پرده برداری از چهره زیبای حقایق قرآن، مهم ترین وسیله ای است که زمینه برخورداری از برکات معارف عالی آیات الهی را فراهم می سازد. قرآن کریم در آیه ای، ضمن سرزنش کسانی که در آیات الهی تدبّر نمی کنند و با این حال انتظار دارند که دل هایشان با طراوت باشد، به آنان توصیه و تأکید می کند که به منظور برخورداری از برکاتْ در آیات قرآن تدبّر و تفکر داشته باشند. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «در آیات قرآن تفقّه و تعمّق داشته باشید؛ چون تعمق و تدبّر در قرآنْ بهار دل هاست».
ره آورد عمل به قرآن
بدون تردید همه نسخه های درمان دردها و رنج ها و دستورالعمل های بهینه سازی زندگی فردی و اجتماعی، هنگامی نتیجه بخش است که همراه با عمل باشد. از آنجا که رهنمودهای قرآن مسیر واقعی سعادت انسان ها را نشان می دهند، موفقیّت واقعی در میان آشنایان به معارف قرآنی، تنها نصیب کسانی می شود که به دنبال تحصیل این معارف و در پی عمل به این آموزه ها باشند. بر این اساس، هر کس در عمل به قرآن و معارف آن توفیق بیش تری یابد، به همان نسبتْ از سایرین در پیمودن راه سلوک به سوی خداوند پیشی گرفته است. علی بن ابی طالب علیه السلام در این باره می فرمایند: «هر کس مطابق مطالب قرآن سخن گوید، گفتارش صادقانه خواهد بود و کسی که بر طبق رهنمودهای قرآن عمل کند، بر دیگران پیشی خواهد گرفت».



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:22 ::  نويسنده : صادق


در قرآن شريف آمده، خورشيد در بركه اي گل آلود غروب مي كند. اما علوم جديد چگونه مي تواند اين مسأله را اثبات كند؟ آيا به نظر نمي رسد علم جديد در اين راستا در ضلالت مبين است؟
در عرصه تحقيق و پژوهش نمي توان به تكلف گويي پرداخت، در مورد علوم قرآني نيز چنين است. در مورد آيه هاي مورد شبهه (89 و 90 سوره كهف) بايد گفت اين دو آيه درصدد بيان زبان حال يك فرد آن هم در يك فضاي خاص است، قصه از اين قرار است كه ذوالقرنين طي سفري به نقطه اي از درياي اژه، نزديك شهر ازمير رسيد. در آنجا احساس كرد دريا صورت چشمه اي به خود گرفته است و آب نيز به دليل گل و لاي ساحل تيره رنگ به نظر مي رسد. به طور طبيعي اگر كسي در حوالي غروب در ساحل دريا به تماشاي خورشيد بنشيند، احساس مي كند كه خورشيد در حال غروب است. قرآن شريف از اين حالت به زبان حال «وجدها تغرب في عين حمئة» تعبير مي كند، يعني به دليل كروي بودن زمين، هر كس هنگام غروب در ساحل دريا به تماشاي خورشيد بنشيند، احساس خواهد كرد كه خورشيد به آرامي در سينه دريا فرود مي آيد.
قرآن شريف در آيات ديگر به خورشيد و حركتهاي آن سوگند ياد مي كند و آن را از نشانه هاي الهي مي داند.(1)
خورشيد ستاره اي است كه هر انساني مي تواند طلوع و غروب آن را هر روز شاهد باشد انسانها تا قرنها فكر مي كردند كه خورشيد به دور زمين مي چرخد. هيأت پيچيده بطلميوس نيز بر اساس اين عقيده پايه گذاري شده بود كه زمين مركز جهان است، ولي عقيده اخترشناسان (حتي كپلر، كوپرنيك و گاليله) بر آن بود كه خورشيد ثابت ايستاده است. اما در اعصار جديد روشن شد كه خورشيد داراي چندين حركت است، حركت وضعي، انتقالي و... كه در اين نوشتار مجال پرداختن به آنها نيست.(2) بنابراين، به طور اختصار بايد گفت: اولاً اين دو آيه درصدد بيان طلوع و غروب واقعي خورشيد نيستند، بلكه مي خواهند يك زبان حال، در يك فضا و زمان خاص را بازگو كنند. دوم اينكه علوم جديد و تجربي، علومي گام به گام هستند و هميشه با آزمون و خطا سروكار دارند، پس علوم بشري در برابر علوم قرآني همانند طفلي است كه راه رفتن را گام به گام تمرين مي كند و لذا اگر علوم جديد در ضلالت مبين هم نباشند، چندان توسعه يافته نيستند.
از اين حيث با دقت در معاني آيات ذكر شده و مرور معاني آيات قبل و بعد، اين مسأله براي همگان ثابت خواهد شد كه خداوند شهرها و دلها را تسليم ذوالقرنين گردانيده و به وي روشن دلي عطا نموده بود.(3)
سؤال بعدي اين است كه در علوم جديد، از شهاب باران شدن آسمان سخن مي گويند؛ قرآن شريف هم به شهابهاي آسماني اشاره دارد كه براي حفاظت از نعمتهاي آسماني و جلوگيري از استراق سمع، هم چون تيرهايي به سوي شياطين پرتاب مي شوند آيا اين خبر قرآني از نظر دانشمندان قابل اثبات است؟
در پاسخ بايد گفت: قرآن شريف در آيات فراواني به آفرينش ستارگان از جمله به شهاب سنگها اشاره دارد، حتي به ستارگان نيز سوگند ياد مي كند به عنوان مثال در سوره حجر آمده است: «ما در قرآن برج هايي قرار داديم و آن را براي بينندگان آراسيتم و از هر شيطان رانده شده اي حفظ كرديم. مگر آن كس كه استراق سمع مي كند كه شهاب مبين او را تعقيب مي كند.(4)
در جاي ديگر آمده است، «ما آسمان نزديك (پايين) را با ستارگان آراستيم، تا آن را از هر شيطان خبيثي حفظ كنيم. آنها نمي توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند، (و هر گاه چنين كنند) از هر سو مورد هدف قرار مي گيرند. آنها بشدت به عقب رانده مي شوند و براي آنان مجازات دائم است. مگر آنها كه در لحظه اي كوتاه براي استراق سمع به آسمان نزديك شوند كه شهاب ثاقب آنها را تعقيب مي كند.»(5)
هم چنين در سوره جن آمده است: «و اين كه، آسمان را جستجو كرديم و همه را پر از محافظان قوي و تيرهاي شهاب يافتيم. و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مي نشينيم، اما اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند، شهابي را در كمين خود مي يابد.» (6)
هم چنين آمده «ما آسمان پايين را با چراغهاي فروزاني زينت بخشيديم و آنها (شهابها) را تيرهايي براي شيطان قرار داديم و براي آنها عذاب آتش فروزان فراهم ساختيم.»(7)
«
سوگند به آسمان و كوبنده شب و تو چه مي داني كوبنده شب چيست؟ همان ستاره درخشان و شكافنده تاريكي هاست.» (8)
با دقت در آيات فوق، به بخش عمده سؤال پاسخ داده مي شود. صاحب نظران و مفسران بزرگ هم در اين زمينه نظرات گوناگوني دارند كه به اختصار به آنها اشاره مي كنيم:
برخي از مفسران، همانند صاحب تفسير مجمع البيان، مسأله استراق سمع جنيان و شياطين و به دنبال آن نگهبانان و شهاب باران شدن آنها را امري حقيقي مي دانند. ولي مي گويند: ادراك و اطلاع بيشتر آن را به آينده واگذار مي كنيم و هم اكنون مسأله چندان بر ما روشن نيست.
عده اي ديگر مي گويند: بر طبق ظاهر آيات، آسمان، شياطين، جنيان، شهاب سنگها و... همه اموري واقعي و دست يافتني هستند.
گروهي ديگر مانند علامه طباطبايي در الميزان و طنطاوي در تفسيرالجواهر، تعبيرات آيات فوق را تشبيه و كنايه دانسته و آن را از باب بيان سمبوليك گرفته و به طور گوناگون بيان كرده اند. به عنوان مثال، آسمان را عالم ملكوت گرفته و بيشتر آن را به امور معنوي حمل كرده اند.(9)
پس نمي توان در اين زمينه به طور صريح و روشن قضاوت كرد، زيرا علم بشري محدود و جهان هستي و موجودات آن، اعم از مرئي و نامرئي، نامحدود ند، تا جايي كه در روايات متعدد آمده كه «الف الف عالم» (10) يعني هزاران عالم در جهان هستي وجود دارد و در تعبيرات قرآني و روايي به هفت آسمان(11) و هفت زمين نيز اشاره شده است.
به نظر مي رسد، در راستاي آيات فوق، نزديكترين و بهترين راه و روش، آن است كه ما به صراحت و متن آيات تمسك بجوييم.
صراحت متن قرآن شريف اين است كه:
مراد از آسمان، آسمان ظاهر است.
مراد از شهاب، شهاب سنگهاي مادي و واقعي است كه به سوي شياطين و جنيان پرتاب و مشتعل مي شوند.(12)
شياطين و جنيان موجودات ذي شعور و واقعي هستند كه وجود خارجي دارند، هر چند نامريي و پنهان هستند.
استراق سمع از ناحيه شياطين و جنيان يك امر واقعي و كار هر روز آنهاست.
محافظان و نگهبانان آسماني، همانند فرشتگان، موجوداتي ذي شعور و مجرد هستند و صراحت قرآن و روايات گواه اين نكته است.
در روايات وارد شده كه ابليس تا آسمان هفتم پيش مي رفت وقتي حضرت عيسي(ع) متولد شد، سه طبقه آسمان به روي ابليس ملعون بسته شد و با تولد رسول اسلام، آسمانهاي هفت گانه به روي ابليس بسته شد و به وسيله ستاره ها تيرباران شد.(13)
بنابراين هيچ امر غيرواقعي و غيرحقيقي، رمان گونه و خيالي و اسطوره اي در قرآن شريف وارد نشده است. تمام امور قرآني، چه مرئي و چه غيرمرئي، چه معنوي و چه مادي، واقعي و حقيقي است و وجود خارجي دارد. پس در واقعي بودن و حقيقي بودن اين نكات قرآني شكي نيست. اما اين كه آيا بشريت امروز هم مي تواند به همه علوم قرآني دست يابد؟ بحث ديگري است.
اگر بشر با عقل و علم اندك خود،(14) نتواند بر يك موجود نامرئي و آسماني دست يابد، دليل بر فقدان آن نيست، زيرا طبق قاعده عقلي و فلسفي «عدم الوجدان لايدل علي عدم الوجود» و همه چيز را بايد در «بقعه امكان» قرار داد.
همانطور كه مولانا مي گويد:
ديده حسي زبون آفتاب
ديده رباني جو و بياب
به عنوان مثال حضرت سليمان زبان حيوانات را مي فهميد و باد و جنيان را در تسخير خود داشت. ديگران هم مي توانند جنيان را تسخير كنند و اگر نمي توانند بحث ديگري است(15) پس در اين زمينه بايد گفت: هم شهاب سنگهايي كه مورد نظر دانشمندان ستاره شناس است و هم شهاب سنگهاي مورد نظر قرآن دست يافتني و واقعي است چون علوم قرآني هم قابل حدس و هم قابل حس و باور است، اما پاسخ به اين سؤال را كه چه زماني مي توان به پاسخ اين سؤال دست يافت و با چه راهكاري مي توان آن را كشف كرد را بايد به گذشت زمان و اهل فن واگذار نمود. كما اين كه بسياري از علوم قرآني و علوم بشري با گذشت زمان رشد پيدا كرده اند، بله پرونده اين بحث همچنان باز و لايه ها و متون قرآن سرجاي خود محفوظ است و بايد منتظر زماني شد كه علم بشري بتواند به درك آن نايل آيد.
علوم بشري مانند كيهان شناسي، در برابر علوم قرآني همچون پول خردي هستند كه تجارت با آن يا ناممكن و يا بسيار سخت است. «ذلك مبلغهم من العلم»(16) كيهان شناسي بيشتر با حس و حدس سروكار دارد. قرآن شريف مي فرمايد: «آسمان همچون خيمه اي به زمين سايه افكنده و مانند سقفي بنا شده است و اين بخش از آسمان با آسماني كه محل ريزش باران است فرق دارد. آسمان اول محل نظام كيهاني و اختران ثابت و سياري است كه در مدارهاي رياضي، نه طبيعي سير مي كنند، ولي آسمان دوم همان جو متراكم بالاي زمين است كه جايگاه ابرهاست.(17)
ر مورد زمين هم بايد گفت، قرارگاه بودن زمين(18) به معناي فراش و بستري ملايم براي زندگي است و اين به معناي حركت نيست، زيرا فرش و مهار بودن آن با كرويتش منافاتي ندارد. همچنين كرويت زمين كه موضوعي حسي و تجربي است، با روش عقلي محض قابل نفي يا اثبات نيست، بلكه بايد با روش تجربي اثبات شود، زيرا برهان عقلي در امور جزيي و خارجي راه ندارد...(19)
در مورد محفوظ بودن سقف آسمان نيز نظرات متفاوت است «و به راستي، ما در آسمان كاخهايي (كاخها و ساختمانهاي بلند آسماني) را قرار داديم و آنها را براي تماشاگران (زمين و آسمان) آراستيم و (هم) آنها را از هر شيطان رانده شده اي محفوظ داشتيم.(20)
همچنين در مورد اين كه آيا مراد از آسمان و زمين، كل عالم مادي است يا شامل مجردات هم مي شود، اختلاف نظر وجود دارد و در مورد آسمان مادي و معنوي هم بحثهاي خاصي مطرح شده كه در اين جا فرصت پرداختن به آنها نيست.
بنابراين، حفظ، به معناي ابقا و نگه داشتن از نابودي و حفظ نظام كيهاني، به معناي نگهداشتن آسمان و اجرام آسماني از ريزش و سقوط و در نتيجه هلاك اهل زمين است، همچنين ستارگان در آسمان نگهبانان الهي هستند و در طرد شيطان نقش دارند اما اين كه چه نقشي دارند، براي ما چندان روشن نيست.(21)
برخي گفته اند مراد از آسمان، جو زمين است و اين جو به گونه اي ساخته شده كه مانع ريزش سنگهاي آسماني به زمين مي شود. به گونه اي كه از نظر علمي اثبات شده كه همواره زمين از سوي آسمان سنگ باران مي شود، اما اين سنگها وقتي به جو زمين مي رسند( به علت سرعت و اصطكاك) به گاز تبديل مي شوند، لذا جو زمين محفوظ ناميده شده است. ولي به نظر مي رسد كه منظور از آسمان در اين آيه حداقل اين جو نيست. آسمان سقفي است كه بر اين جهان محسوس كشيده شده و اين جو، يا محفوظ، از سقوط ريزش و نابودي(22) محفوظ است.
به هر حال، محفوظ بودن آسمان و آسمانيان و محفوظ ماندن زمين و زمينيان از اجرام آسماني، امري بسيار مهم است. اگر يكي از ستارگان به زمين بيفتد، چه اتفاقي مي افتد؟ اگر زمينيان احتمال بدهند كه روزي يكي از ستارگان به زمين فرو خواهد افتاد چه خواهند كرد؟ اگر يك روز نظم كيهاني به هم بريزد، چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ و اگر ...
حال انسانها بدون هيچ اتفاقي زير سقف آسمان زندگي مي كنند، زير يك سقف بسيار مطمئن و محفوظ، سقفي بسيار مستحكم، اما با ستونهايي بسيار ظريف و نامريي، انسانها هنوز ريزبين نشده اند، هنوز به دنبال ديدني ها و حيات مي چرخند از اين جهت باور كردن يك امر نامريي براي آنها سخت است.
قرآن شريف از زلزله قيامت سخن به ميان آورده است، به گونه اي كه سقف آسمان به واسطه لرزش سنگين آن فرو مي ريزد و پديده هاي هولناكي رخ مي دهد، اما آيا علم زلزله نگاري و ژئوفيزيك مي تواند به اين گونه از علوم قرآني دست يابد و يا در مورد آن پيشگويي نمايد؟ به عنوان مثال آيا مي تواند ريشتر زلزله قيامت را پيش بيني و اندازه گيري نمايد؟
آنچه در اين راستا قابل بيان است، اين است كه هم زلزله قيامت همچون قيامت امري حتمي و واقعي است و هم رخدادهاي آن.
قرآن شريف مي فرمايد: «هنگامي كه زمين به لرزش ويژه لرزانيده شود» (23)
يعني هم زلزله مي آيد و هم خيلي سهمگين وسنگين است، اما وقتي مراكز زلزله نگاري و ژئوفيزيك در مورد زلزله اين جهان حرفي براي گفتن ندارند، چگونه مي توانند از زلزله قيامت خبر بدهند؟!
وقتي زلزله هفت ريشتري، صد هزار قرباني مي گيرد، فروريختن سقف آسمان، با زلزله قيامت يك امر طبيعي و عادي است. بله با رياضي و علوم تجربي، نمي توان به آن دست يافت، بلكه بايد منتظر ماند تا زمان آن فرا برسد و خود گذشت زمان آن را بيان خواهد كرد، هر چند باور داشتن آن آسان است و قرآن شريف وقوع آن را يك امر حتمي و «لاريب فيه» مي داند.
در پايان به طور خلاصه بايد گفت:
قرآن شريف كتاب انسان سازي، هدايت و شفاست. نه كيهان شناسي، زمين شناسي و...
بين علوم قرآني و آيات الهي تناقض وجود ندارد.
علوم بشري بين آيات الهي نه تناقض مي بيند و نه تناقض علمي مي يابد.
علوم بشري در برابر علوم قرآني، همچون پول خرد است و تجارت كردن با آن مشكل است .
وقتي علوم بشري نتوانند به طور حسي بر علوم نامرئي و يا مرئي دست يابند، پرونده بحث را باز مي گذارد و نيافتن خود را دليل بر نبودن نمي يابد و از اين جهت خود را از تكلف گويي و يا تن دادن به تكلف نجات مي دهد.
__
پي نوشت ها
1-
يس آيه 38 و 40، رعد آيه2، فاطر آيه 13
2-
پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، محمدعلي رضايي اصفهاني
3-
تفسير نور، محسن قرائتي
4-
حجر، آيه هاي 18-16
5-
صافات آيه هاي 10-6
6-
جن آيه هاي 9-8
7-
ملك، آيه 5
8-
ص، آيه1
9-
تفسير نمونه، ج 11، ص51-43
10-
بحار، جلد 8، ص 374
11-
اسري، آيه 44
12-
تفسير نور، محسن قرائتي، ص 280
13-
نورالثقلين، ج 3، ص5
14-
نجم، آيه30
15-
جاثيه، آيه13
16-
نجم، آيه30
17-
تفسير ،تسنيم ج2، ص 393
18-
نمل، آيه61
19-
تفسير ، تسنيم همان
20-
حجر، آيه هاي 17-16
21-
معارف قرآن، محمدتقي مصباح يزدي
22-
همان
23-
زلزال، آيه1


منبع : روزنامه قدس

 



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:41 ::  نويسنده : صادق
سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:35 ::  نويسنده : صادق

 

 

RenalHormoneRegulation.png

 

 

renin-angiotensin-aldosterone system regulating arterial pressure

 

رنین
رنین یک آنزیم پروتئازاست که از سلول های ژوکستاگلومرولاردر قشرکلیه ترشح می گردد. ژن مولد آن بر روی کروموزوم شماره 1 قراردارد. این آنزیم از مولکول پیش سازی به نام پرورنین ساخته می شود. پرورنین و رنین هر دو در پلاسما آزاد می شوند. میزان پرورنین پلاسما ٥ تا ١٠ برابر رنین می باشد. ژن مولد پرورنین در بافت های دیگراز جمله مغز، هیپوفیز، غدد فوق کلیه، بیضه ها، رحم، جفت هم ردپای خود را آشکار می سازد.با برداشتن هر دو کلیه رنین پلاسما به به صفر می رسد ولی پرو رنین باقی می ماند. بافت های مختلف از جمله قلب، رنین و پرو رنین را از پلاسما برداشت می کنند. برخی از این بافت ها دارای اجزای دیگر از این مجموعه آنزیمی از جمله آنژیوتانسینوژن و یا ACE بوده و با برداشت رنین از پلاسما مجموعه آنزیمی رنین-آنژیوتانسین بافتی و محلی خود را کامل کرده، به کار می اندازند.(4)
عوامل مختلفی موجب افزایش میزان رنین در گردش خون می شوند:
1- کاهش جریان خون کلیه (ایسکمی و هیپو ولمی)
2- کاهش سدیم در لوله های دیستال کلیه
3- تحریک گیرنده های β
همچنین مصرف نمک و مسدود کننده های گیرنده β، افزایش فشار خون و هیپروولمی میزان رنین را کاهش می دهند. سلول های ژوکستاگلومرولار دارای گیرنده آنژیوتانسین II از نوع یک (AT1) بوده با کاهش آنژیوتانسین II و یا مصرف داروهای مهارکننده ACE میزان رنین پلاسما افزایش می یابد.
میزان رنین پلاسما به خودی خود قابل اندازه گیری نبوده به جای آن از قدرت پلاسمای حاوی این آنزیم در تولید آنژیوتانسینI از آنژیوتانسینوژن استفاده می کنند. این معیار با نام فعالیت پلاسمایی رنین (plasma rennin activity; PRA) خوانده می شود. (1و2و4)
آنزیم مبدل آنژیوتانسین (angiotensin converting enzyme; ACE)
این آنزیم یک پروتئاز حاوی روی است که با اثر بر روی آنژیوتانسین I آن را به آنژیوتانسینII تبدیل می کند. دو نوع ACE وجود دارد. نوع سوماتیک آن در بسیاری از سلول های اندوتلیوم از جمله در بافت قلب، کلیه، سلول های لوله های پروگزیمال، روده کوچک و سلول های عصبی در مغز یافت می شود. نوع ژرمینال این آنزیم در سلول های ژرمینال مذکر وجود داشته و کمبود آن موجب کاهش قدرت باروری جنس مدکر می گردد. شکل محلولی از این آنزیم در پلاسما یافت می شود که از نوع سوماتیک آن که بر روی غشای سلول ها قرار دارد جدا شده وارد پلاسما می شود. یک کربوکسی پپتیداز هم به نام ACE2وجود دارد که نقش اصلی آن در تبدیل آنژیوتانسین II به یک هپتاپپتید به نام انژیوتانسین (7-1) است. مهار کننده های معمول ACE قادر به مهار کردن ACE2 نیستند. این آنزیم برای رشد و نمو قلب لازم است. کاهش ACE2 در موش ها موجب اختلال در انقباض قلب، انقباض عروق کرونر و کاهش اکسیژن زسانی به قلب می گردد. به نظر می رسد ACE2دارای اثر حفاظتی برای قلب و کلیه باشد. ACE2 با اثر ACE مقابله نموده آنژیوتانسین II را که یک منقبض کننده قوی عروق است به آنژیوتانسین (7-1) که یک گشاد کننده عروق است تبدیل می کند. (2و 5)
آنژیوتانسین II و گیرنده های آن
آنژیوتانسین II هورمونی است که از اثرACE بر آنژیوتانسین I به وجود می آید. این مولکول با اثر مستقیم و یا با تحریک تولید و آزادسازی نوراپی نفرین (از ناحیه پیش سیناپسی ازانتهای اعصاب آدرنرژیک) و هم چنین با تولید اندوتلین 1 در اندوتلیوم عروق موجب انقباض شدید رگ ها می شود. اندوتلین 1 خود تبدیل آنژیوتانسین I به II را تسهیل می نماید. هم چنین آنژیوتانسینII در قشر غدد فوق کلیه موجب آزادسازی آلدوسترون می گردد. (1و3)
باید خاطر نشان ساخت که تمام آنژیوتانسین II با واسطه ACE تولید نمی شود. درمسیر دیگری آنژیوتانسین II توسط یک آنزیم شبیه کیماز از خانواده سرین پروتئازها (Chymase-likeserine protease) تولید می گردد. نقش اصلی این مسیر هنوز مورد بحث است. برخی معتقدند که در نارسایی شدید قلبی ٧٥٪ از آنژیوتانسین II در قلب از راه آنزیمی کیماز به وجود می آید و مهار این مسیر آنزیمی می تواند از فیبروز و نارسایی بیشتر قلبی جلوگیری کند. باید توجه داشت که مسدود کننده های گیرنده آنژیوتانسین (ARBs) اثر آنژیوتانسین II را بر گیرنده اش مهار می نمایند و کاری به چگونگی تولید آنژیوتانسین II ندارند. اما مهار کننده های ACE فقط تولید آنژیوتانسین II را از راه ACE مهار نموده و برتولید آنژیوتانسین II از راه آنزیمی کیمازموثر نیستند. از این رو باید توقع داشت که مصرف ARB بتواند اثرات آنژیوتانسینII را در شرایط مختلف از جمله نارسایی قلبی بهتر از مهار کننده های ACE برطرف سازد. اما در بررسی های انجام شده مصرف ARB نسبت به مهار کننده های ACE برتری نداشته است و نظریه موثر بودن مهار مسیر آنزیمی کیماز در پیشگیری از نارسایی قلب را زیر سوال برده است.(2) باید اشاره نمود که مجموعه رنین-آنژیوتانسین به غیر از آن چه که در جریان گردش خون قابل تعقیب است در بافت های مختلفی هم وجود داشته و فقط ١٠٪ از ACE در پلاسما قابل تعقیب است. (2و3) از این رو اثرات مختلفی که از این مجموعه آنزیمی و داروهای مهار کننده آن دیده می شود ممکن است ناشی از عملکرد مجموعه رنین-آنژیوتانسین در بافت های مختلف بوده باشد.
اگر چه آنژیوتانسین II در حفظ فشار خون و حجم پرشدگی عروق نقش دارد اما دارای اثر مضری بر بدن است. از آن جمله می توان موارد زیر را نام برد:
1- قلب: هیپرتروفی، فیبروز انترستیسیل،
2- عروق کرونر: اختلال عملکرد اندوتلیوم با کاهش NO، انقباض کرونرها به علت آزادسازی نوراپی نفرین، ایجاد ضربه اکسیداتیو از راه تولید رادیکال های آزاد اکسیژن، تشدید پدیده التهاب و ایجاد آتروم، افزایش برداشت کلسترول LDL،
3- کلیه: افزایش فشار داخل گلومرولی، افزایش دفع پروتئین از گلومرول ها، رشد بی رویه گلومرول و فیبروز آن، افزایش بازجذب سدیم از کلیه،
4- افزایش آلدوسترون،
5- اختلال انعقادی: افزایش فیبرینوژن، افزایش مهار کننده های آنزیم فعال کننده پلاسمینوژن I نسبت به فاکتورهای پلاسمینوژن بافتی،
آنژیوتانسین II از راه دو گیرنده AT1 و AT2 عمل خود را انجام می دهد.هر دو گیرنده از نوع گیرنده های وابسته به پروتئین های G بوده و هردو به آنژیوتانسین II پاسخ می دهند. باید توجه داشت که مسدودکننده های گیرنده آنژیوتانسین(ARB) بر روی AT1 اثر نموده و هیچ اثری بر AT2 ندارند. از آن جا که مهار کننده های ACE تولید آنژیوتانسین II را مهار می کنند در عمل اثر هر دو گیرنده را تحت تاثیر قرار می دهند. در دوره جنینی تحریک گیرنده AT1 موجب رشد و نمو جنین شده از این رو مصرف مهار کننده های ACE و ARB در دوره بارداری ممنوع است. در اواخر دروان بارداری تحریک گیرنده های AT2 از رشد غیرعادی وبیش از حد جنین جلوگیری می نماید. نقش گیرنده AT2 در دوران بزرگسالی مشخص نیست. (2و 5و 6)
گلوکوکورتیکوئیدها، هورمون رشد و انسولین بر میزان تولید گیرنده های AT1 افزوده در حالی که مینرالوکورتیکوئیدها، استروژن و NO از میزان تولید آن می کاهند. گیرنده AT1 به میزان زیادی در اندوتلیوم عروق کلیه پراکنده شده است. تحریک این گیرنده موجب افزایش کلسیم داخل سلولی و اینوزیتول تری فسفات (IP3) و کاهش cAMP می گردد. با تحریک گیرنده AT1 فشار خون افزایش یافته، پدیده های التهابی تشدید شده، سلول ها هیپرتروفیه می شوند و شبکه پایه لازم برای رشد و گسترش سلول ها (ماتریکس) تشکیل می گردد. (6)
گیرنده AT2 در جنین در سلول های مختلف کلیه از جمله سلول های مزانشیم، گلومرول ها و لوله های قشر و مدولا و سلول های انترستیسیل یافت می شود. هم چنین این گیرنده پس از دوران جنینی در لوله های پروگزیمال، دیستال، بخش ضخیم قوس هنله و لوله های جمع آوری کننده و پودوسیت های گلومرول و ماکولادنسا یافت می شود. افزایش cAMP از میزان تولید گیرنده های AT2 می کاهد. مقدار این گیرنده در بالغین نسبت به دوران جنینی کاهش می یابد و در قلب، کلیه، رحم، نخمدان ها و غدد فوق کلیه یافت می شود.در موارد آسیب عروقی، به دنبال انفارکتوس قلبی و در نارسایی و هیپرتروفی قلب بر تعداد گیرنده های AT2 افزوده شده و در ابتلا به دیابت از این میزان کاسته می شود. انسولین و عوامل رشد وابسته به انسولین و اینترلوکین β١ بر میزان بروز ژن AT2 می افزایند در حالی که عوامل رشد به دست آمده از پلاکت (PDGF)، آنژیوتانسین II (اگر از بیرون وارد بدن شود و نه نوع تولید شده در بدن)، افزایش کلسیم داخل سلولی، فعال شدن پروتئین کیناز C و تجویز نوراپی نفرین و عوامل رشد وابسته به فیبروبلاست ها ار تعداد گیرتده های AT2 می کاهند.(2و6) تحریک گیرنده AT2 موجب گشادشدن عروق و دفع سدیم به هنگام فشار خون بالا می شود. تجویز آنژیوتانسین II به حیواناتی که از قبل لوسارتان و یا والسارتان (دو داروی مهار کننده گیرنده AT1) دریافت نموده اند فشار خون را کاهش می دهد.(6)
اثرات حاصل از تحریک گیرنده AT1 به وسیله آنژیوتانسین II عبارتند از:
1- اتقباض عروق
2- فعال کردن دستگاه عصبی سمپاتیک
3- ترشح آلدوسترون، وازوپرسین و اندوتلین
4- تولید مهار کننده آنزیم فعال کننده پلاسمینوژن نوع I (PAI-1)
5- تجمع یافتن پلاکت ها
6- ایجاد انعقاد خون
7- افزایش انقباض قلب
8- تولید رادیکال آزاد سوپراکسید
9- رشد سلول های عضلات صاف عروق
10- تشکیل الیاف کلاژن
11- افزایش کلسیم داخل سلولی
اثرات حاصل از تحریک گیرنده AT2 به وسیله آنژیوتانسین II عبارتند از:
1- تولید برادی کینین، NO، cGMP در بافت ها و گشاد کردن عروق از این راه
2- پیشگیری از رشد و تکثیر بی رویه بافت ها
3- تحریک به آپوپتوز
4- تحریک به تکامل و بازسازی بافت ها
5- کاهش کلسیم داخل سلولی
به نظر می رسد اثرات حاصل از تحریک این دو نوع گیرنده در مقابل هم قراردارد. به هنگامی که گیرنده AT1 با استفاده از ARB مهار می شود فعالیت گیرنده AT2 افزایش می یابد. گیرنده AT2 میزان تولید و فعالیت گیرنده AT1 را نیز تنظیم می کند. هم چنین به نظر می رسد گیرنده AT2 خود به صورت آنتاگونیست گیرنده AT1 عمل کرده برای این منظور قادر است به گیرنده AT1پیوند یابد.(6) برخی معتقدند که گیرنده AT4هم وجود دارد که دارای اثر آنتی فیبرینولیتیک است. (2)
آلدوسترون
آلدوسترون یک هورمون استروئیدی است که توسط غدد فوق کلیه تولید می شود. آنژیوتانسین II و غلظت پتاسیم دو عامل اصلی در ترشح این هوذمون به شمار می آید. ACTH و NO به ترتیب دارای اثر تحریکی و مهاری در ترشح آلدوسترون هستند. نقش اصلی این هورمون تامین حجم داخل عروق است. تحریک آمیگدال در مغز (برای ایجاد تمایل بیش از حد به مصرف نمک)، تحریک ناحیه دور بطن های مغزی در هیپوتالاموس (برای بالا بردن فشار خون) و منقبض کردن عروق از دیگر اثرات این هورمون به
 



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:33 ::  نويسنده : صادق

على (عليه السلام ) اولين هاشمى است كه پدر و مادرش هاشمى بودند (فاطمه بنت اسد بن هاشم و ابوطالب ابن عبدالمطلب بن هاشم ) حضرت امير در روز جمعه 13 رجب ده سال قبل از بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و 23 سال پيش از هجرت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم در شهر مكه و در خانه خدا به دنيا آمد. ابن قعنب مى گويد: با عباس ‍ بن عبدالمطلب و گروهى ديگر روياروى خانه ى خدا نشسته بوديم فاطمه بنت اسد به سوى خانه ى خدا آمد و ايستاد و گفت : خداوندا به تو پيامبرانت و كتابهايشان ايمان دارم . گفتار ابراهيم (عليه السلام ) جد خود را راستين مى دانم همانگونه اين خانه را به فرمان تو بنا نهاد... تو را به او، و به اين كودك كه با خود در شكم دارم ، سوگند مى دهم كه زادنش را بر من آسان كن در همين هنگام به چشم خويش همه ما ديديم كه ديوار خانه ى خدا از هم شكافت و آن گرامى بانو پا به درون آن گذارد و ديوار دوباره به هم آمد ما هم شتابناك برخاستيم تا در خانه را باز كنيم اما هر چه كرديم باز نشد... و دانستيم كه اين حكمت خداوندى است . سپس ‍ فاطمه بنت اسد بعد از چهار روز با كودك خود از خانه كعبه بيرون آمد. طبق پاره اى از روايات ابوطالب در هنگام ولادت حضرت على (عليه السلام ) در مكه حضور نداشت ، آنگاه كه ابوطالب آمد، فرزند را از مادر گرفت و به همراه فاطمه به سمت خانه كعبه رفت و از خداى كعبه خواست كه نام او را هم خود معين كند و شعرى در پى درخواستش ‍ خواند: اى پروردگار شبهاى تيره و تاريك ، اى پروردگار ماه نورانى و درخشان ، به امر خود براى ما بيان كن ، كه چه سزاوار او مى بينى درباره اين فرزند و او فكر مى كرد نام فرزند خود را چه بگذارد ورقه سبزى از آسمان فرود آمد كه روى آن نوشته شده بود:

خصصتما من ولد الزكى                                الطاهر المطهر المرضى


واسمه من شامخ على                                  
على اشتق من العلى

یعنى : شما زن و شوهر را به وجود فرزندى پاك و مفتخر ساختيم . فرزندى كه پاكيزه و برگزيده و مورد پسند خداست . نام او را به سبب عظمتش على گذاشتيم . نام على از نام خداى على اعلى مشتق است.



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:31 ::  نويسنده : صادق

افزایش اعتماد به نفس

1-در مقابل آینه بایستید و از خود تعریف کنید:
 
این کار در کسب اعتماد به نفس، بسیار مؤثر است. هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهره خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید.

                                                        افزایش اعتماد به نفس 
 
۲- در حال زندگی کنید:
 
اگر در حال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمایید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. چرا که فردای شما محصول عملکرد صحیح امروز شما است. اگر عمر خود را در حسرت دیروز با نگرانی فردا سپری کنید، لحظه‌ها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز می‌باشد.
 
۳- دست دادن خودرا محکم‌تر کنید:
 
به اصطلاح شل و وارفته دست ندهید، به خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه.
 
۴- به موفقیت‌های خود نگاهی بیندازید:
 
از موفقیت‌هایی که تاکنون داشته‌اید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتماد به نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید.
 
۵- به خودتان تبریک بگویید:
 
حتی از گفتن جمله‌هایی مانند شب بخیر و دوستت دارم به خود امتناع نورزید. حتی برای خود جشن تولد بگیرید و در کل به خودتان برسید.
 
۶- نیروی نگاه خود را تقویت نمایید:
 
افراد نظامی به خصوص آن‌هایی که در شغل فرماندهی بوده‌اند ناخودآگاه نیروی قدرتمندی دارند، اگر می‌خواهید به این مرحله برسید، تمرین مؤثر زیر را انجام دهید: «ساچمه‌ای سیاه را در وسط سینی قرار دهید، و سعی کنید با نگاه خود از فاصله ۲ متری آن را حرکت دهید.»
 
۷- همیشه با خود مبلغی پول داشته باشید:
 
وجود مقداری پول در جیب و کیف شما، اعتماد به نفستان را زیاد می‌کند، تاکنون شما شاید این موضوع را بسیار تجربه کرده باشید.
 
۸- مهم‌تر از همه نه گفتن را یاد بگیرید:
 
بسیاری از افراد، قدرت نه گفتن را ندارند و این موارد برای آنان مشکل‌هایی ایجاد نموده است. اگر پیشنهاد یا درخواستی به شما می‌شود که میل ندارید آنرا بپذیرید، با قاطعیت اما با احترام بگویید نه.
 
۹- فکر کنید که اعتماد به نفس بی‌نظیری دارید:
 
هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتماد به نفس ندارید، همیشه سعی کنید نسبت به خود فکرهای مثبت و والایی داشته باشید. اگر خودتان فکر کنید که اعتماد به نفس ندارید، چه‌طور انتظار دارید که دیگران فکر کنند که شما اعتماد به نفس دارید. فراموش نکنید که به هرچه فکر کنید، به سرتان می‌آید. اگر فکر کنید که کاری را نمی‌توانید انجام دهید به طور حتم نمی‌توایند. آنچه مهم است، فقط افکار شماست.
 
۱۰- سرعت راه‌رفتن خود را بیشتر کنید:
 
کسی که اعتماد به نفس دارد گام‌های مستحکم بر می‌دارد و هدفمند راه می‌رود. قوی، قدرتمند و پر انرژی باشید.
 
۱۱- سر خود را بالا نگه دارید:

 
این کار باعث می‌شود جریان خون از قلب به مغز (خون شریانی) و از مغز به قلب خون وریدی) به آسانی انجام پذیرد. حجم ریه‌ها افزایش یابد و در واحد زمان، اکسیژن بیشتری با خون مبادله شود. راه‌های هوایی از قبیل نای، نایژه‌ها، حلق وبینی تا حدودی در یک امتداد قرار گیرند و تنفس، راحت‌تر شود، میزان دید بیشتر شود، به برازندگی ظاهری شخص کمک کند و از همه مهم‌تر، اعتماد به نفس شخص را زیاد می‌کند.
 
۱۲- با ترس خود روبه‌رو شوید:
 
مطمئن باشید چیزی که از آن ترس دارید به آن بدی که شما فکر می‌کنید نیستند. روبه‌رو شدن با آنچه شما از آن می‌ترسید باعث افزایش اعتماد به نفس می‌شود.
 
۱۳- صحبت کنید:
 
اغلب اوقات در مورد یک موقعیت با یک شخص دچار توهماتی می‌شویم که درست نیستند، اگر شک و تردید و سؤالی برای شما پیش بیاید و آن را رفع نکنید، این شک و تردید روی رفتار شما تأثیر می‌گذارد.
 
۱۴- مغلوب نشوید:
 
چیز دیگری را انتخاب کنید. شما با یک تجربه ناموفق مغلوب نمی‌شوید، به این فکر کنید که آیا هیچکس قبل از موفقیت شکست نخورده است. تنها چیزی که احتیاج دارید یک راه متفاوت است.
 
۱۵- عذر تراشی نکنید:
 
شایع‌ترین بهانه‌ای که می‌تواند در برابر هر تغییر مثبتی آورده شود، این است که من ذاتاً این‌طور هستم یا من این‌طور بزرگ شده‌ام، خیر، عذر شما پذیرفته نیست.
 
۱۶- مهارت‌های ارتباطی خود را گسترش دهید:
 
در واقع خود باوری و اعتماد به نفس ریشه در ارتباط با دیگران دارد. داشتن ارتباط اجتماعی به افراد کمک می‌کند تا واقعیت‌هایی را در مورد خود بدانند. این افراد می‌آموزند که در درون اجتماع برخی از افراد توانایی‌های بیش‌تر از آن‌ها و برخی دیگر توانایی‌های کمتر از آن‌ها دارندو در واقع آن ها می‌آموزند که کم توان‌ترین افراد جامعه در همه ویژگی‌ها نیستند.
 
۱۷- در اجتماع بودن را تمرین کنید:
 
به فعالیت‌هایی ملحق گردید که همواره در ارتباط با دیگران باشید، مانند: باشگاه، کلاس‌های ورزشی، انجمن‌های دانشجویی و کلوپ‌های تفریحی، در این محیط‌ها همواره باید اجتماعی بوده و با مردم معاشرت کنید. پس از مدتی خواهید دید ارتباط با دیگران برایتان عادی و راحت می‌شود.
 
۱۸- از طرد شدن نهراسید:
 
یکی از عامل‌های اصلی در اعتماد به نفس پایین، ترس از عدم پذیرش (طرد شدن) است. آنچه را که فکر می‌کنید درست است انجام دهید. به یاد داشته باشید این انتظار اشتباهی است که بخواهیم همیشه مورد پذیرش و تأیید دیگران باشیم.
 
۱۹- نگرش مثبت داشته باشید:
 
سعی کنید به موفقیت‌ها و نکات قدرت خود فکر کنید. ترفند کار در این است که خود آگاه (تمرکز حواس به خود) نباشید. اعتماد به نفس پایین، تردید و دودلی هنگامی رخ می‌دهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر می‌کنید. در عوض افکارتان را سراسر به شخصی که در حال گفت‌وگو هستید متمرکز گردانید. هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهید برد و هم اینکه طرف مقابل از توجه شما خرسند و مشعوف خواهد شد.
 
۲۰- توقعات خود را کاهش دهید:
 
همیشه عالی بودن غیر ممکن است افرادی که می‌خواهند همیشه عالی باشند هیچ‌کاری را انجام نمی‌دهند.



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:29 ::  نويسنده : صادق

فواید غیرمنتظره درمان افسردگی

درمان افسردگی ممکن است موجب بازگرداندن اعتماد به نفس و تقویت ارتباطات عاطفی فرد شود.


1- خواب بهتر

افسردگی باعث می شود که از خواب خوب محروم شوید، سخت به خواب بروید و یا خیلی زود از خواب بیدار شوید. علاوه بر این، کمبود خواب می تواند افسردگی را بدتر کند.
 
درمان افسردگی می تواند خواب شما را بهتر کند.
 
2- زندگی بهتر
 
برخی از داروهای ضدافسردگی ممکن است میل جنسی را کاهش دهند. البته همیشه اینطور نیست.
 
یک مطالعه ای نشان داد که 70 درصد افراد افسرده ای که دارو مصرف نمی کردند، دچار کاهش میل جنسی شدند.
 
درمان افسردگی ممکن است موجب بازگرداندن اعتماد به نفس و تقویت ارتباطات عاطفی فرد شود.
 
3- کاهش درد
 
درمان افسردگی می تواند احساسات شما را بهتر کند و درد را کاهش دهد.
 
افسردگی می تواند درد غیرقابل تحمل را موجب گردد. تحقیقات نشان داده که بیماران دچار آرتریت و میگرن اگر افسردگی داشته باشند، احساس درد زیادی می کنند.
 
4- بهبود سلامتی
 
درمان افسردگی می تواند از بسیاری از بیماری های جدی و مزمن جلوگیری کند.
 
افسردگی می تواند عوارضی را در بدن داشته باشد.
 
یک تحقیق نشان داد که زنانی که افسرده هستند، دو برابر در معرض خطر مرگ ناگهانی ناشی از حمله قلبی نسبت به زنانی که افسرده نیستند، می باشند.
 
پس، درمان افسردگی می تواند خطرات سلامتی را کاهش دهد.
 
5- بهتر کار کردن
 
افسردگی باعث می شود که به سختی شغل خود را نگه دارید و در آن شغل بمانید.
 
اگر شما افسرده هستید، ممکن است تمرکز کمتری بر کارهایتان داشته باشید و باعث مشکلات زیادی در کارتان شود.
 
6- بهبود حافظه و تفکر
 
آیا احساس فراموشی دارید؟ آیا نمی توانید به خوبی فکر کنید؟
  
درمان افسردگی می تواند از این تغییرات جلوگیری کند و حافظه را تقویت نماید.
 
7- زندگی شادتر
 
ناراحت و عصبانی هستید؟
 
درمان افسردگی می تواند به تقویت روحیه شما کمک کند، تنش را کاهش دهد و روابط خانوادگی را بهبود دهد.
 
8- روش زندگی سالم تر
 
چرا افسردگی باعث افزایش وزن برخی افراد می شود؟ 

این به خاطر رفتار است، کمتر فعالیت می کنید و برای راحتی خود، غذا بیشتر مصرف می کنید.
 
همچنین به علت فیزیولوژیکی نیز می باشد، مقدار کم مواد شیمیایی خاص مغز می تواند ولع خوردن شیرینی ها را زیاد کند.
 
درمان افسردگی می تواند انرژی بیشتری را به شما بدهد و باعث شود که تحرک کنید و شیوه غذاخوردن خود را تغییر دهید.
 
9- هرج و مرج کمتر و کنترل بیشتر
 
هنگامی که افسردگی باعث از دست دادن انرژی می شود، می تواند خیلی سخت به نظر آید.
 
هنگامیکه هرج و مرج بیشتر شود، توانایی شما کمتر می گردد.
 
درمان افسردگی می تواند انرژی را در مواقعی که نیاز دارید، ذخیره کند و به این وسیله شما زندگی خود را تحت کنترل درمی آورید و سازمان دهی می کنید.
 
10- روابط قوی تر با دوستان و خانواده
 
درمان افسردگی می تواند روابط اجتماعی را بهبود بخشد.
 
افسردگی باعث منزوی شدن فرد می شود، اعتماد به نفس را کم می کند و احساس دوست داشتن را کاهش می دهد.
 
درمان و داروها می تواند کمک به بازگرداندن اعتماد به نفس کند.
 
هنگامی که افسرده هستید، تماس مجدد با دوستان قدیمی بسیار سخت است. اما این بخش مهمی از بهتر شدن افسردگی می باشد.
 
11- کمک گرفتن
 
برخی از افراد مبتلا به افسردگی سعی می کنند که صبر کنند و بدون درمان بهبود یابند.
 
این یک اشتباه است.
 
مطالعات نشان داده که بدون درمان، افسردگی طولانی می شود و علائم آن بدتر می شود.
 
هر چه زودتر به یک پزشک مراجعه کنید و شانس خود را برای آینده ای سالم رقم بزنید.



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:27 ::  نويسنده : صادق


برون‌گرا هستید یا درون‌گرا؟ خود را بشناسید

برنا: همانطور که می‌دانید، ما انسان‌ها دارای ویژگی‌های شخصیتی مختلفی هستیم، تفاوت این ویژگی‌ها در افراد موجب می‌شود که مادر موقعیتی یکسان رفتارهای متفاوتی از دیگران داشته باشیم.

یکی از این خصوصیات شخصیتی که به دلیل تاثیر بر همه جنبه‌های زندگی ما توجه زیادی را به خود جلب کرده است، «درون‌گرایی» و بعد دیگر آن «برون‌گرایی» است. برای آگاهی از چگونگی تاثیر این ویژگی بر زندگی در آغاز بهتر است با تعریف این مفاهیم آشنا شویم.

«درون‌گرایی» رفتاری است که با دیدگاه درونی، ذهنی همراه است. فرد «درون‌گرا» آمادگی بیشتری برای خودداری و تسلط بر نفس از خود نشان می دهد. این افراد کمتر تمایل به حضور درجمع دارند و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیت‌های ذهنی انفرادی می‌گذرانند.

«برون‌گرایی» رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد «برون‌گرا»  از آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند. معمولا نسبت به افراد درونگرا اعتماد به نفس بالاتری دارند بودن در جمع و فعالیت های گروهی را بر فعالیت های انفرادی ترجیح می دهند.

در گذشته تصور می شد که یکی از دو بعد «درون‌گرایی» بر دیگری از ارجحیت دارد. اما مطالعات اخیر نشان داده اند که چنین فرضی صحت نداشته و هر از این ویژگی ها دارای نقاط ضعف و قوتی است. در جدول زیر مهمترین تفاوت های افراد «برون‌گرا» و «درون‌گرا» در حیطه های مختلف که سبب تفاوت خواسته ها، نیازها، علایق و در نتیجه احساسات و رفتارهای آنها می شود، مطرح شده است.

«برون‌گرایی»


حل مساله: تمایل به با صدای بلند فکر کردن، خطور کردن بهترین راه حل ها به ذهن در هنگام حرف زدن، نادیده گرفتن نظرات دیگران، علاقه به شرکت در بحث های گروهی به منظور حل مشکل

ارتباطات: ترجیح ارتباط رو در رو در صورت امکان، تمایل به دیدن واکنش ها و رفتارهای غیرکلامی، نیاز به بازخورد فوری، عدم علاقه به نوشتن خاطرات روزانه یا ایمیل های طولانی، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت گفتگو و فعالیت های اجتماعی

تصمیم گیری: دریافت اطلاعات از دیگران قبل از تصمیم گیری تمایل به سریع عمل کردن در موقع بحرانی
تعاملات بین فردی: انرژی گرفتن از تعامل با دیگران و احساس تخلیه انرژی به واسطه تحمل تنهایی به مدت طولانی، داشتن دوستان و آشنایان زیاد

توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افراد و اشیا دور و بر، ناتوانی در تمرکز به هنگام سکوت، خسته شدن از اجبار به نشستن و توجه طولانی مدت به یک شی یا موضوع، اهمیت ندادن به عوامل مزاحم

نقاط قوت طبیعی: انرژی دادن به افراد و گروه ها، توانایی سریع عکس العمل نشان دادن، به وجود آمدن احساس شور و هیجان، آشنا کردن افراد به یکدیگر

نقاط ضعف طبیعی: ندادن فضا به دیگران برای صحبت کردن، توجه نکردن به اطلاعات دیگران، ننوشتن درباره مشکلات، واکنش نشان دادن قبل از فکر کردن

چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با صحبت کردن و جلب توجه زیاد و اجازه ندادن به دیگران برای مطرح کردن خود در جمع

سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: شاید دیگران انها را افرادی خودخواه که برای دیگران ارزشی قائل نیستند تصور کنند.

«درون‌گرایی»


حل مسئله: تمایل به پردازش درونی اطلاعات، خطور کردن بهترین راه حل ها به هنگام سکوت و تنهایی، نیاز به افزایش دانش و آگاهی قبل از بحث درباره مشکل مورد نظر

ارتباطات: ترجیح دادن ایمیل و پیام های صوتی، اجتناب از تعاملات غیرضروری، عدم علاقه به هدر دادن وقت با بحث و گفت و گو، تمایل به فکر کردن قبل از عمل، عدم علاقه به جلسات و ملاقات های طولانی مدت، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت تنهایی و سکوت

تصمیم گیری: تصمیم گیری مستقل دو بدون دخالت دیگران برایشان خوشایندتر است، نیاز داشتن به زمان قبل از شروع فعالیت

تعاملات بین فردی: احساس تخلیه انرژی به واسطه تعاملات زیادی، اجتماعی و نیاز به تنهایی برای نیرو گرفتن دوباره، بودجه بندی دقیق" زمان مخصوص به دیگران"

توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افکار و نظرات درونی، اغلب مشغول گفتگوی درونی بودن، لذت بردن از تمرکز در سکوت بر یک موضوع، ناراحت شدن از عوامل مزاحم

نقاط قوت طبیعی: آرام کردن افراد و گروه ها، ارزیابی موقعیت قبل از عمل کردن، گوش دادن به نظرات دیگران، مستقل عمل کردن

نقاط ضعف طبیعی: ناتوانی از در میان گذاشتن افکارشان با دیگران، مشورت نگرفتن از دیگران، تاکید بیش از حد بر نوشتن، فکر کردن خیلی زیاد قبل از اقدام به عمل

چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با ناتوانی در ابراز عقاید، شرکت نکردن در بحث ها یا واکنش نشان ندادن نسبت به حرف های دیگران

سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: ممکن است دیگران به اشتباه آنها را افرادی کناره گیر، خجالتی و غیرصمیمی تلقی کنند.

آشنایی ما با ویژگی های شخصیتی خود و اطرافیان مان باعث می شود که با پذیرش این تفاوت ها و احترام گذاشتن به آنها در برخورد با دیگران رفتار معقولانه تری داشته باشیم.

آزمون «برون‌گرایی»


آزمون زیر به شما کمک می‌کند تا حدس و گمان‌هایی را که در مورد این جنبه از شخصیت‌تان دارید به یقین تبدیل کرده و با توجه به شناخت و آگاهی که در مورد خودتان به دست آورده‌اید، در انتخاب شریک زندگی معقولانه تر عمل کنید.

عبارات زیر را با دقت خوانده و با انتخاب یکی از گزینه های بلی یا خیر به آنها پاسخ دهید.

عبارت
1.آیا شمار سرگرمی های متنوعی دارید؟
2.آیا فرد پرحرفی هستید؟
3.آیا نسبتا با نشاط و سرزنده هستید؟
4.آیا می توانید در یک مهمانی شاد شرکت کرده و لذت ببرید؟
5.آیا از ملاقات با افراد جدید لذت می برید؟
6.آیا معمولا در موقعیت های اجتماعی، حضور غیرفعال دارید؟
7.آیا علاقه زیادی به گردن کردن دارید؟
8.آیا مطالعه را به ملاقات با مردم ترجیح می دهید؟
9.آیا دوستان زیادی دارید؟
10.آیا خود را فرد بی قیدی می دانید؟
11.آیا معمولا در پیدا کردن دوستان تازه پیشقدم می شوید؟
12. آیا وقتی با دیگران هستید، اغلب ساکت می مانید؟
13. آیا می توانید به آسانی به یک مهمانی نسبتا کسل کننده، جان ببخشید؟
14. آیا دوست دارید برای دوستان خود لطیفه و داستان های خنده دار تعریف کنید؟
15.آیا معاشرت با مردم را دوست دارید؟
16. آیا در گفتگو با مردم، معمولا حاضرجواب هستید؟
17.آیا دوست دارید کارهایی را که سرعت عمل لازم دارند، انجام دهید؟
18. آیا اغلب فعالیت هایی بیشتر ازآنچه وقت در اختیار دارید، به عهده می گیرید؟
19.آیا می توانید یک مهمانی راه بیندازید؟
20.آیا هیجان و شلوغی زیاد در اطرافتان را دوست دارید؟
21.آیا دیگران فکر می کنند شما فرد با نشاط و دل زنده ای هستید؟

نمره گذاری: برای به دست آوردن نمره نهایی به هر گونه بلی یک امتیاز و هر گزینه خیر، امتیاز بدهید. البته در سوالات 6، 8 و 12 نمره گذاری به صورت معکوس انجام می شود، یعنی به گزینه بلی، امتیاز و به گزینه خیر یک امتیاز تعلق می گیرد. در پایان، امتیاز همه 21 عبارت را با هم جمع کنید.

تفسیر نتایج
نمره بالاتر از 14: احتمالاً شما فرد برونگرایی هستید و از این رو شما برای اداره امور زندگی خویش به انگیزه ها ومحرک های قوی نیاز دارید. احتمالاً شما بیشتر دارای دیدگاه عینی و خارجی بوده و دارای فعالیت عملی عالی هستید.ولی میزان تسلط بر نفستان نسبت به افراد درون گرا کمتر است. شما مایلید که بر محیط اطراف خود تاثیر گذارده و به رقابت با دیگران پرداخته و در مجامع عمومی بیشتر ظاهر می شوید.

نمره پایین تر از 14: امتیاز شما گویای این است که احتمالاً فرد درونگرایی هستید. شما برای شروع یا ادامه دادن کارها و فعالیت هایتان به انگیزه ها و محرک های خیلی قوی نیاز ندارید. افراد درون گرا دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را باری خودداری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان می دهند. احتمالاً شما ترجیح می دهید اوقات خود را به مطالعه گذرانده و بیشتر تنها باشید و چون از تنهایی لذت می برید، کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستید.

گاهی وقت ها، بعضی از ما به دلیل زندگی با افرادی که از نظر این ویژگی شخصی با ما تفاوت دارند، دچار تعارض هایی می شویم. از آنجایی که همیشه تغییردادن خودمان، راحت تر از تغییر دادن دیگران است، راهکارهای زیر می توانند به ما کمک کنند تا از میزان برونگرایی یا درونگرایی خود بکاهیم و بدین ترتیب با دوست یا اعضای خانواده مان صمیمت و سازگاری بیشتری داشته باشیم.

راهکارهایی برای «درون‌گرا»


1-شرکت در فعالیت های جمعی مورد علاقه
ممکن است از اینکه به مهمانی یا گردش برویم خوشمان نیاید. اما به هر حال هر یک از مابه موضوعاتی مانند یک فعالیت هنری (مانند نقاشی) یا ورزشی (مثل والیبال) و ... علاقه مندیم و از انجام دادن آنها لذت می بریم بهتر است که این کارها را به صورت گروهی انجام دهیم. در نظر داشته باشیم که منظور از ارتباط اجتماعی فقط شرکت در مهمانی نیست.

2-بالا بردن اطلاعات
گاهی اوقات اتفاق می افتد که ما در جمعی حضور داریم، همه در حال حرف زدن هستند و ما احساس می کنیم که هیچ حرفی برای گفتن نداریم. بهتر است قبل از حضور در جمع موضوعات احتمالی مورد بحث را پیش بینی کرده و در مورد آنها اطلاعاتی به دست آوریم.

3-ابراز احساسات در خانواده
برای اینکه بتوانیم احساسات مثبت و منفی خود را به دیگران ابراز کنیم، باید این کار را از صمیمی ترین عضو خانواده یا دوستمان شروع کنیم. اگر ما خود را موظف کنیم که هر روز حداقل یک بار در مورد احساساتمان با شخصی صحبت کنیم، کم کم به این کار عادت خواهیم کرد.

راهکارهایی برای «برون‌گراها»
1-شمردن اعداد
اگر ما افراد برونگرا هستیم با خود تمرین کنیم که قبل از زدن حرفی یا انجام عملی تا 10 بشماریم، واکنش های معقول تر و سنجیده تری خواهیم داشت، چه بسا در بعضی موارد تصمیم بگیریم که صحبت نکنیم و به دیگران نیز اجازه دهیم تا نظراتشان را مطرح کنند.

2-فرصت دادن به دیگران
می توانیم از یکی از اعضای خانواده یا دوست صمیمی مان تقاضا کنیم که هر گاه در جمعی زیاد صحبت می کنیم و به دیگران اجازه حرف زدن نمی دهیم، با یک کلمه رمزی ما را متوجه این موضوع کند.

3-شناختن علاقه فردی
یک انسان هرقدر هم برونگرا باشد، باز هم فعالیت انفرادی هست که از انجام آن لذت ببرد. شناسایی این علاقه و پرداختن به آن کمک می کند تا افراد برونگرا لذت بردن از تنهایی را نیز تجربه کنند و از تنهایی بی تاب نشوند.



دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 14:2 ::  نويسنده : صادق


اهداف و نقش آموزشی زبان مادری
تسلط بزبان مادری از نظر هویت فردی و فرهنگی، همچنین رشد فكری و احساسی انسان،
نقش تعیین كننده ای دارد۰ هدف این آموزش اینست كه برای دانش ٱموزانی كه زبان مادری آنان سوئدی نیست امكانات گسترش معلومات در زبان مربوظه را فراهم آورده و از این راه اعتماد بنفس و خودآگاهی آنان را بالا ببرد۰
از دیگر اهداف این آموزش این است كه راه تكوین شخصیت چند زبانه و هویت چند فرهنگی را برایشان هموار سازد۰ زیرا كه آموختن دانش ارتباط زیادی با زبان مادری داشته و تقویت این زبان راه فراگیری زبان سوئدی را هموارتر مینماید۰ نقش مهم آموزش زبان مادری كمك به آنان در پروسه آموزش میباشد۰

زبان مادری كلید گشایش دروازه های میراث فرهنگی و جلوه های گوناگون آن و نیز زنده نگهداشتن این میراث میباشد۰ آگاهی به پیشینه فرهنگی و شناخت موقعیت اقلیت فرهنگی خود در سوئد شاگرد را قادر میسازد كه فرهنگهای گوناگون را با فرهنگ خویش مقایسه كرده و موقعیت خود را بهتر درك نماید۰ آموزش زبان مادری باین ترتیب بعنوان وسیله ای در جهت افزایش تفاهم میان مردم و فرهنگهای گوناگون عمل مینماید۰
اهداف مورد نظر
اهداف آموزش زبان مادری بایستی این باشد كه شاگرد بتواند :
ـ زبان مادریش را فهمیده و آنرا كتبی و شفاهی ابراز دارد۰
ـ از پس خواندن متون گوناگون به این زبان برآید۰
ـ ساختار زبان خود را بیاموزد تا بتواند آنرا با زبان سوئدی مقایسه كرده و بدین ترتیب دو زبانگی
خود را تقویت نماید۰
ـ تاریخ، آداب و رسوم و شرایط اجتماعی سرزمین مادری را فرا گرفته و آنها را با سوئد مقایسه كند۰
ـ اعتماد بنفس و هویت خود را ارتقاء بخشیده و به تسلط دو فرهنگی دست یابد۰
ـ مطالعه كتاب و ادبیات را در خود نهادینه سازد۰
ـ بخشی از میراث فرهنگی خود را آموخته و آنرا با شرایط خود تطبیق دهد۰
ـ زبان مادری خود را بعنوان ابزاری جهت گسترش دانش خود فرا گرفته و باین ترتیب ذخیره لغوی همه
جانبه ای برای خود فراهم آورد۰
ماهیت و ویژگیهای آموزش
ادبیات و مطالعات فرهنگی هسته اصلی آموزش را تشكیل میدهد۰ خواندن،نوشتن و گپ زدن درباره آنچه
كه شاگرد در چهارچوب دو و یا چند زبان تجربه كرده و در آن سهیم پایه و مبنای كار این آموزش میباشد۰ ویژگی این آموزش در اینست كه از زبان بعنوان وسیله ای برای ایجاد هویت استفاده میشود۰ محتوی این آموزش در ارتباط با سایر دروس انتخاب میگردد۰
آموزش زبان مادری ویژه شاگردانی است كه آنرا در زندگی روزمره خود بكار میبرند۰ دانش آموزانی كه دوزبانه نیستند نیز میتوانند زبان مادری خود را بعنوان زبان خارجی و در سطح مناسب معلومات خود در كلاسهای زبانهای مدرن moderna språk فرا گیرند۰
شرایط آموزش زبان مادری نظر به تفاوت بین زبانهای مختلف متفاوت میباشد، مثلا برخی از زبانها دارای آثار كتبی زیادی نبوده و از نظر داشتن كتابهای كودكان و نوجوانان كمبود دارند۰
دیگر اینكه زبان رسمی كشور مربوطه و زبان آموزشی با آنچه كه شاگرد در خانه با پدر و مادر خود صحبت میكندمیتواند فرق داشته باشد۰ در چنین مواردی باید راه حل مناسبی برای جلب شاگرد به ادبیات شفاهی خود پیدا كرد۰ در مواردی نیز الفبای مورد استفاده لاتین نبوده و در نتیجه آ موختن زبان سخت تر میباشد۰
دانش زبانی و مطالعه ادبیات
یكی از اهداف مهم آموزش زبان مادری اینستكه بكار گیری زبان در زمینه های مناسب و پر محتوی مهارت زبانی شاگردان را بالا ببرد۰ توان زبانی هنگامی تحقق مییابد كه زبان مادری فعالانه بكار گرفته شود۰ مثلاً در بحث و گفتگو، سخنرانی، خواندن، درك مطلب و بروی كاغذ آوردن افكار و احساسات۰
تجربیات انسان دانش او را بالا برده، نقش زبان در روابط میان مردم را برایش روشن ساخته و در عین حال اورا از چگونگی توان زبانیش آگاه میسازد۰ مقایسه زبان مادری و سوئدی به درك بهتر اهمیت و چگونگی
ساختار زبان كمك میكند۰
ادبیات كتبی و شفاهی تنها بیان كننده میراث فرهنگی نبوده بلكه ابزار انتقال دانش نیز میباشد۰ پرداختن
به كارهای ادبی، مانند شعر، داستان و نمایشنامه، اعم از ادبیات كودكان و یا بزركسالان، آگاهی فرد دو فرهنگه در مورد فرهنگهای مختلف و تفاوت میان آنها را بالا میبرد۰ البته منظور از پرداختن به ادبیات تنها نوع نوشتاری آن نبوده بلكه گوش دادن به نوار، تماشای فیلم و تصویر، شنیدن موزیك و استفاده از ابزار ارتباطی مدرن را نیز در بر میگیرد۰

شناخت فرهنگ و جامعه
آموزش زبان مادری مطالب فرهنگی و اجتماعی كشو مبدا ـ یعنی تاریخ، جغرافی، آداب و سنن، مردم، شرایط اجتماعی روز، موزیك و غیره ـ را نیز در بر میگیرد۰

اهداف نهائی
دانش آموز در پایان سال تحصیلی باید بتواند:
ـ در گفتگو شركت كرده، تجربیات و مشاهدات خود را بیان نموده و آنچه را كه شنیده بازگوئی كند۰
ـ متون گوناگون مناسب سن خود را خوانده و بفهمد۰
ـ مطالب كوتاه و یا نامه بنویسد۰
ـ در مورد سرزمین مادری مطلب نوشته و با سوئد مقایسه نماید۰

اهداف نهائی در پایان كلاس ۹
شاگرد باید بتواند:
ـ در گفتگو شركت كرده و در زمینه ای كنفرانس دهد۰
ـ روان، صحیح نوشته و منظور خود را بفهماند بنویسد۰
ـ ادبیات مناسب سن خود در زمینه های گوناگون را خوانده و بفهمد۰
ـ به تجزیه و تركیب زبانی و مقایسه آن با سوئدی بپردازد۰
ـ فرهنگ، تاریخ، آداب و رسوم و شرایط اجتماعی خود را شناخته و ارزشهای اجتماعی مربوطه را با
ارزشهای جامعه سوئد مقایسه نماید۰

ارزیابی و نمره گذاری
معیارهای ارزیابی
در برآورد و نمره گذاری معلومات شاگرد باید در تفاوت در امكانات آنان در آموختن الفبای خود توجه زیادی داشت۰ از جمله اینكه آیا زبان مورد نظر دارای خط و ادبیات كتبی میباشد یانه؛ آیا الفبای آنان لاتین و یا غیر لاتین است۰
در ارزیابی توانائی شاگردان در بكارگیری زبان بگونه ای جامع و متنوع توجه میشود۰ روانی مطلب، تنوع، مهارت دستوری و رعایت مقرات زبانی از جمله نكات مهم میباشند۰

همچنین معلومات شاگرد در مورد فرهنگ تاریخ، ادبیات، شیوه زندگی، شرایط اجتماعی و مقایسه آنها با جامعه سوئد نیز در نمره گذاری مورد توجه قرار میگیرد۰
از دیگر معیار ها میتوان آگاهی شاگرد در مورد چگونگی فراگیری زبان، مسئولیت پذیری، برنامه ریزی، عملكرد و خودسنجی شاگرد را نام برد۰

معیار نمره خیلی خوب Väl godkänd
شاگرد باید بتواند:
ـ زبان را در زمینه های مختلف بكار گرفته، ذخیره لغوی كافی داشته و افكار انتزاعی خود را بیان
كند۰
ـ گفتگو كرده، از خود مطلبی ارائه داده و راحت، شمرده و نسبتاً درست صحبت كند۰
ـ میان زبان مادری و سوئدی مقایسه بعمل آورده، و ویژگیهای آنها را بنمایاند۰
ـ نسبتاً درست، بدون غلط و متنوع بنویسد۰
ـ روزنامه و كتابهای ادبی و علمی مناسب سن خود را خوانده و بفهمد، اظهار نظر كند و به تجربیات
خود ربط دهد۰ همچنین مراجع كتبی و شفاهی خود را اعلام دارد۰
ـ در زمینه فرهنگ،آداب، تاریخ، جغرافی، مردم و آثار تاریخی خود آگاهی داشته باشد۰
ـ شرایط زندگی در سوئد و كشور خود را مقایسه نماید۰

معیار نمره عالی Mycket väl godkänd
شاگرد باید بتواند:
ـ روان، صحیح و متنوع خوانده و بنویسد۰
ـ به ویژگیهای زبان مادری و سوئدی آشنا باشد۰
ـ در زمینه های گوناگون كتابهای در سطوح و زمینه های مختلف مطالعه داشته و با توجه به
تجربیات خود آنها را كتباً و شفاهاً بازگو نماید۰



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:16 ::  نويسنده : صادق

پاس نامه ای برای خدا...

خدایا با قلبم تو را میخوانم...خدایا با چشمانم که خیس از باران اشکهایم هستند ت

و را صدا میزنم...زبانم را خاموش میکنم و فقط با چشمانم که به پیچ جاده ی آسمانت

مینگرد نگاه میکنم...با قلبم فریاد میزنم که...

 معبود من دوستت دارم...

خدایا تو را سپاس که هنوز باد حوصله ی آوردن بوی بهار را دارد...

خدایا تو را سپاس که هنوز میفهمیم بوی بهار را...

خدایا تو را سپاس که هنوز شکوفه ها بازی گوشند و با شیطنتهای معصوم

کودکانه اشان در کوچه های زندگی امان-که هنوز نام ماشین تقدسش را و دود

پاکی اش را ندزدیده اند-فریاد میزنند و میرقصند و به این طرف و آن طرف میجهند

و میگویند که برخیزید که همین حالا بهار در راه است...

خدایا به زیبایی سوگند که هیچ چیز مرا بیشتر از هوای ناب بهاریت و بوی شکوفه های

این مادر طبیعت،مرا تشنه نمیکند...

پس تو خود شاهد باش که احساس من قدر بهارت را دانست...



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:14 ::  نويسنده : صادق

آثار نماز و پاداش نمازگزاران

 

 

 

جلب رحمت خداطلب یاری از نماز

آرامشبازداشتن از فحشا و منكر

همراهی خدا با نمازگزارانولایت نمازگزاران

هدایت برای نمازگزارانانذار برای نمازگزاران

رستگاری برای نمازگزارانپاداش

امان در سایه ی نماز

 

جلب رحمت خداخداوند در سوره ی نور می فرماید: وَ اقیمُواالصَّلاةَ وَ اتواالزَّكاة وَ اَطیعُواالرَّسوُلَ لعَلكُمْ ترْحَمُونَ. (نور/ 56) " و نماز را بر پا دارید و زكات بدهید و رسول را اطاعت كنید تا مشمول رحمت شوید."

خداوند در این آیه اولین شرط برای داخل شدن در رحمت را برپایی نماز برمی شمارد.

 

طلب یاری از نمازوَاستعینُوا بِالصَّبْرِ والصَّلاةِ وَ اِنَّها لكبیرِةٌ اِلاّ عَلی الخاشِعینَ. (بقره/ 45) " و از صبر و نماز یاری بجویید و این كار جز از برای خاشعان گران است."

كلمه استعانت به معنای طلب كمك است و این هنگامی است كه انسان به تنهایی نمی تواند مشكلی را به دلخواه حل كند. چرا كه در حقیقت یاوری جز خدای یگانه وجود ندارد. این دو، بهترین وسایل برای پیروزی هستند.چون صبر هر بلایی را هر چند عظیم، كوچك و ناچیز می كند و نماز كه التجاء به خدا است، ایمان را در درون زنده ساخته و به آدمی می فهماند كه به جایی تكیه دارد كه انهدام ناپذیر است و به ریسمانی دست زده كه پاره شدنی نیست و به این ترتیب با ایجاد پایگاه درونی و تكیه گاه برونی كه برای پیروزی برمشكلات لازم است، راه غلبه برگرفتاریها آسانتر می شود و نیز می فرماید: یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوااسْتعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلوةِ اِنَ الله مَعَ الصّابِرینَ. (بقره/ 153) " ای كسانی كه ایمان آورده اید از صبر و نماز استعانت جوئید كه خدا با صابرین است."

در این آیه نیز برای پیروزی بر مشكلات به یاری جستن از یكی از بزرگترین ملكات (صبر) و یكی از بزرگترین عبادات (نماز) دعوت می كند.

 

آرامشخداوند در سوره رعد فقط یاد خدا را آرام بخش دلها می داند: اَلا بِذكرِ اللهِ تطمَئِنُّ القلوبُ (رعد/ 28) "آگاه باشید كه تنها یاد خدا آرامش بخش دلهاست. در سوره ی طه، هنگام اولین وحی به موسی(ع) می فرماید: … وَاَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْری (طه / 14) "… و نماز را برای یاد من به پادار." و این گونه نماز را از مظاهر یاد خود برمی شمارد. حال چرا در دل چنین كسانی ترس و غم جای داشته باشد. اِنَّ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ وَ اَقامُواالصَّلاةَ وَ اتُواالزَّكاةََ لَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ. (بقره/ 277) "كسانی كه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز برپا داشتند و زكات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند."

برای مردم با ایمانی كه با نماز یاد خدا را زنده نگه می دارند و با پرداخت زكات از بروز اختلاف طبقاتی جلوگیری می كنند، آرامشی است كه دیگران از دركش عاجزند و پاداشی كه فقط نزد پروردگار است.

 

بازداشتن از فحشا و منكر… وَ اَقِمِ الصَّلاةَ اِنَّ الصُّلاةَ تنهی عَنِ الفحشاءِ وَالمُنكَرِ وَ لَذِكرُاللهِ اَكْبَرُ واللهُ یَعلمُ ما تصنعُون.(عنكبوت/45 ) "… و نماز را برپا دار كه نماز انسان را از زشتی ها و منكرات باز می دارد و ذكر خدا بزرگتر است و خدا به هر چه كنید آگاه است."

طبیعت نماز از آنجا كه انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منكر است. نماز، كسی را كه به انواع وسایل هوسرانی مجهز و پایه های حكومت غرایز طغیانگر در كانون وجودش مستحكم و پابرجاست و برای آنها مرزی نمی شناسد، كنتر ل می كند. در هر روز پنج بار ادای نماز كردن، صبح بعد از برخاستن از خواب (كه انسان از همه چیز غافل است)، وسط روز (هنگامی كه غرق در زندگی مادی است)، در پایان روز و آغاز شب، می تواند جامعه ای صالح ایجاد نماید. نمازی كه برای انجام آن از ابتدا، انسان خود را از هرگونه آلودگی پاك كرده و حرام و غضب را از خود دور می سازد و با حمد، تسبیح، تكبیر و سلام بر بندگان صالح خدا، خدا، مقام اولیاء، درجات مردان خدا، عذاب الهی، كیفر خطاكاران، حسابهای دقیق و بی اشتباه روز رستاخیز را به یاد می آورد و با قیام در مقابل خدا، او را از هر چیز برتر و بالاتر می شمرد و با یاد نعمتهایش او را سپاس می گوید و از او صراط مستقیم را می طلبد، بدون شك انسان را متوجه جهان معنوی كرده و در درونش جنبشی به سوی حق و پاكی پیدا می شود و او را از خودخواهی و دنیاپرستی باز می دارد و با تواضع در مقابل ذات لایزال الهی، عشق به جاه و مقام، كنار می رود. نمازگزار با توجه به معانی آیاتی كه در نماز می خواند، قهراً از مواعظش پند گرفته، به امر و فرمانش تن داده و خود را از گناهان باز می دارد. مسلماً ذكری كه متضمن یاد خدا و خشوع در برابر او و تلاوت قرآن (كه بر وعده ثواب، عذاب و هدایت مشتمل است) می باشد با گناهان سازش ندارد.البته میزان اثر نماز به درجه خلوص نمازگزار بستگی دارد و این كه چه مقدار موانع را از بین برده باشد. بدیهی است هر چه موانع بر سر راه ارتباط انسان با خدا كمتر باشد، اثر آن بیشتر و بر عكس هر چه موانع بیشتر باشد، اثر نماز كمتر است. چرا كه بازدارندگی از گناه، اثر طبیعی نماز است.

اِنَّ الاِنسانَ خلِقَ هَلوعاً. اِذا مَسَّهُ الشرُّ جَزُوعاً. وَ اِذا مَسهُ الخَیْرٌ مَنوعاً. اِلاّ المُصَلینَ. الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُون.(معارج/ 19 تا 23) "انسان، حریص و كم طاقت آفریده شده – هنگامی كه بدی به او رسد بی تابی می كند. و هنگامی كه خوبی به او رسد مانع دیگران می شود. مگر نماز گزاران. آنها كه نماز را مرتباً به جا می آورند."

انسان، حریص و كم طاقت و خودخواه است. در بدیها بی تابی می كند و خوبیها را منحصراً برای خود می خواهد؛ مگر نمازگزاران كه نمازشان و ارتباطشان با خالق یكتا، آنها را از هر فحشاء و منكری باز می دارد:وَالَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ یُحافِظونَ. (معارج / 34) " و آنها كه بر نماز مواظبت دارند."

نمازگزارانی كه نماز را با حفظ ظاهر آن (آداب، شرایط، اركان و خصوصیات آن) و حفظ روح آن (حضور قلب) به طور دائم می خوانند.

 

همراهی خدا با نمازگزاران"وَ لقَدَ اَخذاللهُ میثاقَ بَنی اِسْرائیلَ وَ بَعَثنا مِنهُمْ اثنیْ عَشَرَ نقیباً وَ قالَ اللهُ اِنّی مَعَكُمْ لَئِنْ اَقَمتمُ الصَّلاةَ. (مائده / 12) " و خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم و خداوند گفت من با شما هستم اگر نماز را بر پا دارید… ."

در این آیه حمایت و همراهی خدا از بنی اسرائیل را مشروط به شروطی می كند كه اولین آنها بر پاداشتن نماز است. یعنی تا وقتی كه نماز را برپا دارند مشمول حمایت خداوند می شوند و ترك نماز، ترك هدایت خداوند را در پی دارد. این معنا می تواند شامل تمام نمازگزاران و تاركان نماز نیز باشد.

 

ولایت نمازگزاران" اِنَّما وَلیُّكمُ اللهُ و رسولهُ والَذینَ یُقیمونَ الصَّلاةَ و یُوتونَ الزَّكاةَ و هُمْ راكِعونَ." (مائده/ 55) "سرپرست و رهبر شما تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آورده اند و نماز را برپا می دارند و در حال ركوع، زكات می پردازند."

سرپرستی و رهبری جامعه ی اسلام از آن خدا و پیامبر اوست و نیز از آنِ مؤمنینی كه برای خدا و اتصال به سرچشمه ی فیوضات الهی، نماز را بر پا می دارند و هنگام ركوع زكات می دهند.

 

هدایت برای نمازگزاران"اِنَّما یَعْمُرُ مَسجدَاللهِ مَنْ امَنَ بِاللهِ الیوم الاخِرِ و اَقامَ الصَّلاةَ و اتی الزَّكاةَ و لم یَخْشَ اِلاّ اللهَ فَعَسی اُولئكَ اَنْ یِكونُوا مِنَ الْمُهتدینَ." (توبه / 18) "مساجد الهی را تنها كسی آباد می كند كه ایمان به خدا و روز قیامت آورده و نماز را برپا دارد و زكات را بپردازد و از چیزی جز خدا نترسد، ممكن است چنین گروهی هدایت یابند."

هدایت ممكن است برای گروهی باشد كه علاوه بر ایمان به خدا و روز قیامت، اهل اقامه نماز و پرداخت زكات و خشیت از خدا باشند. ایمانی كه فقط ادعا نباشد بلكه در عمل ثابت شود و فقط چنین كسانی برای عمران مساجد محق هستند.

 

انذار برای نمازگزاران"… اِنَّما تنذِرالَذینَ یَخشونَ رَبَّهمْ بالغیبِ و اَقامواالصَّلاةَ و منْ تزكی فَانّما یَتزكی لِنفسه و الی الله المصیرُ." (فاطر / 18) " … تو فقط كسانی را انذار می كنی كه از پروردگار خود در پنهانی می ترسند و نماز را برپا می دارند و هر كس پاكی پیشه كند نتیجه ی آن به خودش باز می گردد و بازگشت به سوی خداست."

ای پیامبر انذارهای تو نسبت به مكذّبان تو محقق نمی شود. زیرا كه دلهایشان مُهر شده است و سخن الهی تنها در دلهای آماده اثر می گذارد و تا در دلی خوف خدا نباشد و در نهان و آشكار، مراقبت یك نیروی معنوی را بر خود احساس نكند و با انجام نماز كه قلب را زنده می كند و به یاد خدا می دارد، به آن كمك نرساند؛ این آمادگی حاصل نخواهد شد. آنها كه روح و قلبشان مملو از خشیت و ترس آمیخته با عظمت خداست و با برپایی نماز، عملاً او را عبادت و پرستش می كنند.

 

رستگاری برای نمازگزاران" قَدْ اَفلحَ منْ تزكی. وَ ذَكرَ اسْمَ رَبِّه فَصَّلی. (اعلی/ 14 و 15) " مسلماً رستگار می شود كسی كه خود را تزكیه كند – و نام پروردگارش را به یاد آورد و نماز بخواند."

در این آیات سه چیز را عامل رستگاری می داند، تزكیه، ذكر نام خداوند و سپس به جا آوردن نماز. در اینجا پس از ذكر نام خداوند، بجا آوردن نماز را ذكر می كند. زیرا نمازگزار تا به یاد خدا نباشد و نور ایمان در دلش پرتوافكن نشود به نماز نمی ایستد. به علاوه، نمازی ارزشمند است كه توأم با ذكر و یاد او باشد.

 

پاداش"رِجالٌ لا تلهیهم تِجارةٌ ولابَیعٌ عن ذِكراللهِ و اَقامِ الصَّلاةِ و ایتاءِ الزَّكاةِ یخافونَ یَوماً تتقلبُ فیه القلوبُ والابْصارُ.  لِیجزیهمُ اللهُ اَحسنَ ما عملوا و یزیدهُمْ مِنْ  فَضله …"(نور/ 37 و 38) " مردانی كه هیچ كسب و تجارتی آنان را از یاد خدا غافل نگرداند و نماز به پا دارند و زكات بدهند  و از روزی كه دلها و دیده ها در آن روز حیران و مضطرب است، ترسان و هراسانند – تا خدا در مقابل بهترین اعمال ایشان جزاء و ثواب عطاء فرماید و از فضل و احسان خویش بر آنها بیفزاید…"

 و نیز می فرماید: " لكنِ الراسخُونَ فِی العلمِ منهمْ والْمؤمنونَ یُؤمنونَ بما اُنزلَ اِلیكَ و ما اُنزلَ من قبلكَ والْمقیمینَ الصَّلاةَ والْمؤتونَ الزَّكاةَ والمؤمنونَ باللهِ والیومِ الاخرِ اُولئكَ سَنؤتیهم اجراً عظیماً." (نساء / 162) "اما آنهایی كه علم در دلهایشان رسوخ یافته و ایمان دارند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان می آورند و نماز را برپا می دارند و زكات می دهند و به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند به زودی به آنان پاداش عظیمی خواهیم داد". پاداش عظیم و افزون كه از فضل خدا بر آن افزوده می شود؛ برای مؤمنان به خدا و رسولش و آنچه بر او نازل شده و ترسان از روز قیامت است كه علاوه بر آن، نماز را نیز اقامه كرده و زكات می پردازند.

 

امان در سایه ی نماز" فَاذا نسلخَ الأشهُرُ الحُرُمُ فَاقتلواالْمُشركینَ حیثٌ و جَدْتُّموهمْ و خُذوهمْ واحصُروهمْ وَاقعُدوا لهم كلَّ مَرْصدِ فَانْ تابُوا و اَقامُواالصَّلاةَ و اتواالزَّكاةَ فَخَلوا سبیلهمْ اِنَّ الله غفورٌ رحیمٌ." (توبه/ 5) " هنگامی كه ماههای حرام پایان گرفت مشركان را هر كجا بیابید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره كنید و در هر كمین گاه بر سر راه آنها بنشینید، هر گاه توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند آنها را رها سازید بدرستی كه خداوند آمرزنده و مهربان است.

نماز، علاوه بر این كه برای مؤمنان نمازگزار آثار فراوانی دارد، برای مشركان نیز مأمن امنی به شمار می رود؛ اگر توبه كنند و نماز را به پا دارند. زیرا نماز از روشنترین مظاهر عبادت خدا و نشانی از توبه حقیقی است. هر گاه چنین كنند، نه تنها از قتل و اسارت در امانند، بلكه برادر دینی مسلمانان نیز به شمار می آیند. " فانْ تابوا و اَقامواالصَّلاة واتواالزَّكاةَ فَاِخوانكمْ فِی الدّینِ و نفصلُ الایاتِ لِقومِ یعلمونَ." (توبه/ 11) " پس هر گاه توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند برادر دینی شما هستند و ما آیات خود را برای جمعیتی كه می دانند شرح می دهیم."

هر گاه چنین كنند نه تنها از نظر احترام و محبت هیچ تفاوتی با سایر مسلمانان ندارند، بلكه با آنان در حقوقی كه اسلام آن را معتبر دانسته مساوی خواهند بود.

این بود بیان اجمالی از آثار و نتایج اقامه نماز برای نمازگزاران. بدیهی است كه اثرات نماز به میزان اخلاص، معرفت و توجه به آن بستگی دارد و هر كس به هر درجه ای از آن معرفت نائل شود، حقیقت نماز را به همان میزان درك می كند.

بارالها!

به حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین توفیق درك حقیقت نماز را به ما عطا بفرما



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:13 ::  نويسنده : صادق

نماز و آثار و فوايد آن  
 

 نماز و آثار و فوايد آن (1)

نویسنده: آيت الله جوادي آملي

بحث پيرامون عظمت نماز و فوائد نماز و همچنين اشاره به آثار سوء ترك نماز يا آثار سوء بدنمازي است و عصاره اين بحث در سه فصل خلاصه مي‌شود:

فصل اول: آنچه كه به انبياء و اولياء ـ عليه السّلام ـ رسيده است و سيره آنها از طرف قرآن كريم تبيين شد.

فصل دوم: درباره منافع نماز و فوائد سودمند نماز و عظمتي كه اسلام براي نماز و نمازگزار قائل است.

فصل سوم: عواقب وخيم تاركان نماز يا تضييع كنندگان نماز يا كساني كه نماز را به بي‌حرمتي مي‌گيرند و براي آن ارجي قائل نيستند.

فصل اول:

انبياء ابراهيمي ـ عليه السّلام ـ با نماز مأنوس بودند چه اينكه قبل از ابراهيم خليل ـ عليه السّلام ـ هم با نماز محشور بودند ولي آنچه فعلاً در روي زمين حكومت مي‌كند دين ابراهيمي است و پيروان انبياء ابراهيمي‌اند كه موحدان زمين را تشكيل مي‌دهند، ذات اقدس الله درباره‌ي خليل خود ابراهيم مي‌فرمايد: مهمترين خواسته خليل حق اين بود كه خدايا مرا اقامه كننده نماز قرار بده و همچنين ذريه مرا برپا دارنده نماز بساز «رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلوةِ و مِنْ ذُرِّيَّتي» چه اينكه فرزند خود را وقتي در كنار كعبه به وديعت الهي سپرد عرض كرد پروردگارا من اينها را در اين وادي غير ذي‌زرع نهادم.«رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلوةَ فَاجْعَلْ اَفئدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوي اِلَيْهِم» براي اينكه از كنار خانه وحي، اقامه نماز آغاز بشود و اين اقامه نماز با ذريه من انجام بگيرد من اينها را به وديعت در كنار خانه تو به صاحب‌خانه سپردم تا هدف اينها كه اقامه نماز است محقق بشود. همين دعا و دعوت خليل حق در ذريه‌اش جلوه كرد.

يكي از ذراري برجسته حضرت ابراهيم موساي كليم است كه آغاز وحي او با دستور نماز شروع مي‌شود وقتي خدا به موساي كليم وحي فرستاد و فرمود آنچه را كه بر تو تلاوت مي‌شود استماع كن و بدان «اِنَّي اَنَا الله لا اِلهَ اِلاّ اَنَا» آنگاه فرمود «اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكري» نماز را براي احياي ياد من اقامه كن.

وقتي نوبت به عيساي مسيح ـ عليه السّلام ـ مي‌رسد معرفي قرآن درباره عيساي مسيح اين است كه عيسي فرمود:«وَ اَوْصانِي بِالصَّلوةِ وَ الزَّكوةِ ما دُمْتُ حَيّاً» يعني من تا زنده‌ام با نمازم وقتي هم كه رحلت كردم باز با نماز در آن عالم هستم. يكي از انبياء ابراهيمي، اسماعيل صادق الوعد است كه يك سيره خاص و مخصوص به خود دارد. قرآن كريم در تبيين سيره آن حضرت مي‌فرمايد:«وَ كانَ يَأمُرُ اَهْلَهُ بِالصَّلوةِ» يعني نه تنها خود نماز را اقامه مي‌كرد بلكه اهلش را به اقامه نماز امر مي‌كرد.

نوبت به وجود مبارك پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ كه رسيد خدا به او فرمود:«وَ أمُرْ‌ اَهلَكَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِر عَلَيْها» و آيه «اَقِمِ الصَّلوة لِدلُوكِ الشَّمس اِلي غَسَقِ الليْل» كه خطاب مستقيم به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ است و شامل امت اسلامي مي‌شود نماز پنج وقت را از دلوك شمس الي غسق الليل كه چهار نماز است « اِنَّ قُرآنَ الْفَجر كانَ مَشْهوداً» كه پنجمين نماز است يعني نماز صبح. وقتي اين فرايض پنج‌گانه را به جا آوردي نوبت به نافله مي‌رسد كه اين نافله براي تو تنظيم شده است به عنوان وجوب گرچه براي ديگران براي ديگران نافله است فرمود:«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» اين تهجد امر است وامر لزومي نه اينكه براي تو مستحب است نافله يعني زائد، يعني يك واجد زائدي است بر تو. گرچه براي ديگران امر نيست اما براي تو امر خاصي مقرر شده است. باري درباره رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ هم اين چنين مسئله نماز را ترسيم كرده است.

درباره رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ رسيده است كه در جلسات علمي يا غير علمي مي‌نشست و سخن مي‌گفت و سؤال مي‌كرد و جواب سؤال مي‌داد و خلاصه مسائل را به عرض حضرت مي‌رساندند، اما همين كه موقع نماز فرا مي‌رسيد، «اِذا حَضَرتِ الصِّلوةُ كَاَنَّهُ لا يَعْرِفُهُمْ و لا يَعْرِفُونَهُم» مثل اينكه حاضري را نمي‌شناخت و حاضران هم او را نمي‌شناختند، اهميت نماز طوري در حضرت اثر مي‌كرد كه فوراً جلسه رسمي را ترك مي‌كرد و به نماز مي‌پرداخت. بعداً ممكن بود آن جلسه را ادامه دهد. اين بر اثر آن گرايش به نماز است كه از راه وحي تصعيدي نصيب اينها مي‌شود كه اينها از ياد حق لذت مي‌برند. پس انبياء ـ عليهم السّلام ـ آنچنانند و ائمه ـ عليهم السّلام ـ اين چنينند و پيروان اينها هم كه مؤمنين راستيند اينها هم همين راه را طي مي‌كنند.

وقتي مؤمنين را قرآن معرفي مي‌فرمايد:«قَدْ اَفْلَحَ المُؤمِنونَ الَّذينَ هُم في صَلاتِهِم خشِعُون» يا «اِنَّما المُؤمِنون الَّذينَ آمَنوا بِاللهِ و رَسُولِهِ وَ اَقامُوا الصَّلوةَ» اولين وظيفه عبادي كه بعد از اعتقاد ديني ذكر مي‌شود درباره مردان باايمان همان نماز است بعد مسئله زكوة و ساير فروع دين گاهي مطرح مي‌شود و اين مؤمنين از آن جهت كه جزء پيروان راستين انبياء و اولياءاند گويا نماز بر اينها واجب شده است. يعني قرآن تعبيري درباره نماز بر مؤمنين دارد كه مشابه آن تعبير را درباره نبوت براي مؤمنين يا هدايت براي متقين دارد. توضيح مطلب اين است كه با اينكه قرآن نماز را بر همه واجب كرده است مسئله اقامه نماز بر هر مكلفي واجب است ولي درباره خصوص مؤمنين فرمود:«اِنَّ الصَّلوة كانَتْ عَلَي المؤمِنينَ كِتاباً مَوْقُوتاً» نماز براي مردم باايمان يك امر تثبيت شده است. مثل اينكه درباره نبوت هم آمده كه«ما اَرْسَلناكَ اِلاّ كافَّةً للنّاسِ» يا در آيه‌اي ديگر «و ما اَرْسَلْناكَ اِلاّ رَحْمَةً للْعالَمينَ» ولي در مورد بهره‌مندان از رسالت و نبوت، نام مردان با ايمان را ياد مي‌كند كه در سوره آل عمران فرمايد: «لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَي الْمُؤمنين اِذْ بَعَثَ فيهم رَسُولاً مِنْ اَنُفُسِهِم» مشابه آن تعبيري است كه درقرآن كريم درباره قرآن فرمود: «شَهْرُ رَمَضان الّذي اُنْزِلَ فيه الْقُرآنُ هُديً للنّاس» معذالك فرمود« الم ذالِكَ الكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُديً للمُتَّقين» با اين كه همه مردم موظفند از قرآن بهره ببرند اما چون مردان پرهيزگار طرفي مي‌بندند فرمود: قرآن براي هدايت متقيان است.

بخش دوم

قرآن فوائد فراواني براي نماز ذكر مي‌كند. مي‌فرمايد: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الفَحْشاءِ وَ المُنكَر» نماز جلوي زشتي را مي‌گيرد زيرا طهارت هست شرايط و عادات و آدابي دارد. حليّت مكان مي‌طلبد و حليت لباس مي‌طلبد. طهارت مكان مي‌طلبد و طهارت لباس مي‌طلبد.

بعضي شرطند، بعضي شطرند (جزءاند) بعضي وجوبي، بعضي ندبي، بعضي عنوان ادب و دستور و سنّت. اين مجموعه، نماز را مي‌سازد البته چون جهان طبيعت، جهان تأثير و تأثر متقابل است همان طور كه «اِنَّ الصّلوةَ تَنْهي عَنِ الفَحْشاء وَ المُنْكَرِ» اِنَّ الفَحْشاءِ هم تَنْهي عَنِ الصَّلوة كسي كه اهل فحشاء و منكر است توفيق خواندن نماز ندارد. اينها يك تضاد متقابل دارند ممكن نيست كه نماز جلوي فحشاء را بگيرد ولي فحشاء اثر منفي در مورد نماز نگذارد. همان طوري كه نمازگزار از فحشاء منزه است، انسان فحاش يا فاحش يا بدعمل هم توفيق انجام نماز را ندارد. اين اولين فايده‌اي كه قرآن كريم براي نماز ذكر مي‌كند و فايده اخلاقي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، همه اين منابع را در سوره مباركه معارج مي‌توانيد بيابيد اين سوره معارج در مكه نازل شده سخن از زكوة فقهي نبوده، چون زكوة فقهي مصطلح در مدينه واجب شده، ولي سوره مباركه معارج كه سوره مكّي است فرمود :«اِنَّ الانسانَ خُلِقَ هَلُوعاً اِذا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعاً وَ اِذا مَسَّهُ الخَيْرُ مَنُوعاً اِلاّ المُصَلّين» اين هلوع بودن، جزوع بودن،بي قرار بودن، منّاع خير بودن، خير و بركات را براي خود خواستن، خير را توسعه ندادن، شرح صدر نداشتن، جزع را تحمل نكردن و خير را براي ديگران طلب نكردن، اينها جزء رذايل اخلاقي است كه هر بخشي براي خود آثار سوء آن بخش را دارد. بخش مربوط به تورم و احتكار و گراني، تطفيف و كم فروشي و بخشي هم در مسائل سياسي است كه اگر يك حادثه تلخي آمد به گروه‌هاي ديگر وابسته مي‌شود، جزع مي‌كند، بي صبري نشان مي‌دهد. اگر همه اينها تحليل شود تمام رذايل اخلاقي و اجتماعي مانند آن از آن استنباط مي‌شود. فرمود انسان طبيعتاً اين چنين است، گرچه فطرتاً موحد است، فطرت انسان البته حق‌خواه و حق‌طلب است كه «فِطْرَةَ اللهِ الَّتي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها لا تَبديلَ لِخَلْقِ اللهِ» اما طبيعت انسان كه «اِنّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طينٍ» مبتلا به رذايل اخلاقي است اين جنبه «طين لاذب» بدون «حَمأمَسْنُون» بودن،«سلسال» بودن و امثال ذلك اين رذايل طبيعت و ماده را به همراه دارد. بنابراين انسان طبعاً هلوع است گرچه فطرتاً موحد و خيرخواه.

نماز به انسان مي‌گويد حقوق ديگران را نگير، بلكه با خدا رابطه پيدا كن، و وقتي با خدا رابطه پيدا كردي رزق را از او مي‌طلبي و اين «نعبد»گفتن و متكلم مع الغير آوردن و دعاها را به صورت متكلم مع الغير ذكر كردن و خير ديگران را خواستن و ديگران را در خير خود سهيم دانستن ايجاب مي‌كند كه انسان در مسائل اقتصادي هم ديگران را فراموش نكند.

اين ديني كه دستور مي‌دهد در سحرها برخيز و چهل مؤمن را لااقل دعا كن، دستور روز هم اين است كه حداقل چهل مؤمن را دستگيري بكن، مشكلات چهل مؤمن را هم برطرف بكن. اين دستور شبانه براي تهذيب روزانه است. باري بسياري از فضايل اخلاقي را در سوره معارج به بركت نماز تبيين مي‌كند و بسياري از رذايل اخلاقي را به بركت نماز مي‌زدايد، فرمود اينها كساني هستندكه تن به تباهي نمي‌دهند و از زهد معنوي برخوردارند.

فايده ديگري كه ذات اقدس الله براي نماز ذكر مي‌كند در سوره مباركه حمد بيان شده است: اين كه بگوييد «ِايّاكَ نَعْبُدُ و اِيّاكَ نَسْتَعين» اما راه استعانت را هم مشخص كرده است. فرمود:«وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة ...» شما اگر بخواهيد از مدد غيبي برخوردار باشيد به وسيله نماز از خدا استعانت كنيد. خدايي كه خير معين است و خير معاون، به اعانت شما توجه مي‌كند، پس نماز بهترين رابط است بين خلق و خالق و عبد و مولي كه از اين راه فيض مولي به خلق و عبد برسد از اين جهت فرمود:«وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ اِنَّها لَكَبيرَةٌ اِلاّ عَلَي الخاشِعينَ»

منبع:نماز زيباترين جلوه‌ نيايش، ص 



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:59 ::  نويسنده : صادق



 




 

http://roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/13/www.roozgozar.com-942.gif



 

 ستاره من...

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com  تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com


ستاره ی من!
چگونه ستایشت کنم در حالی که قلبت از محبت بی نیاز است؟

بگذار نامت را تکرار کنم...

نامت زیباست ؛ دلنشین است ..

چه داشته ای که این گونه مرا طلسم کرده ای؟!

من اینگونه نبودم 

تو هوای دلم را با طراوت کردی

زمانی که با تو هستم، به آسمان ، به بیکران پرواز می کنم

پس بدان دوستت دارم
 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com
گرچه پایان راه را نمی دانم


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

 



 

آرزویی کن . . . .

 


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com


 


آرزویی کن . . . .شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

گوش های خدا پر از آرزوست
شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

و دست هایش پر از معجزه

آرزویی کن . . . .
شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

شاید کوچکترین معجزه ی خدا
 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

بزرگترین آرزوی تو باشد !
شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com


 


 



 





درباره وبلاگ


به وبلاگ خوش آمدید از حسن انتخاب شما کمال تشکر راداریم لطفا نظرات و پیشنهادات خودتان را بنویسید. با تشکر
١فرهنگي تغييرات وتکنولوژي-ديني
تبریک سال نو خداوند کدام گناه‌ها را نمی‌بخشد؟ اطلاعات نماز اطلاعات عمومی دینی میلاد امام حسن مجتبی (ع) بر مسلمین مبارکباد تبریک میلاد باسعادت حضرت محمد(ص9 و امام صادق (ع) داستان شیطان و مرد نماز گزار دانستنی های جالب و مفید از بین بردن بوی سیر و رفع بوی پیاز از دهان... اعمال ماه ذی القعده حلول ماه رمضان را پیشاپیش تبریک می گویم نكته‌های خواندنی درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها) آغاز کار با نام خدا معنی ایمان ازدیدگاه امام علی (ع) روغن نارگیل چه خواصی دارد ورمی کمپوست چیست ؟ زندگی نامه شهید مسلم فشایی به همراه وصیت نامه اش تفسیر سوره یس دانستنیهای جالب و عجیب علمی!!! معجزه‏اى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عوامل مؤثر بر سلامت نظام اداري و رشد ارزش‌هاي اخلاقي در آن امید بخش‌ترین آیه قرآن کریم از زبان رسول اکرم(ص) نقش فرهنگ در پيشبرد اهداف استراتژيك سازما نها فرا رسیدن سال 1395را پیشاپیش تبریک می گویم فرهنگ و استراتژي یک دنیا شگفتى در یک پرنده كوچک ویژگی خاص «آیة‌الکرسی» فرهنگ سازماني از نقطه نظر رابرت كويين پیشاپیش شب یلداتان مبارک اسرار آفرينش در قرآن-قسمت نخست اربعين امام حسين عليه السلام چگونه عمر لپ تاپ مان را افزایش دهیم؟ رنگ شناسی در معماری فرارسيدن مام محرم ايام سوگواری سرور آزادگان جهان امام حسين (ع) را تسليت می گوييم پیشاپیش عید غدیر خم بر همه مسلمانان مبارک عيد قربان؛ روز ذبح نفس با تيغ تقوا لقب قائم علیه السّلام چرا بعضی از ویروس ها از دید ویروس کش پنهان می مانند ؟ از قلب ویندوز خود نسخه ی پشتیبان تهیه کنید پیشاپیش عید فطر را تبریکی گوییم عید مبارک باد مدیریت اسلایدهای چندبخشی در پاورپورینت 12 برند گرانقیمت خودروسازی جهان 25 مکان برتر گردشگری دنیا حلول ماه مبارک رمضان بر شما مبارک باد تصاویری زیبا از طبیعت روستای شیخ مصطفی سرولایت در آبشار یخی آبنیک+تصاویر
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی وآموزشی وگردشگری و آدرس nnjj.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان