علمی وآموزشی و مذهبی وگردشگری و جهانگردی
آموزشی ومذهبی و جهانگردی و علمی
 
 
دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 10:57 ::  نويسنده : صادق

به گزارش سیاست ما، علی لاریجانی در هشتمین همایش حکمت مطهر با ابراز خرسندی از توجه به اندیشه‌ های شهید مطهری در چند سال اخیر و با  تاکید بر لزوم توجه به گفتار و توصیه‌ های امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره اندیشه‌ های شهید مطهری گفت: هرچند همه مدیران نظام به آرای این شهید بزرگوار تعلق خاطر دارند ولی این کافی نیست و باید بر اساس اندیشه‌های شهید مطهری به الگوی مناسبی از مدیریت برسیم و نواقص موجود را رفع کنیم.
رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به نقش مهم اندیشه‌های شهید مطهری در شکل‌گیری و پایه‌ ریزی مبانی نظام جمهوری اسلامی توجه به سرنوشت مسلمانان را از دغدغه‌های شهید مطهری برشمرد و گفت: عدالت، معنویت و آ‌زادی سه رکن فکری استاد مطهری است که باید به آن توجه کنیم.
لاریجانی افزود: از دیدگاه شهید مطهری آزادی وقتی تحقق می یابد که پشتوانه معنوی داشته باشد و در این صورت آزادی معنوی حرکت صحیح جامعه را تضمین می‌کند.
وی با اشاره به دیدگاه‌ های شهید مطهری درباره لیبرالیسم گفت: استاد با رد نظریه آزادی لیبرالیستی آن را تک بعدی می داند و معتقد است بر خلاف آزادی معنوی که باعث عمق‌بخشی و رشد جامعه می‌شود،لیبرالیسم در ادامه کار خود برای عدالت و آزادی محدودیت قائل می شود.
رئیس مجلس شورای اسلامی توجه به فطرت و استعدادهای بشری و ایجاد بستر مناسب برای بروز استعدادی بشری را از اصلی ترین مبانی فکری شهید مطهری در بحث عدالت و اجتماع دانست و اضافه کرد: از این دیدگاه جامعه ‌ای عدالت دارد که زمینه بروز استعدادها و فضای رقابت سالم در آن فراهم باشد.
لاریجانی در ادامه بیداری اسلامی در همه جغرافیای ملل مسلمان و نفی ناسیونالیسم غیرمنطقی را از دل ‌مشغولی‌ های اصلی شهید مطهری برشمرد و گفت: استاد همواره در بحث بیداری اسلامی از افرادی همچون کواکبی و سیدجمال ‌الدین اسدآبادی یاد می کرد و با به کارگیری واژه ملت واحده اسلامی همواره نگران اندیشه‌ های تفرقه ‌افکنانه بود.
رئیس مجلس شورای اسلامی قطعه ‌قطعه کردن جامعه اسلامی و توجه به برخی مسائل تاریخی بی اساس را مانند آنچه در مورد حمله اعراب به ایران و اسلام آوردن اجباری ایرانیان و یا رویکرد ایرانیان به تشیع و علت مخالفت آنان با اعراب گفته می‌شود از دیگر نگرانی‌های شهید مطهری دانست و گفت: شهید همواره بر این نکته تاکید داشت که امت واحده اسلامی باید با اتحاد و همدلی به مقابله با استعمار برخیزد.
لاریجانی با اشاره به تحولات بیداری اسلامی در کشورهای عربی گفت: برای شکل گیری این حرکات زحمات زیادی کشیده شده است و نباید به صرف اظهارنظر برخی افراد و تنگ‌ نظری‌های آنها کل حرکت را زیر سؤال برد.
وی با رد برخی دیدگاه‌ ها مبنی بر آمریکایی بودن برخی از این جریان‌ها تاکید کرد: جریان‌های اخیر جهشی برای امت اسلامی به شمار می‌آید و ما هم باید تلاش کنیم تا این حرکت‌ها به بار نشیند.

باید برای پیروزی بیداری اسلامی به ملت‌ها کمک‌ کنیم      
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: برخی کشورها که از بیداری اسلامی احساس آزردگی پیدا کرده‌اند، به دنبال دعواهای تصنعی و دعواهای شیعه و سنی در این کشورها هستند.
لاریجانی با تاکید بر اینکه این دعواها برای کشورهایی که در آنجا بیداری اسلامی روی داده ، خطرناک است، بر نقش روشنگرانه جمهوری اسلامی ایران در این زمینه تاکید کرد.
وی افزود: اگر ما از نظر شهید مطهری به این صحنه‌ ها نگاه کنیم نباید اشتباهات تاکتیکی این کشورها ما را برای کمک به آنان مایوس کند.
لاریجانی گفت: وظیفه نظام و ملت ایران است تا به کشورهایی که در آنجا بیداری اسلامی شکل گرفته است کمک کنند و اگر دعوای فرقه ‌ای نیز در بین آنها شکل گرفت به روشنگری آنان بپردازند.
وی گفت: از آغاز بیداری اسلامی تاکنون رهبر معظم انقلاب اسلامی از این حرکت پشتیبانی و حمایت کرده و پرچمدار بیداری اسلامی شده‌اند.
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: ما باید در هر شرایط برای پیروزی بیداری اسلامی به ملت‌ ها کمک‌ کنیم.
 

لزوم بازگشت به اندیشه های شهید مطهری
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: از تکالیف امروز ما این است که باید به فکر شهید مطهری برگردیم .
علی لاریجانی با تاکید بر توجه به عرصه اقتصادی کشور افزود: در اینکه رویکرد کشور ، آبادانی و تحقق عدالت درست بوده است ، تردیدی ندارم و مسئولان از ابتدای انقلاب اسلامی دغدغه عدالت داشتند و تلاش کردند تا عدالت محقق شود.

 


وی گفت: گرایش به آبادانی شهرها و روستاها کارهای خیلی درستی است و نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس علاقه مندی به عدالت در مناطق محروم سرمایه گذاری های زیادی کرده است.
رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: اما شهید مطهری بحثی دارد مبنی بر اینکه اگر در طرح ها ابهام وجود داشته باشد این از آفات انقلاب می شود که باید به آن توجه کرد.
لاریجانی گفت: اگر ما از نظر تئوری پردازی ابهام داشته باشیم این می تواند آفت باشد.
وی افزود: ما درباره عدالت دچار نوساناتی در کشور بودیم و در ابتدای انقلاب برخی مدیران سیاسی به نگاه نیمچه سوسیالیستی را به عنوان گزینه عدالت توجه کردند.
رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در دوره ای نیز نوعی آزادی در معاملات و تجارت و رقابت شکل گرفت هر چند رقابت در نظر شهید مطهری رکن است اما این به تنهایی کافی نیست و ارزش های دیگری به آن سمت و سو می دهد.

 


لاریجانی با بیان اینکه حالا هم بحث عدالت هر روز در کشور بیان می شود، گفت: آیا عدالتی که ما امروز داریم تعریف ساز و کاری دارد ؟ به نظر من این گونه دقیق نیست.
وی افزود: فکر می کنیم گاهی کارهایی که انجام می دهیم به عدالت کمک می کند که نه کمکی به رقابت می کند و نه به

 

مشارکت عامه بنابراین کشور را دچار مشکل می کند.

 

Image

 

 

 

 

 



دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 10:52 ::  نويسنده : صادق

سید محمدحسین طباطبایی

 
عالم مسلمان
دوران نوین
Ayatollah tabatabai.jpg
علامه طباطبایی در دوران کهولت
نام: سید محمدحسین طباطبایی
عنوان: آیت‌الله و علامه
زادروز: ۱۲۸۱ شمسی تبریز
درگذشت: ۱۳۶۰ شمسی
نژاد: ایرانی
منطقه: تهران
مذهب: شیعه دوازده‌امامی
سنت مدرسه‌ای: فقه جعفری
زمینه‌های فعالیت: تفسیر، فقه، فلسفه و عرفان
آثار: المیزان
تأثیرپذیران: علامه طهرانی

سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی (۱۲۸۱ - ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ هجری شمسی در تبریز) مولف تفسیر المیزان، فقیه، فیلسوف و مفسر قرآن، شیعه و ایرانی است.

اهمیت وی به جهت زنده کردن حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزه‌های تشیع بعد از دوره صفویه بوده‌است. به ویژه اینکه وی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی اکتفا نکرده، به تأسیس معرفت شناسی در این مکتب می‌پردازد. همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان برجسته در دوران مواجهه با اندیشه‌های غربی نظیر مارکسیسم به اندیشه دینی حیاتی مجدد بخشیده، حتی در نشر آن در مغرب زمین نیز می‌کوشد.

زندگی‌نامه

زندگی علامه طباطبایی را می‌توان به چهار دوره تقسیم کرد:

  1. دوره کودکی و نوجوانی که در تبریز سپری شد.
  2. دوره تحصیل در حوزه علمیه نجف
  3. دوره بازگشت به تبریز و اشتغال به کشاورزی
  4. دوره هجرت به قم و تدریس و تالیف و نشر معارف دینی

خانواده

وی از دودمان سادات طباطبایی آذربایجان است و با سید علی قاضی و سید محمدعلی قاضی طباطبایی خویشاوندی دارد. همسر علامه، منصوره روزبه خواهر رضا روزبه بود.

دوره کودکی و نوجوانی

در سال ۱۲۸۱ در تبریز متولد شد. در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر خود را از دست داد. وصی پدر او و تنها برادرش علامه الهی را برای تحصیل به مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند.

خود درباره دوران تحصیلش نوشته‌است: «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می‌خواندم نمی‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث در برابر می‌پنداشتم[کذا]. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می‌پرداختم. بسیار می‌شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می‌گذرانیدم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌آمد با هر خودکشی بود حل می‌نمودم و وقتی که به درس حضور می‌یافتم از آنچه استاد می‌گفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم»

در قم

علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم می‌گیرد به قم برود و بالاخره تصمیم‌اش را در سال ۱۳۲۵ عملی می‌کند.

فرزند علامه طباطبایی در این مورد می‌گوید: «هم‌زمان با آغاز سال ۱۳۲۵ وارد شهر قم شدیم... در ابتدا به منزل یکی از بستگان که ساکن قم و مشغول تحصیل علوم دینی بود وارد شدیم، ولی به زودی در کوچه یخچال قاضی در منزل یکی از روحانیان که هنوز هم در قید حیات است اتاق دو قسمتی، که با نصب پرده قابل تفکیک بود اجاره کردیم، این دو اتاق قریب بیست متر مربع بود.

طبقه زیر این اتاقها انبار آب شرب منزل بود که، در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پر کنیم.

چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت و پز هم در داخل اتاق انجام می‌گرفت - در حالی که مادر ما به دو مطبخ (آشپزخانه) ۲۴ متر مربعی و ۳۵ متر مربعی عادت کرده بود که در میهمانیهای بزرگ از آنها به راحتی استفاده می‌کرد - پدر ما در شهر قم چند آشنای انگشت شمار داشت که یکی از آنها مرحوم آیت‌الله حجت بود. اولین رفت و آمد مرحوم علامه به منزل آقای حجت بود و کم کم با اطرافیان ایشان دوستی برقرار و رفت و آمد آغاز شد.»

علامه طباطبایی در ابتدای ورودش به قم به قاضی معروف بود، چون از سلسه سادات طباطبایی هم بود، خودش ترجیح داد به طباطبایی معروف شود.

با ظاهری ساده؛ عمامه‌ای کوچک و قبایی از جنس کرباس آبی رنگ و دگمه‌های باز قبا و بدون جوراب با لباس کمتر از معمول، در کوچه‌های قم تردد داشت و در ضمن خانه بسیار محقر و ساده‌ای داشت.

تدریس در قم

برطبق نقل دینانی، پس از مدتی که به‌اصرار برخی علما مجلس درس روزانهٔ اسفار او تعطیل شد، با اصرار طلاب، تدریس شفا را آغاز نمود. در این میان، وی به تشکیل کلاس‌های شبانهٔ اسفار پرداخت که هفته‌ای دو شب (شب پنج‌شنبه و جمعه) و به صورت سیار در خانهٔ شاگردان تشکیل می‌شد و تعداد معدودی (کمتر از ۱۰ تن) شاگرد ثابت در آن شرکت می‌کردند. حضور در این کلاس‌ها بدون اجازهٔ خود او مقدور نبود. دینانی معتقد است محتوای این کلاس‌ها بیشتر درس خارج فلسفه بود.

اساتید

عرفان

سید علی قاضی، مهم‌ترین استاد او و موثرترین شخص در تربیت روحی وی بود[۵]. به طوریکه خود او گفته‌است:

« ما هر چه داریم از قاضی داریم.  »
فلسفه

سید حسین بادکوبی

ریاضیات

سید ابوالقاسم خوانساری

خارج فقه و اصول

محمدحسین غروی اصفهانی  و میرزا حسین نائینی

رجال

حجت کوه کمری

تألیفات و آثار

آثار محمدحسین طباطبایی (به استثنای تفسیر المیزان) را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

الف- کتاب‌هایی که به زبان عربی نگاشته شده‌اند.

ب- کتاب‌هایی که به زبان فارسی نگاشته شده‌اند.


کتاب‌های به زبان عربی

۱- کتاب توحید که شامل ۳ رساله‌است:

۲- کتاب انسان که شامل ۳ رساله‌است:

۳- رساله وسائط که البته همگی این رساله‌ها در یک مجلد جمع آوری شده و به نام هفت رساله معروف است.
۴- رسالة الولایه
۵- رساله النبوة و الامامه
۶- بدایة الحکمة
۷- نهایة الحکمة
(این دو کتاب از متون درسی فلسفی بسیار مهم حوزه و دانشگاه محسوب می‌شود.)
 


کتاب‌های به زبان فارسی

۱- شیعه در اسلام
۲- قرآن در اسلام (به بحث درباره مباحث قرآنی از جمله نزول قرآن، آیات محکم و متشابه ناسخ و منسوخ و... پرداخته‌است.)
۳- وحی یا شعور مرموز
۴- اسلام و انسان معاصر
۵- حکومت در اسلام
۶- سنن النبی (درباره سیره و خلق و خوی پیامبر اسلام در بخش‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی ایشان است.)
۷- اصول فلسفه و روش رئالیسم (در مورد مبانی فلسفی اسلامی و نیز نقد اصول مکتب ماتریالیسم دیالکتیک است.
۸- علی و فلسفه الهی
۹- خلاصه تعالیم اسلام
۱۰- رساله در حکومت اسلامی
 

علامه طباطبایی دو اثر شاخص دارد، که بیشتر از سایر آثار وی مورد توجه قرار گرفته‌است.

نخست تفسیر المیزان است، که در ۲۰ جلد و طی ۲۰ سال به زبان عربی تالیف شده‌است. در این تفسیر، از روش «تفسیر قرآن به قرآن» استفاده شده‌است، و علاوه‌بر تفسیر آیات و بحث‌های لغوی در بخش‌هایی جداگانه با توجه به موضوع آیات مباحث روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی و اجتماعی نیز دارد. این اثر به دو شکل منتشر شده‌است: نخست در چهل جلد، و سپس، در ۲۰ جلد. این اثر توسط سیدمحمد باقر موسوی همدانی به زبان فارسی ترجمه شده‌است.

اثر مهم دیگر او اصول فلسفه و روش رئالیسم است. این کتاب شامل ۱۴ مقالهٔ فلسفی است، که طی دهه‌های ۲۰ و ۳۰ شمسی تالیف شده و توسط مرتضی مطهری و با رویکرد فلسفهٔ تطبیقی شرح داده شده‌است. این کتاب نخستین، و یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایی است که به بررسی مباحث فلسفی، با توجه به رویکردهای حکمت فلسفی اسلامی و فلسفهٔ جدید غربی پرداخته‌است.

شرحی کوتاه بر دیگر آثار

  • بدایه الحکمه:

کتابی که یک دوره تدریس فشرده فلسفه برای دوستداران علوم عقلی در قم و سپس دانشگاه‌های کشور شد.

  • نهایه الحکمه:

این اثر برای تدریس فلسفه با توضیحی بیشتر، عمقی افزون تر و سطحی عالی تر تدوین شده‌است.

  • حاشیه بر کفایه:

کتابی اصولی پیرامون قوانین استنباط است.

او که محققی فرانسوی است پیرامون چگونگی شیعه و مباحث اعتقادی و... مذاکراتی با وی داشته که در این کتاب وجود دارد.

  • رساله انسان قبل از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا:

این کتاب که اکنون با نام «انسان از آغاز تا انجام» ترجمه شده‌است مباحثی مفید از عوالم سه گانه ماده، مثال و عقل مطرح کرده و پیرامون شبهات و دغدغه خاطر جوانان مطالبی بسیار مفید و لازم ارائه کرده‌است.

  • در محضر علامه طباطبائی:

این کتاب توسط محمد حسین رخشاد نوشته شده‌است و شامل پرسش‌ها و پاسخ‌های زیادی در موضوعات مختلف از علامه‌است.

  • شیعه در اسلام:

علامه این کتاب را برای معرفی عقاید شیعه به طور عقلانی نوشته‌است.

  • ولایت‌نامه:

این یک رساله عرفانی از وی است که همایون همتی آن را ترجمه کرده‌است و انتشارات روایت فتح آن را منتشر کرده‌است.

شاگردان

قابل توجه‌است بخش بزرگی از رهبران روحانی انقلاب ایران شاگردان مشترک سیدمحمدحسین طباطبایی و روح الله خمینی هستند. علامه شاگردان زیادی تربیت کرد، که در زیر نام مهم‌ترین آنها ذکر می‌گردد:



دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 10:48 ::  نويسنده : صادق

 

نمای خانهٔ مشروطه.

 

 
داخل خانهٔ مشروطه.

خانهٔ مشروطه در یکی از محله‌های قدیمی شهر تبریز به نام راسته‌کوچه و در غرب بازار تبریز قرار گرفته‌است. این بنا به سبک معماری دورهٔ قاجار ساخته شده و ملک شخصی حاج مهدی کوزه‌کنانی بوده‌است. این بنا به شمارهٔ ۱۱۷۱ در سال ۱۳۵۴ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده و در سال ۱۳۶۷ خورشیدی به تملک رسیده‌است.

بزرگان مشروطه پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی توسط محمدعلی شاه، در خانهٔ مشروطه جمع شده و به همفکری می‌پرداختند. همچنین این مکان مرکز فرماندهی مجاهدان در طی محاصرهٔ ۱۱ ماههٔ تبریز و نیز مرکز تصمیم‌گیری برای پایین‌آوردن پرچم‌های تسلیم در برابر شاه قاجار بوده‌است.

«حاج ولی معمار» معمار تبریزی که ساکن روسیه بود، در سال ۱۲۴۷ خورشیدی و پس از بازگشت به ایران، بنای خانهٔ مشروطه را بنیان نهاد. این بنا با ۱۳۰۰ متر مربع مساحت، در دو طبقه ساخته شده‌است. از ویژگی‌های منحصر به فرد خانهٔ مشروطه می‌توان به پنجره‌های ارسی، درب‌های منب‌کاری‌شده، غلام‌گردش، کلاه‌فرهنگی و نورگیر اشاره کرد.

موزهٔ مشروطه نیز پس از ایجاد تغییراتی در تالارها و اتاق‌های خانهٔ مشروطه و به نمایش درآوردن اسناد تاریخی مربوط به انقلاب مشروطه در سال ۱۳۷۵ خورشیدی تأسیس شده‌است. از مهم‌ترین آثار تاریخی این موزه می‌توان به سلاح کمری ستارخان، فرش مشروطه، وسایل شخصی سران مشروطه و دیگر مدارک مرتبط با انقلاب مشروطه اشاره کرد.



دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 10:44 ::  نويسنده : صادق

مسجد کبود تبریز
Blue Mosque at night.jpg
اطلاعات کلی
نام مسجد کبود تبریز
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان آذربایجان شرقی
شهرستان تبریز
اطلاعات اثر
نام محلی گؤی مچید، گؤی مسجید
نام‌های دیگر مسجد جهانشاه
کاربری مذهبی
 
نمای داخلی مسجد کبود تبریز.

مسجد کبود (به ترکی آذربایجانی: Göy Məscid - گوی مچید) یا مسجد جهانشاه از مسجدهای تاریخی تبریز است.

این مسجد طبق کتیبهٔ سردر آن در سال ۸۷۰ هجری قمری و ۱۴۶۵ میلادی و در زمان سلطان جهانشاه مقتدرترین حکمران سلسله قره‌قویونلو و به دستور دختر او صالحه خانم بنا شده‌است. تنوع و ظرافت کاشی‌کاری و انواع خطوط به‌کاررفته در آن و به‌خصوص به دلیل رنگ لاجوردی کاشی‌کاری‌های معرق آن سبب شده‌است که به «فیروزهٔ اسلام» شهرت یابد.

زلزله سال ۱۱۹۳ هجری قمری آسیب فراوان به مسجد زد و در اثر آن گنبدهای مسجد فرو ریخت. تعمیرات و دوباره‌سازی مسجد به منظور حفاظت و بازسازی بخش‌های باقیمانده شامل طاق‌ها و پایه‌ها از سال ۱۳۱۸ آغاز شد و در ۱۳۵۵ کارهای ساختمانی آن به اتمام رسید بازسازی گنبد اصلی توسط مرحوم استاد رضا معماران انجام شد. بازسازی کاشیکاری داخلی و خارجی هنوز ادامه دارد.

سبک معماری این بنا به شیوه آذری است.

کاشیکاری

سردر اصلی این مسجد که با کاشی‌کاری‌های معرق تزئین شده‌است، کتیبه‌ای دارد به خط رقاع که به سال ۸۷۰ (قمری) نصب شده‌است. این کتیبه و دیگر کتیبه‌های سردر مسجد به خط نعمت‌الله البواب خوشنویس مشهور سده نهم است و سرکاری و نظارت بر ساخت آن با عزالدین بن ملک قاپوچی بوده‌است.

منابع



دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 10:41 ::  نويسنده : صادق

بدانکه شب جمعه اوّل ماه رجب را ليلة الرَّغائب مي‌گويند و از براي آن عملي از حضرت رسول صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله وارد شده با فضيلت بسيار که سيّد در اقبال و علاّمه در اجازه بني زهره نقل کرده‌اند از جمله فضيلت او آنکه گناهان بسيار بسبب او آمرزيده شود و آنکه هر که اين نماز را بگذارد چون شب اوّل قبر او شود، حقّ تعالي بفرستد ثواب اين نماز را بسوي او به نيکوتر صورتي با روي گشاده و درخشان و زبان فصيح پس با وي گويد اي حبيب من! بشارت باد تو را که نجات يافتي از هر شدّت و سختي گويد تو کيستي؟ بخدا سوگند که من روئي بهتر از روي تو نديدم و کلامي شيرين‌تر از کلام تو نشنيده‌ام و بوئي بهتر از بوي تو نبوئيدم.

گويد من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردي؛ امشب بنزد تو آمدم تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهائي تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دميده شود من سايه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قيامت پس خوشحال باش که خير هرگز از تو معدوم نخواهد شد.


وکيفيت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه ميداري چون شب جمعه داخل شود ما بين نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز مي‌گذاري هر دو رکعت به يک سلام و در هر رکعت از آن يک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ مي‌خواني و چون فارغ شدي از نماز هفتاد مرتبه مي‌گوئي« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الاُْمِّيِّ وَعَلي آلِهِ» پس به سجده مي روي و هفتاد مرتبه مي‌گوئي:« سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس سر ازسجده برمي‌داري وهفتاد مرتبه مي‌گوئي«رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِيُّ الاَعْظَمُ» پس باز به سجده مي‌روي و هفتاد مرتبه مي‌گوئي:« سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس حاجت خود را مي‌طلبي که انشاءالله برآورده خواهد شد





یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, :: 20:1 ::  نويسنده : صادق

رسول اکرم(ص) می فرماید:نماز کلید بهشت است.

امام جعفر صادق(ع)می فرماید:در روز قیامت پیرمردی را برای رسیدگی به اعمالش می آورند سپس نامه ی اعمالش را به او می دهند.ظاهر نامه که به طرف مردم است،در آن چیزی جز گناه و معاصی مشاهده نمی شود و کار محاسباتش به طول می انجامد،پس آن پیرمرد می گوید:پروردگارا آیا به آتشم می سوزانی و مرا به جهنم می افکنی،پروردگار بزرگ می فرماید:ای پیرمرد به راستی من حیا می کنم که عذابت کنم چون که در دنیا برای من نماز می گزاردی و عبادت می کردی،سپس امر می فرماید که بنده مرا به بهشت ببرید.



یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, :: 19:50 ::  نويسنده : صادق

آبشار آتشگاه لردگان طولانی ترین آبشار ایران است که در چهارمحال و بختیاری خودنمایی می کند.
 
 

 به گزارش واحد مرکزی خبر ، این آبشار زیبا که به آبشار مینیاتوری شهرت دارد یکی از بی نظیر ترین جاذبه های طبیعی ایران به شمار می رود.

آبشار آتشگاه در190 کیلومتری شهرکرد و در40 کیلومتری شهر لردگان در دره‌ای روح افزا قرار گرفته است و با حرکت مواج خود سکوت منطقه را می شکند و بی بدیل ترین جلوه های طبیعی را رقم می زند .

 

مسیر این آبشار از محل چشمه تا اتصال به رودخانه خرسان را فضای سرسبز از انواع درختان و گیاهان جنگلی فراگرفته است.

شیب زیاد و پستی و بلندی های دره، آبشارهای کوچک متعددی را ایجاد کرده است.

 

رودخانه خرسان یکی از سرچشمه های اصلی رودخانه بزرگ کارون و از ارتفاعات برفگیر دنا و زاگرس مرکزی در جنوب استان اصفهان و شمال کهگیلویه و بویر احمد سرچشمه می گیرد و پس از الحاق چندین رود و چشمه دیگر در استان چهار محال بختیاری وارد استان خوزستان می شود.

جاده آسفالته ، نشیمنگاه ، الاچیق ، سرویس بهداشتی و دسترسی به روستاهای اطراف از امکانات موجود درآبشار اتشگاه لردگان است.

 

آبشار آتشگاه در منطقه سردشت لردگان ( در فاصله حدود 50 کیلومتری جنوب غربی شهر لردگان ) و در دامنه کوه های سر به فلک کشیده زاگرسی ریگ، در دره ای زیبا و نا هموار به طول 2 کیلومتر در بالادست روستای آتشگاه واقع گردیده است. کوهستانی بودن و پستی و بلندی های پرشیب، آبشارهای زیادی را در طول دره ایجاد کرده که زیبایی آن را صد چندان نموده است. درختان کهن سال و طبیعی بلوط و چنار و ... مسیر آبشار تا محل اتصال به رودخانه خرسان فضای طرب انگیز و چشم نوازی را در معرض دید گردشگران قرار می دهد.آبشار آتشگاه یکی از دیدنی ترین جاذبه های لردگان و استان چهارمحال وبختیاری بوده که با توجه به همسایگی با استان گرمی چون خوزستان، تقریبا" در تمامی طول سال پذیرای طبیعت گردان از سراسر کشور می باشد.

      

   رودخانه خرسان یکی از پرآب ترین سرشاخه های کارون بزرگ بوده که پس از حرکت خروشان از کوه های دنای سمیرم وارد شهرستان لردگان شده و نهایتا" در دریاچه سد کارون 3 خوزستان آرام می گیرد. وزارت نیرو تاکنون اقدام به مطالعه 3 سد بر روی این رودخانه در مسیر شهرستان لردگان نموده ( خرسان 1 بارز ، خرسان 2 آبچنار اوره ، خرسان 3 آتشگاه ) که با احتساب دو سد کارون 4 و کارون 5 بایستی نام لردگان را به سرزمین سدهای وزارت نیرو تغییر داد.

   محل احداث تاج سد خرسان 3 در فاصله حدود 1000 متری پائین دست روستای آتشگاه واقع شده که با آبگیری سد، علاوه بر این روستا و روستای نارمه، آبشار آتشگاه نیز در دریاچه سد غرق و به خواب ابدی خواهند رفت. مطالعات و اقدامات اولیه به پایان رسیده، که با تعیین پیمانکار بزودی احداث سد عملیاتی خواهد شد و مراسم کلنگ زنی آن به دست توانمند دولتمردان مان برگزار خواهد شد. احتمالا" مسئولیت خطیر برگزاری این مراسم با شکوه و مراسم های بعدی بر عهده سازمان محترم میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خواهد بود.



یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, :: 19:33 ::  نويسنده : صادق

گاهی گمان نمیکنی ولی میشود

 گاهی نمی شود که نمی شود!

گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست!

گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود!

گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست!

گاهی تمام شهر گدای تو می شود!!!

< شریعتی >



شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 19:45 ::  نويسنده : صادق

 

از امام هادی تا امام مهدی علیهماالسلام

 


دکتر اسماعیل شفیعی سروستانی، محقق و پژوهشگری توانمند، و از نویسندگان و روزنامه ‌نگاران فعال عصر ماست که تاکنون بیش از 670 مقاله و 150 رساله ‌پژوهشی و 30 کتاب مستقل در حوزه های گوناگون فرهنگی، از جمله غرب‌شناسی، ادبیات فارسی، مطالعات فرهنگی و به‌ ویژه مطالعات مهدوی و آخرالزّمان شناسی، از ایشان به‌ چاپ رسیده ‌است، که همه حاکی از گستره وسیع فعالیت‌های علمی و قلمی این استاد گرامی می باشد.

 

استاد شفیعی سروستانی، با تأسیس «موسسه فرهنگی موعود»، گام ارزنده ای را در جهت نشر معارف حقه علوی و ترویج فرهنگ ناب مهدوی برداشت و اکنون نیز به عنوان سردبیر و مدیر مسوول ماهنامه فرهنگی «موعود عصر» و همچنین پایگاه اینترنتی موعود، در این زمینه فعالیت می نماید.

 


 

 

 

 

تبیان: اگر موافق باشید گفتگو را با تشریح مختصری از اوضاع اجتماعی عصر امام علی النقی علیه السلام آغاز کنیم.

عصر امام هادی علیه السلام که متصل به زمان امام حسن عسکری علیه السلام و در نهایت منجر به عصر غیبت می شود، بسیار قابل تأمّل است. از زمان امام هشتم و حتی قبل از آن، ما شاهد حصر شدید حضرات معصومین علیهم السلام در همه وجوه هستیم که این حصر منجر به محصور و زندانی شدن امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام در پادگان نظامی سامرا می شود. در این دوره، تمامی مجال از حضرات معصومین علهیم السلام گرفته می شود، یعنی در واقع آنها در یک شرایط بسیار وحشتناک امنیتی قرار می گیرند و این شرایط فوق العاده ناامن به عصر غیبت می انجامد. اساساً غیبت به معنای قطع ارتباط مردم با حجت خداست و نه عدم وجود حجت. و یکی از دلایل غیبت حجت خدا ناامنی است. این «ناامن» بودن شرایط در زمان امامان معصوم، قابل تحلیل و بررسی دقیق می باشد.

 

تبیان: این ناامنی از چه زمانی و در چه زمینه هایی آغاز شد؟

این ناامنی از قبل زمان امام دهم در ابعاد گوناگون زمینه داشت ولی با نزدیک به عصر آن حضرت گسترش پیدا کرد، ناامنی در بحث و گفتگو، بیان مسائل اعتقادی و ارتباط با مردم که منجر به شهادت امامان معصوم و در نهایت غیبت امام آخرین شد. حتی می توان گفت تداوم غیبت ناظر بر تداوم ناامنی می باشد یعنی امام و یاران ایشان در امنیت نیستند که هنوز عصر غیبت به درازا کشیده است.

ما وقتی می توانیم به جامعه خود مصونیت ببخشیم که به شعائر دینی خود اهتمام بورزیم. متأسفانه در جامعه ما شعائر کمرنگ گشته اند و صد تأسف که در حال حاضر حفظ شعائر دینی، دولتی شده است و این نقص بسیار بزرگی است، یعنی حفظ شعائر یک وظیفه حکومتی شده است نه وظیفه تک تک مسلمانان جامعه

تبیان: آثار این ناامنی چیست؟

یکی از آثار منفی عدم امنیت، نازل شدن سطح معرفت نسبت به این ذوات مقدسه است یعنی ناامنی باعث قطع ارتباط مردم با حجت خدا می شود و این قطع ارتباط سبب پایین آوردن سطح شناخت آنها با امام خویش می گردد. یکی از عوامل هتک حرمت های ناخواسته که متأسفانه در زمان ما نیز وجود دارد، عدم شناخت نسبت به ولیّ خداست. ناامن بودن فضا حضور مستقیم امام را مختل می کند و مجال حضور دشمن را وسیع می کند. که این دشمن در وهله ی اول ابلیس لعین است و بعد یاران و هم قطاران او. یعنی یهود و بنی اسرائیل و در مراحل پایین تر هم دست نشانده ها و پرورش یافتگان و روزی خواران یهود هستند.

شفیعی سروستانی

 

تبیان: منظور شما از روزی خواری معاندین و هتاکان این است که از سوی تشکیلات یهود، پشتیبانی مالی می شوند؟

منظور بنده این نیست که دست نشانده های یهود، تنها دلار و پول از اربابان خود دریافت می کنند بلکه این روزی خواری بدین معناست که بنی اسرائیل، فضا و حوزه فرهنگی و تمدنی بوجود آورده اند که روح و جان انسانها را روزی خوار یهود کرده و این حوزه تمدنی و فرهنگی، در حال تغذیه فکری مردم است و چه بسیارند کسانیکه قربةً إلی الله کینه ورزی می کنند.

 

تبیان: قربه الله ؟!

بله، قربة الله، یعنی عده ای هستند که نفهمیده همان راهی را می روند که دشمن می خواهد، مثل همین شهرسازان، که هم نماز می خوانند و هم روزه می گیرند، هم دعای ندبه می روند و هم خمس و زکات می دهند، ولی ناخواسته شهری را برای شما می سازند که تمام پایه های نظری آن را شهرسازان یهود ریخته اند و تمام الگوهای آن از شهرهای نصاری گرفته شده است و تمام نمادها و صورت های تجسمی آن شهر از نظام شهری یهود و نصاری برگرفته شده است، آیا در این شهر، انسان متدیّن پا می گیرد؟!

این همان نکته ایست که عرض کردم مبنی بر تغذیه بشر توسط شیاطین. قربه الی الله هم تغذیه می کنند. یعنی بر نماز اول وقت هم مقیّد هستند ولی آیا این نماز است؟ نمازی که در حیات عملی و اجتماعی انسان، بروز پیدا نکند، چه نمازیست؟! نماز باید در عمل ظهور بیابد و عمل باید مصداق نماز باشد. ببینید، نماز و هر عبادت دیگری، یک صورت ظاهری دارد که با رسیدن وقت آن، بجا آورده می شود اما صورت باطنی و مصداق واقعی آن در جایگاه و منصب و مقامی که هر فرد دارد، پیدا می شود.

نماز چیست؟ مگر نه این است که نماز، معروفترین معروف است؟ آیا در برابر، هر معروفی، منکری وجود ندارد؟ حال شما بفرمایید در حوزه شهرسازی ما، منکر وجود دارد یا نه؟ و مصادیق این منکر، چیست؟ اگر کسی جواب این سوال را نداند، از دیدگاه بنده (که یک معلم فرهنگی ام و نه مجتهد)، او نماز نمی خواند، یعنی کسی که در صندلی و جایگاه خود، منکر شغل خود را پیدا نکند، تنها به صورتی از ظاهر نماز مشغول است.

آلودگی های یک جامعه، روزنه ها و رخنه هایی را در کالبد جامعه ایجاد می کند که راه نفوذ جنود شیطان را باز می کند، و متأسفانه  نتیجه اش می شود همین هتاکی ها و اهانت ها...

در حوزه معماری و خانه سازی هم همینطور، یعنی صورت خانه های ما باید صورت حقیقی نماز را داشته باشد و همچون انسانی که در آن خانه به پیشگاه خدا، سر فرو می آورد و شاکر و ذاکر است، آن خانه نیز شاکر و ذاکر باشد. نقشه تهران 2020 را ببینید، این نقشه بی شباهت به لاس وگاس ایالات متحده امریکا نیست. متأسفانه شهری که امّ القری جهان اسلام است، مسلمان نیست. یعنی چه؟ یعنی مردمش نماز نمی خوانند؟ آری، می خوانند، اول وقت هم می خوانند ولی این مردم و شهرسازانش، آنچه باید از نماز برداشت می کردند را، برداشت نکردند. این قاعده در اقتصاد ما نیز قابل تأمّل و بررسی است. یعنیآیا در اقتصاد ما، عبودیت نماز وجود دارد؟ آیا اقتصاد ربوی، می تواند دارای عبودیت باشد؟ عبودیتی که مظهر تامّ آن امام زمان (عج) است؛ مسلماً که نه، بلکه بالعکس، مظهر عنادیت و دشمنی با عبد خدا و حجت خداست. در نتیجه شهری که بویی از عبودیت خدا نبرده باشد، در برابر امام زمانش خواهد ایستاد، چه شهرساز آن نماز اول وقت بخواند و چه نخواند. و این عرض بنده اشاره به همان فراز از دعای ندبه دارد که: «أین هادم أنبیة الشرک و النفاق».

 

تبیان: مصادیق این بناهای شرک و نفاق در عصر ما چیست؟

مصادیق ما همین شهرهایی است که پر از انسانهایی شده که مشغول عبودیت ظاهری  و بجا آوردن نماز هستند ولی در اصل فضای شیطان پرستانی را در خود جای داده که شیطان را قربة الی الله می پرستند و این همه متأثر از دستگاه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بنی اسرائیل است، که کوچکترین مصداق آن هم جماعتی نابخرد است که آلوده به انواع کثافت شده اند و شیطان به جان آنها رخنه کرده است و نتیجه اش می شود آوازی که آن ملعون خوانده است. که در آن ادبیات شیطان پرستی به وضوح دیده می شود.

چه بر سر او آمده؟ آیا پولی گرفته است که این آواز را بخواند؟ اصلاً لازم نیست پولی بگیرد بلکه در جان او اتفاقی افتاده است که منجر به این حرکت شیطانی گردیده است.

 

 

شفیعی سروستانی

 

تبیان: این چه اتفاقی است که باعث هبوط و سقوط انسان به این درجه از رذالت و پستی، می شود؟

ببینید هر انسانی وقتی متولد می شود، فطرت پاک او همچون سپری محکم خواهد بود که در برابر حمله شیطان او را محفوظ نگه می دارد و شیطان هرگز نمی تواند آن سپر را سوراخ کند و به نفس او نفوذ پیدا کند، مگر اینکه انسان با اختیار خود ناپرهیزی نماید و در اثر گناه و آلودگی، رخنه هایی را در این سپر ایجاد کند که این روزنه ها راه ورود جنود شیطان به وجود او خواهد شد.

در واقع پیامد گناهان، تنها آخرت نیست بلکه در سه مقطع ظهور و بروز می یابد: عالم دنیا، عالم برزخ و عالم قیامت، چنانکه پیامد اعمال نیک نیز چنین است ولی متأسفانه مردم، تنها به مقطع آخر آن توجه می کنند و از دو بُعد دیگر غافل اند.

تباهی های اخلاقی و اقتصادی و خورد و خوراک و آلودگی های جسمانی، رخنه هایی را در کالبد و جسم و نفس انسان ایجاد می کند که به شیطان اجازه می دهد، به راحتی بر روی قلب او بنشیند و در واقع شیطان به جای او آواز بخواند.

در مورد پیکره جامعه نیز دقیقاً وضعیت به همین گونه است، یعنی آلودگی های یک جامعه، روزنه ها و رخنه هایی را در کالبد جامعه ایجاد می کند که راه نفوذ جنود شیطان را باز می کند. متأسفانه و نتیجه اش می شود همین هتاکی ها و اهانت ها.

 

تبیان: بنظر شمادر برابر این آلودگی ها که منجر به دریده شدن پرده های حیا شده و آن بی حرمتی ها و اهانت را به دنبال می آورد، فعالان فرهنگی ما و تمام افراد اثرگذار در حوزه فرهنگ و اندیشه، چه رویکردی را باید اتخاذ کنند؟ آیا باید مقابله به مثل کرد؟ آیا باید با سکوت، به آنها بی اعتنایی کرد؟ و ...

جواب به این سوال از دو جنبه قابل توجه است، یکی حکم فقهی مربوط به این هتک حرمت هاست که مربوط به قاضی شرع و مجتهد جامع الشرایط در عصر غیبت می باشد و نه بنده و شما. ولی جنبه  دیگر موضوع که مربوط به فعالان فرهنگی می باشد دارای نکات حائز اهمیتی است، از جمله، مصونیت بخشی به مردم خودمان است. چرا که این اتفاق در سطح پایین تری در بین بچه ها و بزرگسالان جامعه مان در حال روی دادن است، و اگر این درجات نازلتر آلودگی، مورد توجه قرار نگیرد، آن انحرافها باز هم تکرار خواهد شد. پس اولین راه، مصونیت بخشی است و یکی از راه های این مصونیت بخشی، توجه به اذان است و حال آنکه در این شهر، به آن اهمیت داده نمی شود و من عرض می کنم که شهر بی اذان، شهر بی خداست. چرا باید در یک شهر مسلمان نشین، باد، صدای اذان را به زحمت به گوش ساکنین آن برساند و شما مجبور باشید برای بیدار شدن در سحرگاه، چند تا ساعت را کوک کنید. چرا در شهرها و شهرک ها، نسبت بین ساکنین مسلمان آنها و تعداد مسجدهای آن،  مورد توجه قرار نمی گیرد.

در بین هزاران رشته دانشگاهی، چند رشته متناسب با معارف علوی و مهدوی تنظیم شده اند که آنها همه جدا عمل می کنند، همچون واتیکان و نتیجه ی این عدم مصونیت بخشی و عدم معرفت بخشی، می شود همان جاهلیتی که فرد را به سوی تردید نسبت به حقایق و سپس به انکار آن سوق می دهد و در آخر هم او را علیه آن حقایق به میدان می آورد

بنظر بنده، اذان، شهر را واکسینه می کند و در برابر جنود شیطان به مردم آن شهر، مصونیت می بخشد. چرا که وقت پخش اذان، وقت باز شدن درهای آسمان و اجابت دعاست و این یعنی ناامن شدن فضای شهر برای حضور جنود شیطان. همچنانکه در حرم امامان و امام زادگان نیز این حالت وجود دارد، ولی متأسفانه ما اسیر توجیهاتی هستیم که: اینجا بیمارستان است و این صدا مزاحم بیماران است، و حال اینکه نمی دانیم که همین صدای اذان موجب شفای بیمارانمان می شود؛ و یا اینکه: این زمان، موقع استراحت است، ولی غافل از اینکه این زمان، وقت استجابت دعاست و نتیجه چنین غفلت هایی این می شود که راه نفوذ شیطان را باز می کنیم و موجبات انحطاط جامعه را فراهم می کنیم.

 

تبیان: راه های دیگر مصونیت بخشی به فرد و جامعه، چه می تواند باشد؟

ما وقتی می توانیم به جامعه خود مصونیت ببخشیم که به شعائر دینی خود اهتمام بورزیم. متأسفانه در جامعه ما شعائر کمرنگ گشته اند و صد تأسف که در حال حاضر حفظ شعائر دینی، دولتی شده است و این نقص بسیار بزرگی است، یعنی حفظ شعائر یک وظیفه حکومتی شده است نه وظیفه تک تک مسلمانان جامعه.

علاوه بر دوراهی که عرض کردم، راه دیگری هم شایان توجه است و آن اهتمام ورزیدن به معرفت بخشی به مردم جامعه است.

شفیعی سروستانی

 

تبیان: لطفاً در این مورد بیشتر توضیح بفرمایید.

در غرب برای اینکه از تیررس دین، دور باشند، به کلیسای کاتولیک، مکانی را اختصاص دادند به نام واتیکان و گفتند شما مسیحیان در اینجا مشغول کارهای خود باشید و ما هم مشغول کارهای خود. اکنون در مجامع علمی ما ملاحظه کنید، درس و رشته ای وجود دارد بنام معارف، ولی در کنار آن چه به خورد جوانان ما می دهند؟ جامعه شناسی یهود و نصاری، اقتصاد سرمایه داری، شهرسازی کذایی.

یعنی این درس معارف، در شقوق علمی ما سرایت ندارد، همچون نمازی که عرض کردم. یعنی معرفت مانند واتیکان، جدا افتاده، چنانکه همین بلا بر سر رسانه های ما نیز می آید. همین حالا، اگر شما تمام برنامه های رادیو و تلویزیون خودمان را جمع کنیم و غربال کنیم، حتی چند ساعت برنامه مفید در رابطه با معرفت نسبت به امام حیّ و حجت خدا، امام زمان (عج) نمی توانید ارائه بدهید. و این همان مرگ جامعه است، آن هم از نوع جاهلیت، چنانکه رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: اگر کسی امام زمان خویش را نشناسد و بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است.

ما با یک مصداق خاصی نسبت به ارتداد روبرو نیستیم بلکه باید جریان ارتداد را مورد توجه قرار دهیم و با معرفت بخشی به افراد جامعه، آنها را در برابر امواج خروشان فتنه ها مصونیت ببخشیم وگرنه اوضاع از این هم بدتر می شود

متأسفانهاین مرگ جاهلیت در تمام ابعاد جامعه ما وجود دارد، در مجموع کل کتابهای درسی ما چند صفحه به معرفت امام زمان (عج) پرداخته است. در بین هزاران رشته دانشگاهی، چند رشته متناسب با معارف علوی و مهدوی تنظیم شده اند. همه جدا عمل می کنند، همچون واتیکان و نتیجه این عدم مصونیت بخشی و عدم معرفت بخشی، می شود همان جاهلیتی که فرد را به سوی تردید نسبت به حقایق و سپس به انکار آن سوق می دهد و در آخر او را علیه آن به میدان می آورد.

بنابراین ما با یک مصداق خاصی نسبت به ارتداد روبرو نیستیم بلکه باید جریان ارتداد را مورد توجه قرار دهیم و با معرفت بخشی به افراد جامعه، آنها را در برابر امواج خروشان فتنه ها مصونیت ببخشیم وگرنه اوضاع از این هم بدتر می شود.

 

تبیان: یعنی نظر شما این است که در برابر این گونه فتنه ها و اهانتها باید بصورت ایجابی عمل کرد؟

این راهکارهایی که عرض کردم ناظر به جنبه ایجابی قضه است، اما جنبه سلبی آن که یکی بر عهده ی مراجع و علما بصورت صدور حکم است و دیگری بر عهده تک تک مسلمانان بصورت اعلان انزجار و تبرّی از اینگونه حرکات است، نباید نادیده گرفته شود البته این اعلان انزجار با ظرافت خاصی صورت گیرد که منجر به اشاعه فحشا و توسعه منکر در جامعه نشود.

 

تبیان: حال این سوال مطرح است که چرا از بین تمام اهل بیت علیهم السلام، اهانت ها و هتک حرمت های اخیر متوجه حضرت امام هادی علیه السلام گردیده است؟

این مسئله قابل بررسی است اما در نگاه اجمالی به قضیه باید گفت شاید به دلیل جایگاه غریبانه حضرت هادی علیه السلام در بین ما باشد، چرا که دشمن خوب می دانسته که در صورت اهانت به سایر ائمه که شناخته شده هستند و از جایگاه خاصی بین شیعیان برخوردارند، با واکنش شدیدتری روبرو خواهند شد ولی متأسفانه در رابطه با این امام مظلوم اینگونه نخواهد بود.

امیدوارم در زدودن غبار غربت از چهره درخشان این امام بزرگوار، بتوانیم موفق باشیم تا از انوار تابناک حضرتش، قلب جامعه بشریت منوّر و روشن گردد.

مصاحبه: ابوالفضل صالح صدر

 

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان



شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 19:38 ::  نويسنده : صادق

 

مژده ای به شیعیان امام باقر علیه السلام

 

امام باقر

«الکافی» معتبرترین کتاب حدیثی شیعه هشت جلد دارد دو جلد اول آن اصول، پنج جلد بعدی آن (3-7) فروع و جلد هشتم آن روضه کافی نام دارد. مولف جلیل القدر این کتاب مرحوم کلینی (م 329 ق) در روضه کافی جریانی را از امام باقر علیه السلام نقل می کند که برای شیعیان و ارادتمندان به آن حضرت بسیار گوارا و نوید بخش است.

راوی این روایت حَكَمِ بْنِ عُتَیْبة است. او می گوید:

در خدمت امام باقر علیه السّلام بودم و اطاق آكنده از جمعیّت بود ناگاه پیرمردى كه بر عصاى خود تكیه داشت، پیش آمد تا به در اطاق ایستاد.

عرض کرد: السلام علیك یا ابن رسول الله و رحمة الله و بركاته و بعد سكوت كرد. امام پاسخ داد: علیك السلام و رحمة الله و بركاته.

بعد پیرمرد رو كرد به سایر جمعیت كه در آنجا بودند و به آنها نیز سلام کرد. همه جواب سلامش را دادند. در این موقع رو به جانب حضرت نمود و گفت: یا ابن رسول الله مرا نزدیك خود بنشان فدایت شوم به خدا سوگند من شما و كسى كه شما را دوست داشته باشد را دوست دارم و این علاقه برای مطامع دنیایی نیست.

با دشمن شما دشمنم و از او كناره مى‏گیرم و به خدا سوگند این نفرت و دشمنی نیز بواسطه اختلاف شخصی نیست و با هم پدر كشتگى نداریم [به دلیل پیروی از شما از آنها کناره گیری می کنم].

به خدا سوگند حلال شما را حلال و حرام شما را حرام می دانم و در انتظار برپایی حکومت عدل شما خاندانم. [1] با این عقیده و روشی که دارم آیا امید به نجات من هست؟

امام باقر علیه السلام دوبار به او فرمود: نزدیک من بیا!

امام علیه السلام همان طورى كه پیرمرد می رفت به او نگاه می كرد. بعد رو به جمعیت فرمود: « مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى هَذا ، هر كه مایل است یك نفر بهشتى را ببیند به این پیرمرد نگاه كند

پیرمرد جلو آمد و حضرت او را پهلوى خود نشاند. آنگاه فرمود: پیرمرد! مردى خدمت پدرم على بن الحسین رسید و همین سؤال تو را از او پرسید. پدرم امام سجاد علیه السلام به او فرمود:

وقتى جانت به اینجا رسید - با دست اشاره به حلقوم خود نمود - با قلبی مطمئن ، دلی آرام و با شوق فراوان با فرشته‏هاى اعمال روبرو می شوى اگر [با این عقیده و روشی که داری] از دنیا رفتی خدمت پیامبر و على و حسن و حسین و على بن الحسین علیهم السلام خواهی رسید. اگر هم زنده ماندی ؛ خداوند در همین دنیا چشم تو را روشن می كند [2] و در هر صورت تو در مقامات عالیه با ما خواهى بود.

پیرمرد [که به نظر انتظار این همه لطف و کرامت را نداشت با تعجب] عرض کرد: چه فرمودید؟

امام باقر علیه السلام دو مرتبه سخنان خود را تكرار كرد. پیرمرد از خوشحالى و تعجب گفت الله اكبر ؛ اگر بمیرم خدمت رسول خدا و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین و على بن الحسین می رسم و در وقت جان دادن با قلبی مطمئن ، دلی آرام و با شوق فراوان با فرشته‏هاى اعمال روبرو می شوم و اگر [هم تا وقت ظهور] زنده مانده و آن زمان را درک کردم خدا زندگى خوشى برایم فراهم می كند و با شما در درجات عالیه خواهم بود؟

پیرمرد این را که گفت فریاد به گریه بلند کرد و شروع کرد به هاى هاى گریستن. در نهایت اختیار از کف داد و بر زمین افتاد. اهل مجلس نیز با دیدن این حال پیرمرد به گریه افتادند و آنها نیز شروع کردند به بلند بلند گریه کردن.

در حالی که امام باقر علیه السّلام‏ با انگشت، اشک از دیدگان مبارک خود می زدود ؛ پیرمرد سربلند کرد و از امام علیه السلام خواست تا دست مبارک خود را به او دهد. امام علیه السلام دست خود را به او داد. او دست امام علیه السلام را گرفت و بوسید و بر دو دیده و صورت خود گذاشت. سپس جامه از روى شكم خود بالا زده دست امام را روى شكم و سینه خود نهاد. بعد از جاى خود بلند شد و با گفتن «السلام علیكم» از امام و اهل مجلس خداحافظی کرد و از خانه خارج شد.

امام علیه السلام همان طورى كه پیرمرد می رفت به او نگاه می كرد. بعد رو به جمعیت فرمود: « مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى هَذا ، هر كه مایل است یك نفر بهشتى را ببیند به این پیرمرد نگاه كند.»

حكم بن عتیبه راوى حدیث می گوید: من خانه مصیبت زده‏اى را ندیده بودم كه مثل این مجلس گریه كنند (چنان تحت تاثیر نیت پاك پیرمرد و لطف امام قرار گرفته بودند كه همه با صداى بلند گریه می كردند.) [3]

 

پی نوشت:

1. اصل عبارت این است: «وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُحِلُّ حَلَالَكُمْ وَ أُحَرِّمُ حَرَامَكُمْ وَ أَنْتَظِرُ أَمْرَكُم‏» که ما آن را با توجه به شرح ملا صالح مازندرانی، ج‏11، ص 416 اینگونه ترجمه کردیم.

2. خلاصه اینکه اگر تا قبل از ظهور از دنیا رفتی با ما اهل بیت خواهی بود و اگر ماندی خدا تو را با درک زمان ظهور دلشاد خواهد کرد. همان ج11 ص 416

3. الكافی ، ج‏8، ص 77



سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, :: 20:18 ::  نويسنده : صادق
سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, :: 19:58 ::  نويسنده : صادق

چهار فرشته ی مقرب خداوند :جبرئیل-میکائیل- اسرافیل- عزرائیل

امامان مدفون در بقیع :امام حسن مجتبی (ع) -امام سجاد (ع) - امام باقر (ع) -امام صادق (ع)

امامان مدفوندر کاظمین :امام موسی (ع)-امام جواد (ع)

امامان مدفون در سامرا : امام هادی (ع) امام حسن عسگری (ع)

نخستین کسی که سیدالشهداء لقب گرفت---حضرت حمزه عموی پیامبر (ص)

نخستین موءذن اسلام --بلال حبشی

نخستین کسی که به پیامبر ایمان اورد --حضرت خدیجه (س)

نخستین کسی که قران را جمع اوری و نگارش کرد --حضرت علی (ع)



سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, :: 19:53 ::  نويسنده : صادق

 

  

       شرح مختصر زندگاني مولف شهيد

استاد شهيد آيت الله مطهري در 13 بهمن 1298 هجري شمسي در فريمان  واقع در 75 کيلومتري شهر مقدس مشهد در يک خانواده اصيل روحاني چشم به جهان مي گشايد. پس از طي دوران طفوليت به مکتبخانه رفته و به فراگيري دروس ابتدايي
مي پردازد. در سن دوازده سالگي به حوزه علميه مشهد عزيمت نموده و به تحصيل مقدمات علوم اسلامي اشتغال مي ورزد. در سال 1316 عليرغم مبارزه شديد رضاخان با روحانيت و عليرغم مخالفت دوستان و نزديکان، براي تکميل تحصيلات خود عازم حوزه علميه قم مي شود در حالي که به تازگي موسس گرانقدر آن آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي ديده از جهان فروبسته و رياست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آيات عظام سيد محمد حجت، سيد صدرالدين صدر و سيد محمد تقي خوانساري به عهد گرفته اند.

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آيت الله العظمي بروجردي (در فقه و اصول) و حضرت امام خميني ( به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبائي (در فلسفه : الهيات شفاي بوعلي و دروس ديگر) بهره مي گيرد. قبل از هجرت آيت الله العظمي بروجردي به قم نيز استاد شهيد گاهي به بروجرد مي رفته و از محضر ايشان استفاده مي کرده است. مولف شهيد مدتي نيز از محضر مرحوم آيت الله حاج ميرزا علي آقا شيرازي در اخلاق و عرفان بهره هاي معنوي فراوان برده است. از اساتيد ديگر استاد مطهري مي توان از مرحوم آيت الله سيد محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آيت الله سيد محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وي در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصيل علم، در امور اجتماعي و سياسي نيز مشارکت داشته و از جمله با فدائيان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالي که از مدرسين معروف و از
اميدهاي آينده حوزه به شمار مي رود به تهران مهاجرت مي کند. در تهران به تدريس در مدرسه مروي و تأليف و سخنرانيهاي تحقيقي مي پردازد. در سال 1334 اولين جلسه تفسير انجمن اسلامي دانشجويان توسط استاد مطهري تشکيل مي گردد. در همان سال تدريس خود در دانشکده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران را آغاز مي کند. در سالهاي 1337 و 1338 که انجمن اسلامي پزشکان تشکيل مي شود .استاد مطهري از سخنرانان اصلي اين انجمن است و در طول سالهاي 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد اين انجمن مي باشد که بحثهاي مهمي از ايشان به يادگار مانده است.

کنار امام بوده است به طوري که مي توان سازماندهي قيام پانزده خرداد در تهران و هماهنگي آن با رهبري امام را مرهون تلاشهاي او و يارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نيمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال يک سخنراني مهيج عليه شخص شاه به وسيله پليس دستگير شده و به زندان موقت شهرباني منتقل مي شود و به همراه تعدادي از روحانيون تهران زندانی مي گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علماي شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه ساير روحانيون از زندان آزاد مي شود.

پس از تشکيل هيئتهاي موتلفه اسلامي، استاد مطهري از سوي امام خميني همراه چند تن ديگر از شخصيتهاي روحاني عهده دار رهبري اين هيئتها مي گردد. پس از ترور حسنعلي منصور نخست وزير وقت توسط شهيد محمد بخارايي کادر رهبري هيئتهاي موتلفه شناسايي و دستگير مي شود ولي از آنجا که قاضي يي که پرونده اين گروه تحت نظر او بود مدتي در قم نزد استاد تحصيل کرده بود به ايشان پيغام مي فرستد که حق استادي را به جا آوردم و بدين ترتيب استاد شهيد از مهلکه جان سالم بدر مي برد. سنگينتر مي شود. در اين زمان وي به تأليف کتاب در موضوعات مورد نياز جامعه و ايراد سخنراني در دانشگاهها، انجمن اسلامي

کردن محتواي نهضت اسلامي پزشکان، مسجد هدايت، مسجد جامع نارمک و غيره ادامه مي دهد. به طور کلي استاد شهيد که به يک نهضت اسلامي معتقد بود نه به هر نهضتي، براي اسلامي کردن محتواي نهضت تلاشهاي ايدئولوژيک بسياري نمود و با اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود و با کجرويها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود به طوري که مي توان او را بنيانگذار آن موسسه دانست. ولي پس از مدتي به علت تکروي و کارهاي خودسرانه و بدون مشورت يکي از اعضاي هيئت مديره و ممانعت او از اجراي طرحهاي استاد و از جمله ايجاد يک شوراي روحاني که کارهاي علمي و تبليغي حسينيه زير نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 عليرغم زحمات زيادي که براي آن موسسه کشيده بود و عليرغم اميد زيادي که به آينده آن بسته بود در حالي که در آن چند سال خون دل زيادي خورده بود از عضويت هيئت مديره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.

در سال 1348 به خاطر صدور اعلاميه اي با امضاي ايشان و حضرت علامه طباطبايي و آِيت الله حاج سيد ابوالفضل مجتهد زنجاني مبني بر جمع اعانه براي کمک به آوارگان فلسطيني و اعلام آن طي يک سخنراني در حسينيه ارشاد دستگير شد و مدت کوتاهي در زندان تک سلولي به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه هاي تبليغي مسجدالجواد را زير نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلي بود تا اينکه آن مسجد و به دنبال آن حسينيه ارشاد تعطيل گرديد و بار ديگر استاد مطهري دستگير و مدتي در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهيد سخنرانيهاي خود را در مسجد جاويد و مسجد ارک و غيره ايراد مي کرد. بعد از مدتي مسجد جاويد نيز تعطيل گرديد. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گرديد و اين ممنوعيت تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت.

اما مهمترين خدمات استاد مطهري در طول حيات پر برکتش ارائه ايدئولوژي اصيل اسلامي از طريق درس و سخنراني و تأليف کتاب است. اين امر خصوصاً در سالهاي 1351 تا 1357 به خاطر افزايش تبليغات گروههاي چپ و پديد آمدن گروههاي مسلمان چپ زده و ظهور پديده التقاط به اوج خود مي رسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهري اولين شخصيتي است که به خطر سران سازمان موسوم به « مجاهدين خلق ايران » پي مي برد و ديگران را از همکاري با اين سازمان باز مي دارد و حتي تغيير ايدئولوژي آنها را پيش بيني مي نمايد. در اين سالها استاد شهيد به توصيه حضرت امام مبني بر تدريس در حوزه علمي قم هفته اي دو روز به قم عزيمت نموده و درسهاي مهمي در آن حوزه القا مي نمايد و همزمان در تهران نيز درسهايي در منزل و غيره تدريس مي کند. در سال 1355 به دنبال يک درگيري با يک استاد کمونيست دانشکده الهيات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته مي شود. همچنين در اين سالها استاد شهيد با همکاري تني چند از شخصيتهاي روحاني، «جامعه روحانيت مبارز تهران » را بنيان مي گذارد بدان اميد که روحانيت شهرستانها نيز به تدريج چنين سازماني پيدا کند.
گرچه ارتباط استاد مطهري با امام خميني پس از تبعيد ايشان از ايران به وسيله نامه و غيره استمرار داشته است ولي در سال 1355 موفق گرديد مسافرتي به نجف اشرف نموده و ضمن ديدار با امام خميني درباره مسائل مهم نهضت و حوزه هاي علميه با ايشان مشورت نمايد. پس از شهادت آيت الله سيد مصطفي خميني و آغاز دوره جديد نهضت اسلامي، استاد مطهري به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار مي گيرد و در تمام مراحل آن نقشي اساسي ايفا مي نمايد. در دوران اقامت حضرت امام در پاريس، سفري به آن ديار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ايشان گفتگو مي کند و در همين سفر امام خميني ايشان را مسؤول تشکيل شوراي انقلاب اسلامي مي نمايد. هنگام بازگشت امام خميني به ايران مسؤوليت کميته استقبال از امام را شخصاً به عهده مي گيرد و تا پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آن همواره در کنار رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامي و مشاوري دلسوز و مورد اعتماد براي ايشان بود تا اينکه در ساعت بيست و دو و بيست دقيقه سه شنبه يازدهم ارديبهشت ماه سال 1358 در تاريکي شب در حالي که از يکي از جلسات فکري سياسي بيرون آمده بود يا گلوله گروه نادان و جنايتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت مي رسد و امام و امت اسلام در حالي که اميدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمي عظيم فرو مي روند.

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

 



 

 

                                        

 

 

وزیر آموزش و پرورش از تغییر تمام کتب درسی طی 6 سال آینده خبر داد و گفت: در حال حاضر 290 اقدام مهم در آموزش و پرورش طراحی شده و در حال انجام است.
 
 

حمیدرضا حاجی‌بابایی وزیر آموزش و پرورش در نطق پیش از خطبه‌های نمازجمعه امروز تهران، ضمن تبریک هفته معلم و گرامیداشت یاد و خطره شهدا و دانش‌آموزان فرهنگی به نقش آموزش و پرورش از نگاه اسلام، آموزه‌های قرآنی و ائمه اطهار (ع) اشاره کرد و اظهار داشت: نقش آموزش و پرورش اساسی و کلیدی است.

وی با اشاره سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» و با بیان این نکته که آموزش و پرورش مولد سرمایه اجتماعی است، گفت: هیچ سرمایه‌ای مهمتر از تولید نیروی انسانی متفکر و انقلابی نیست و این سرمایه در آموزش و پرورش تحت تعلیم و تربیت قرار می‌گیرد.

حاجی‌بابایی با بیان اینکه منابع ملی و جمعیت دو عامل مهم در توسعه هستند، افزود: کشوری توسعه یافته است که از نیروی انسانی دانشمند، مومن و انقلابی برخوردار باشد.

وی شهید مطهری را سرمایه اجتماعی عنوان کرد و ادامه داد: افرادی مانند شهید احمدی روشن نیز سرمایه اجتماعی ما هستند.

وزیر آموزش و پرورش به تدوین سند ملی آموزش و پرورش که به عنوان سند تحولی این وزارتخانه نامیده می‌شود، اشاره کرد و افزود: برای تدوین این سند، صاحبنظران حوزه و دانشگاه بررسی و تبادل نظر کردند و در نهایت پس طی جلسات متعدد، به تصویب اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و در 22 آذر سال گذشته برای اجرا به آموزش و پرورش ابلاغ شد.

وی با بیان اینکه سند ملی آموزش و پرورش دارای پشتوانه علمی و منطقی محکمی است، اضافه کرد: مبانی فلسفی سند تحول آموزش و پرورش برگرفته از آموزه های قرآنی، سیره پیامبر اعظم (ص) و ائمه معصومین (ع) به ویژه سیره حضرت زهرا(س) است ضمن اینکه از نظرات متفکران بزرگ، صاحبنظران و علمای بزرگ دینی به ویژه رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری بهره‌مند شده‌ایم.

* اساسی‌ترین نقش در سند تحول آموزش و پرورش بر عهده معلم است

حاجی‌بابایی به تحولاتی که در پی اجرای سند تحول آموزش و پرورش در این وزارتخانه ایجاد خواهد شد، اشاره کرد و افزود: با اجرای سند تحول آموزش و پرورش شاهد تحول در کتب درسی، نوع نگاه به دانش‌آموز و درس، روابط خانواده، مدرسه و دانش‌آموز خواهیم بود ضمن اینکه در سند تحول آموزش و پرورش، اساسی‌ترین نقش بر عهده معلم است و در حقیقت بدون معلم، این سند معنا ندارد.

وی با تأکید بر این نکته که معلم نقش حساس و کلیدی در اجرای سند تحولی آموزش و پرورش بر عهده دارد، گفت: ایجاد دانشگاه ویژه فرهنگیان برای آموزش‌های کوتاه و بلند مدت فرهنگیان، از ضروریاتی بود که اجرایی شد و امسال 25 هزار دانشجو جذب این دانشگاه خواهند شد و منطبق با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، آموزش می‌بینند.

این مقام مسئول در آموزش و پرورش به اجرای 290 اقدام در این وزارتخانه اشاره کرد و افزود: تمام تلاش‌ها در آموزش و پرورش برای اجرای تحول بنیادین آموزش و پرورش است.

وی با بیان اینکه ستادهای تحول بنیادین آموزش و پرورش در تمام مناطق تابعه این وزارتخانه شکل گرفته‌اند، اظهار داشت: 750 ستاد از سال گذشته تشکیل شدند و باید با همت و عزم جمعی، برای تحول در آموزش و پرورش تلاش کرد تا بتوان به آموزش و پرورش طراز جمهوری اسلامی ایران دست یافت.

* تغییر تمام کتب درسی طی 6 سال

حاجی‌بابایی با بیان اینکه طی 6 سال تمام کتب درسی آموزش و پرورش تغییر خواهد کرد، ادامه داد: برای سال تحصیلی جدید کتاب‌های پایه دوم و ششم ابتدایی بر اساس سند تحول آموزش و پرورش تدوین شدند و کتاب‌های پایه اول ابتدایی نیز در سال تحصیلی جاری تغییر یافتند

وی، پایه ابتدایی را مهمترین پایه تحصیلی ذکر کرد و با بیان اینکه تمام مقاطع تحصیلی مورد اهمیت هستند، گفت: در مقطع ابتدایی، شخصیت، راه، روش و منش زندگی دانش‌آموزان مشخص می‌شود و معلم نیز در این مسیر نقش حساسی بر عهده دارد.

وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: رسالت آموزش و پرورش تنها تربیت دانش‌آموزان تا اخذ مدرک دیپلم برای دانشمند یا سیاسی‌شدن نیست بلکه جامعه به تمام شغل‌ها نیاز دارد و همه شغل‌ها در کشور مورد اهمیت هستند.

* امسال، سال ریل گذاری آموزش و پرورش بر اساس سند تحول است

وی با بیان اینکه امسال، ‌سال ریل‌گذاری آموزش و پرورش بر اساس سند تحول بنیادین است، گفت: در مسیر تحول بنیادین آموزش و پرورش از رسانه‌ها می‌خواهیم که به کمک آموزش و پرورش بیایند و اطلاعات دقیق را در اختیار مردم قرار دهند تا بتوانیم تحول مورد نظر را در آموزش و پرورش اجرا کنیم.

حاجی‌بابایی به نقش خانواده در تعلیم و تربیت اشاره کرد و با بیان اینکه فرزندان تمایل دارند که پدر و مادر کنار آنها باشند، اظهار داشت: دانش‌آموز می‌خواهد که پدر و مادرش در کنار او باشد و والدینی که با فرزندانشان نیستند، باید احساس خطر کنند.

وی به فرهنگ غرب و فروپاشی خانواده در آن اشاره کرد و افزود: یکی از اشکالات اساسی فرهنگ غرب فروپاشی خانواده و نبود رابطه عاطفی میان اعضای خانواده است و ما نباید از این ضربه مهلکی که غرب خورده است، غافل شویم.

این مقام مسئول در آموزش و پرورش به روابط خانواده‌ها در سال‌های گذشته اشاره کرد و گفت: در قدیم اعضای خانواده بیشتر در کنار هم بودند اما این روزها دیگر خانواده‌ها حتی وقت برای صبحانه خوردن در کنار هم را ندارد؛ در حالی که نباید اینگونه باشد.

وی در ادامه سخنانش به طرح حفظ قرآن در آموزش و پرورش نیز اشاره کرد و ادامه داد: در حال حاضر بیش از 3 میلیون و 500 هزار دانش‌آموز برای حفظ قرآن اعلام آمادگی کردند که این حرکت، نهضتی عظیم در زمینه قرآن آموزی در کشور است. 

 



سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, :: 19:26 ::  نويسنده : صادق

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:

هيچ يك از مردم نمى خوابد مگر اينكه فرشته اى بر او نگهبان است و هر شب دو بار او را از خواب بيدار مى كند و مى گويد: اى بنده خدا! برخيز براى ياد خدا (و مناجات و نماز شب ) او ثناى فرشته اى كه او را بيدار مى كرد مى شنيد.


مرحوم ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى ، ذيل اين روايت مى نويسد: اين اخبار را انكار نكن ، من خدا را شاهد مى گيرم كه از شب زنده داران و متهجّدين ، كسى را مى شناسم كه صداى فرشته اى كه او را در هنگام سحر بيدا مى كند مى شنود كه به او به لفظ آقا خطاب مى كند و او براى ذكر خدا و نماز شب بر مى خيزد.



سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, :: 19:24 ::  نويسنده : صادق

جُنيد بغدادى را - كه از مشايخ عرفان بود - در خواب ديدند و از وى پرسيدند: خداوند با تو چگونه رفتار كرد؟


گفت : تمام آن اشارات و رموز عرفانى از دست رفت و آن عبارات ، در هم ريخت و آن علوم از دل ناپديد گشت و آن رسوم از هم پاشيد و جز ركعت كوتاهى كه هنگام سحر به جا آورديم ، ما را چيز ديگرى سود نبخشيد.


امام صادق عليه السلام به سليمان ديلمى فرمود:
اى سليمان ! نماز شب را ترك نكن ، همانا زيانكار كسى است كه از نماز شب محروم بماند.



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 19:10 ::  نويسنده : صادق

نظام آموزش و پرورش نيز به نوبه خود با وارد كردن فناوري هاي ارتباطي در اين عرصه تلاش كرده تا حداكثر بهره برداري را از اين دستاورد بشري داشته باشد . مدارس هوشمند در دنيا حاصل به كارگيري از اين امكانات است . كشور مالزي در سال ۱۹۹۸ براي اولين بار به عنوان نخستين كشوري بود كه مدارس هوشمند را در نظام آموزش و پرورش راه اندازي كرد و با ارايه الگوي موفق توانست تجربه خود را به ساير كشورها نيز منتقل كند و امروزه علاوه بر مالزي ديگر كشورها نيز براي هوشمند كردن مدارس خود اقدام كرده اند كه بطور مثال مي توان از فرانسه به عنوان كشوري موفق در اين عرصه نام برد

شوراي عالي آموزش و پرورش كشورمان نيز در سال ۱۳۸۰ موضوع مدارس هوشمند را براي نخستين بار مطرح كرد كه با تاييد و تصويب اين شورا مقرر گرديد از سال ۸۱ اين مدارس راه اندازي شوند اما به دلايلي كار متوقف شد تا اينكه با تامين اعتبار و تصويب مجدد مقرر شده است كه در سال تحصيلي جديد طرح مدارس هوشمند در ۴ دبيرستان شهر تهران به اجرا گذاشته شود . لذا  به همين دليل ضمن تبيين اين موضوع به اهداف و موانع آن اشاره خواهيم داشت.... .

 
 

سلام عزیزم

 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 19:7 ::  نويسنده : صادق

 

نقش علم و معلّم در فرازی از روایات دینی:

"عن النبی صلّی الله علیه و آله فی حدیث قال : بالتعلیم ارسلت "(9)

رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در ضمن حدیثی فرموده اند: من برای تعلیم و آموزش فرستاده شده ام.

قال امیر المؤمنین علیه السّلام: " العلماء باقون ما بقی الدّهر أعیانهم مفقوده و آثارهم فی القلوب موجوده.(10)

حضرت امیر علیه السّلام فرموده اند : دانشمندان تا روزگار باقی است پایدارند، بدنهایشان مفقود و آثار آنان در قلب ها موجود می باشد.

«قال رسول الله(ص) رحم اللّه خلفائی فقیل : و من خلفاءک یا رسول الله (ص) قال: الّذین یحیون سنّتی و یعلّمونها عبادالله».(11)

رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرموده اند: خدای جانشینان مرا رحمت کند. عرض شد یا رسول الله (ص) جانشینان تو چه کسانی اند؟فرمود: کسانیکه سنت مرا زنده می کنند و به بندگان خدا می آموزند.

" قال رسول اللّه (ص): من تعلّمت منه حرفا صرت له عبدا"(12)

رسول اعظم صلّی اللّه علیه و آله فرموده اند : از هر کس حرفی فرا گرفتی بنده وی شده ای.

«قال رسول اللّه (ص): المؤمن اذا مات و ترک ورقة واحدة علیها علم تکون تلک الورقة یوم القیامة ستراً فیما بینه و بین النّار و اعطاه الله تبارک و تعالی بکلّ حرف مکتوب علیها مدینة أوسع من الدنیا سبع مرّات و ما من مؤمن یقعد ساعة عندالعالم الّا ناداه ربّه عزّوجلّ جلست الی حبیبی و عزّتی و جلالی لا سکنتک الجنة معه و لا أبالی».(13)

رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله می فرمایند: مؤمن چون بمیرد و یک ورقه که در آن علمی نوشته باشد بجا گذارد همان ورقه در روز قیامت میان او و آتش پرده خواهد بود و خدای تبارک و تعالی به عوض هر حرفی که بر آن نوشته شهری به او می بخشد که هفت بار از دنیا و سیع تر باشد و هیچ مؤمنی نیست که ساعتی در حضور عالمی بنشیند جر آنکه پروردگار عزّوجلّ به او ندا می فرماید:در نزد محبوب من نشسته ای به عزت و جلالم قسم که البته ترا با او در بهشت جای دهم و باکی ندارم.

" عن امیر المؤمنین علیه السّلام: إذا کان الآباءهم السّبب فی الحیاة فمعلّموا الحکمة والدّین هم السّبب فی جودتها"(14)

حضرت امیر علیه السّلام فرموده اند: اگر پدران سبب زندگی هستند پس آموزگاران حکمت و دین سبب خوبی و زیبایی زندگی می باشند.

"إنّ مثل العلماء فی الارض کمثل النّجوم فی السّماء یهتدی بها فی الظّلمات البرّ و البحر، فاذا انطمست اوشک إن تضلّ الهداه".(15)

پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:

مثل عالمان و معلمان در زمین مثل ستارگان در آسمان است که مردم در تاریکی های خشکی و دریا به کمک آنها راه خود را پیدا می کنند هر گاه این ستارگان خاموش شوند بسا راه یافتگان نیز گمراه شوند.

" جاء رجل من الانصار الی النّبی(ص): فقال یا رسول الله إذا حضرت جنازة و مجلس عالم أیّهما أحبّ الیک إن أشهد؟ فقال رسول اللّه (ص): إن کان للجنازة من یتبعها و تدفنها فانّ حضور مجلس عالم أفضل من حضور ألف جنازة و من عیادة ألف مریض و من قیام ألف لیلة و من صیام ألف یوم و من ألف درهم یتصدّق بها علی المساکین و من ألف حجّة سوی الفریضة و من ألف غزوة سوی الواجب تغزوها فی سبیل الله بما لک و نفسک و أین تقع هذه المشاهد من مشهد عالم؟ أما علمت انّ الله یطاع بالعلم و یعبد بالعلم؟ و خیر الدّنیا و الآخرة مع العلم و شر الدّنیا و الآخرة مع الجهل "(16)

مردی از انصار به محضر رسول خدا صلّی اللّه علیه وآله آمد و عرض کرد یا رسول الله اگر جنازه ای حاضر باشد و مجلس عالمی، کدام یک را دوست تر داری که من حضور یابم؟

رسول اللّه (ص) فرمود: اگر برای تشییع و دفن، کسانی باشند که عهده دار انجام آن شوند، حضور یافتن در مجلس دانشمند از حاضر شدن در تشییع هزار جنازه و عیادت هزار بیمار و از نماز هزار شب و روزه هزار روز و از هزار صدقه به مستمندان و از هزار حج مستحب و از هزار جنگ مستحب در راه خدا با مال و جان برتر است، کجا این ها با فضلیت حضور در محضر عالم برابری می کند آیا ندانسته ای که اطاعت و عبادت خدا وابسته به علم و دانش است و خیر دنیا و آخرت با علم می باشد و بدی دنیا و آخرت با نادانی است.



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 19:6 ::  نويسنده : صادق

گروه اینترنتی شمیم وصل
هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمیکند
رودخانه ها آب خود را مصرف نمیکنند
درختان میوه خود را نمی خورند
خورشید گرمای خود را استفاده نمیکند
ماه ، در ماه عسل شرکت نمیکند
گل ، عطرش را برای خود گسترش نمیدهد


نتیجه :
 

زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است
...



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 19:3 ::  نويسنده : صادق

با وقوع حادثه 11 سپتامبر و حمله آمریکا به «افغانستان» عدّه‌ای از سایت‌ها نیز سعی کردند تا از بن لادن، شخصیّتی آخرالزّمانی بسازند و عدّه‌ای او را مهدی موعود! و عدّه‌ای دیگر او را یمانی معرفی کردند! فارغ از اینکه شخصیّت‌پردازی بن لادن توسط «سیا» و پس از سال‌ها مطالعه بر روی روایات و احادیث مسلمانان انجام گرفته بود و آمریکا و سیا سعی داشتند تا ضمن شخصیّت پردازی بن لادن و معرفی او به عنوان یک مسلمان مبارز و ضدّ آمریکایی که از منطقة شرق یا مشرق زمین ظهور کرده و نیز پنهان و مخفی بودن او تا سال‌های متمادی و نشر پیام‌های صوتی و تصویری او همراه با کلیپ‌های شورانگیز، افکار عمومی مسلمانان را از توجّه به موعود و منجی واقعی مسلمانان و شخصیّت‌های مثبت آخرالزّمان نظیر یمانی منحرف سازد و در همان حین جنگ‌های شدیدی را علیه شیعیان یمن و مسلمانان افغانستان و عراق راه بیندازد؛ در حالی كه خود غربی‌ها و سازمان‌های جاسوسی موساد و سیا در کوچه پس کوچه‌های عراق و یمن به دنبال امام زمان(عج) می‌گشتند و دست به کشتار بی‌رحمانه شیعیان می‌زدند، در همان حال تالارهای گفت‌وگوی عربی و سایت‌های متعدّد بن لادن را به عنوان مهدی و یمانی معرفی می‌نمودند.

اگر سعودی‌ها به دلایل تاریخی و دشمنی آل سعود با هاشمیان به خود حق می‌دهند که عبدالله دوم را سفیانی معرفی کنند، در مقابل می‌بیینم که اردنی‌ها نیز بیکار ننشسته و شاه خود و فرزندش را به استناد روایات و با دلایل متعدّد و داستان‌سرایی، به عنوان مهدی موعود معرفی می‌کنند. غافل از اینکه همة اینها تنها یک دام برای تضعیف جبهة داخلی مسلمانان و سوق دادن آنها به فرعیّات و منحرف نمودن آنها از اصل ماجرا بوده که همان تسلّط قدم به قدم غرب بر همة امور و شئون حیات مسلمانان، است

تا اینکه اخیراً اسناد منتشر شده سایت «ویکی لیکس» ثابت نمود که بن لادن مهره سیا و موساد بوده و برای پیشبرد اهداف آمریکا و صهیونیسم جهانی به ایفای نقش پرداخته و دلیل موجّهی را برای حمله به افغانستان و عراق و قانع ساختن افکار عمومی جهان در پیش پای غرب نهاده است و از سوی دیگر غرب با هدایت بن لادن و صدور فرمان‌های جهادی و ترور توسط وی، نسل‌کشی مسلمانان را به دست خودشان و نیز کشتار شیعیان عراق و یمن و سایر کشورهای اسلامی را آغاز نمود تا به زعم خود زمینه ظهور مسیح را در آخرالزّمان با نابودی جمعیت مسلمانان فراهم آورند. حتّی بسیاری از دستگیرشدگان «القاعده» در «گوانتانامو» نیز به تصوّر اینکه بن لادن همان مهدی موعود(عج) است که از مشرق زمین قیام می‌کند، به او پیوسته بودند و عدّه‌ای نیز با یمانی خواندن بن لادن و هدایتگر بودن پرچم او سینه خیز به افغانستان و گذر از کوه‌های پر برف آن شتافته بودند تا شاید با کشتار مسلمانان و شیعیان بی‌گناه در بازارها و مدارس و مساجد پاکستان و عراق و یمن و...، قطعه‌ای از بهشت را برای خود بخرند.

جنایت

 

این‌چنین است که غرب و سازمان‌های جاسوسی وابسته به آن بیش از یک دهه است که با اعتقادات مسلمانان بازی کرده و به راحتی کشتار مسلمانان را توسط خود آنان انجام می‌دهند و جالب‌تر این که به انواع مختلف با رایج کردن مصداق سازی در بین مسلمانان به اختلافات قومی و مذهبی آنها دامن می‌زنند.

باید دانست كه بسیاری از این علائم ظهور و بازیگران آن که در سایت‌های متعدّد وهّابی و خارجی(انگلیسی) معرفی شده‌اند، فی نفسه ساخته دست قدرت‌های فاسدند. آنها غافلند که علائم آخرالزّمانی جزیی از سیستم حفاظتی اسلام است. دلیل بر ساختگی بودن بن لادن همین بس که ترفندهای اسلام را نشناخته است .

در واقع علامات ظهور مانند زنگ خطری است که هرگاه کسی قصد دست‌کاری اسلام را داشته باشد، لاجرم باید یکی از علائم را به طور مصنوعی ایجاد کند، آن زمان است كه مسلمانان از قصد آنها با خبر خواهند شد. گاهی این مصداق‌سازی‌ها را می‌توان در سایت‌های انگلیسی زبان در خصوص منجی بودن شاه اردن مشاهده نمود. البتّه آنان که این مصداق‌سازی‌ها را رواج می‌دهند، همه تلاش خود را می‌کنند تا علائم همگی مطابق با نشانه‌‌های ظهور باشند و این امر تصادفی نیست؛ بلکه با مطالعه زیاد توسط سازمان‌های جاسوسی غرب صورت می‌گیرد و آنها به این ترتیب می‌خواهند یکی یکی خانه‌های پازل را که مربوط به خروج شخصیّت‌های ظهور است، پر کنند، ولی بسیاری از ما از این موضوع غافلیم كه خود یک تله است، برای انحراف ما از مباحث مهمّ مهدویّت و شناخت شخصیّت‌های حقیقی ظهور و بالاتر از آن، شناخت امام عصر(عج) و چه بسا همین مصداق‌سازی‌ها موجب اختلاف و دو دستگی در بین مسلمانان شده و زمینه درگیری‌ها و ایجاد کینه و کدورت‌ها در بین آنان می‌گردد تا جایی كه در نهایت عدم وحدت مسلمانان در لحظات و برهه‌های حسّاس که نیاز به اتّحاد و وحدت کلمه است، همین دشمنی‌ها موجب شکاف در بین صفوف آنان شده و پیروزی جبهة باطل را رقم می‌زند.

اگر سعودی‌ها به دلایل تاریخی و دشمنی آل سعود با هاشمیان به خود حق می‌دهند که عبدالله دوم را سفیانی معرفی کنند، در مقابل می‌بیینم که اردنی‌ها نیز بیکار ننشسته و شاه خود و فرزندش را به استناد روایات و با دلایل متعدّد و داستان‌سرایی، به عنوان مهدی موعود معرفی می‌کنند. غافل از اینکه همه اینها تنها یک دام برای تضعیف جبهه داخلی مسلمانان و سوق دادن آنها به فرعیّات و منحرف نمودن آنها از اصل ماجرا بوده که همان تسلّط قدم به قدم غرب بر همه امور و شئون حیات مسلمانان، است. نگاهی به صفحات اینترنتی گواه این موضوع است که ما چقدر ساده فریب این بازی غرب را خورده‌ایم و در مواردی نیز برای گمراه کردن ما، خود غربی‌ها دست به مصداق‌سازی‌هایی می‌زنند تا ما را قانع سازند که باید در این راه و برای آرمان‌ها و عقایدمان قدم برداریم.

غفلت موجب شده تا هدف اصلی که همان شناخت امام عصر(عج) و آمادگی فردی و اجتماعی است، فراموش گردد و برای مثال در برخی از این سایت‌ها مقاله‌ای در باب وظایف منتظران و ویژگی‌های امام و روایات مربوط به ایشان قابل مشاهده نیست.

این در حالی است که وظایف منتظران در روایات متعدّدی از حضرات معصومان(علیهم السلام) نقل شده و روشن است. وظیفه منتظران در عصر غیبت شناخت و معرفت امام و خودسازی فردی و اجتماعی و دعا برای ظهور و پرهیز از گناهان و کسب معارف، کسب علم و تقوا، شناخت دشمن و اطاعت از ولیّ فقیه و ولیّ امر مسلمانان است.

غرب و سازمان‌های جاسوسی وابسته به آن بیش از یک دهه است که با اعتقادات مسلمانان بازی کرده و به راحتی کشتار مسلمانان را توسط خود آنان انجام می‌دهند و جالب‌تر اینکه به انواع مختلف با رایج کردن مصداق سازی در بین مسلمانان به اختلافات قومی و مذهبی آنها دامن می‌زنند

شاید سؤال شود چگونه باید جریان حقّ و باطل را شناخت؛ در حالی كه نباید شخصیّت‌های آن را مصداق‌یابی کرد؛ در این خصوص مثالی از یک محقّق بزرگ شیعی سعودی دکتر محمّد السّاده می‌آوریم. وی در کتاب «شش ماه پایانی» و در تعداد زیادی از مقالات خود، با کنار هم قرار دادن روایات و احادیث ظهور، تمامی وقایع و جریان‌ها و پرچم‌های دوران ظهور را با بیانی ساده و شیوا معرفی کرده، بدون اینکه نامی از مصادیق این جریان‌ها بیاورد و می‌توان گفت: این نوع نوشته‌ها و مقالات می‌تواند کمک زیادی در درک و فهم روایات و شناخت امام عصر(عج) و شخصیّت‌های ظهور بنماید، بدون اینکه ذهن ما را متوجّه فرد خاصّی نموده، تمام مدّت با اعمال و رفتار وی مشغول نماید و فرصت تفکّر را از ما بگیرد. با خواندن مقالات دکتر محمّد السّاده به خوبی حرکت پرچم‌های مختلف و جریان حقّ و باطل در ذهن ما نقش می‌بندد و به خواننده این فرصت را می‌دهد تا با دقّت به اطراف خود توجّه کرده و به جای متمرکز شدن بر روی فردی خاص همه تحوّلات منطقه را در شناخت جریان حقّ و باطل زیر نظر بگیرد و به این ترتیب سریع‌تر و راحت‌تر به درک و فهم روایات و شناخت مصادیق ظهور نائل آید. دکتر محمّد السّاده در مقالات خود همواره شخصیّت‌های ظهور را با نام‌های اصلی آن، که در روایات آمده؛ نظیر سفیانی، یمانی، خراسانی و ... نام می‌برد و به جای تمرکز بر نام شخص و مدح یا تکفیر و لعن او، به حرکات، اعمال و رفتار او بر اساس روایات می‌پردازد و مسیر حرکت و جریان‌ها را به دقّت بررسی و بازگو می‌نماید.

و در خاتمه باید گفت:

به هیچ عنوان ما حقّ تعیین وقت نداریم، در مقابل تکلیف ما معرفت یافتن راجع به حضرت صاحب الزّمان(عج) و واقعه شریف ظهور و نشانه‌های ظهور است. تکلیف ما انتظار مثبت و مقدّس است و آماده کردن مردم؛ یعنی ایجاد آمادگی فردی و اجتماعی در مردم برای این واقعه و اصلاح‌گری. در مقابل، دیدار امام در تکلیف ما نیامده، کشف سرّ و اعلام سرّ و اعلام مصداق در تکلیف ما نیست. عجله کردن در واقعه، تکلیف ما نیست. تکلیف ما شناخت و درک مفاهیم روایات و شناخت جریان حقّ و باطل است و نه معرفی شخصیّت‌های آن.

 

 

منابع مورد استفاده در مقاله:

1. بن لادن و ادّعای مهدویّت. 

2. بن لادن همان یمانی است.

3. سفیانی بودن صدّام.

4. شاه اردن و ادّعای مهدویّت.  

5. سفیانی بودن شاه اردن.

6. بررسی توقیت در کتب نویسندگان معاصر نوشته دکتر محمّد السّاده.

7. بخشی از کتاب موعود شناسی و پاسخ به شبهات.

8. تکالیف منتظران در زمان غیبت، 25 روایت، 25 تکلیف.

9. نقش حجاز در عصر ظهور، دکتر محمّد السّاده.

10. انجمن حجّتیه، «دهة ظهور» و تحوّلات منطقه در تأیید یا ردّ مصداق‌یابی.

11. سخنی در باب مصداق‌یابی ـ استاد سروستانی.

12. شناسایی و درک روایات و فرق آن با مصداق‌سازی.

 



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 19:0 ::  نويسنده : صادق

.      روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن

 

۲.      وقتی از کسی آدرسی رو می پرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین

 

۳.      وقتی عده زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستند مرتب کانال رو عوض کنین

 

۴.      در یک جمع سوپ یا چایی رو با هورت کشیدن نوش جان کنین

 

۵.      به کسی که دندون مصنوعی داره بلال تعارف کنین

۶.      وقتی از آسانسور پیاده میشین دکمه های تمام طبقات رو بزنین و محل رو ترک کنین

 

۷.      موقع ناهارتوی یک جمع جزئیات تهوع وگلاب به روتون استفراغی که چند روز پیش داشتین رو با آب و تاب تعریف کنین

 

۸.      اگر سر دوستتون طاسه مرتب از آرایشگرتون تعریف کنین



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 18:56 ::  نويسنده : صادق

خداوند اغلب اوقات به دیدن ما می آید ولی اکثر مواقع ما خانه نیستیم.

Joseph Roux

هر اتفاقی،بزرگ یا کوچک، وسیله ای است که از طریق آن خداوند با ما سخن می گوید و هنر زندگی دریافتن این پیام هاست.

Malcolm Muggerideg

بخشی از بزرگترین نعمت های خدا برای انسان،بی جواب گذاشتن برخی دعاهای اوست.

Garth Brooks

خداوند هر کدام از ما را آن چنان دوست دارد که انگار فقط یکی از ما وجود دارد.

St.Augustine

خداوند امروز به تو هدیه ای ۸۶۴۰۰ ثانیه ای بخشید، آیا یک ثانیه اش را استفاده کردی تا از او

تشکر کنی؟

William a.Ward

اگر دوست داری خدا را بخندانی، نقشه هایی که برای آینده ات کشیده ای را به او بگو.

وودی آلن

خوشایند ترین و با استفاده ترین افراد، کسانی هستند که نگرانی در مورد قسمتی از

مشکلات جهان را هم بر عهده ی خدا می گذارند.

Don Marquis

ترجیح می دهم که با خدا در تاریکی قدم بزنم تا اینکه تنها در روشنایی راه بروم.

Mary Gardiner Brainard

خداوند دنیا را کروی آفریده، تا ما قادر نباشیم خیلی جلوتر جاده را ببنیم.

Isak Dinesen



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 18:55 ::  نويسنده : صادق

آب آباداني مي‌آورد.
«و جعلنا من الماء كلّ شيء حيّ ؛ و هر چيز زنده‌اي را از آب قرار داديم ».(سوره انبياء،آيه 30)
آشپز كه دو تا شد، آش يا شور مي‌شود يا بي‌نمك.
«لو كان فيهما ءالهة الا الله لفسدتا ؛ اگر در آسمان و زمين جز الله خدايان ديگري بود، فاسد مي شدند نظام جهان به هم مي‌خورد».(سوره انبياء، آيه 22)
از تو حركت از خدا بركت.
«و من يهاجر في سبيل الله يجد في الارض مراغماً كثيراً و سعة ؛ كسي كه در راه خدا هجرت كند، جاهاي امن فراوان و گسترده‌اي در زمين مي‌يابد».
(سوره نساء، آيه 100)
از آنجا مانده و از اين جا رانده.
«خسر الدنيا و الأخرة ؛ در دنيا و آخرت زيان ديده است».(سوره حج، آيه 11)
از ترس قالب تهي كردن.
«كالذي يغشي عليه من الموت ؛ كه گويي مي‌خواهند قالب تهي كند».(سوره احزاب، آيه 19)
هر گلي بزني به سر خودت زده‌اي.
«ان احسنتم احسنتم لأنفسكم ؛ اگر نيكي كنيد به خودتان نيكي مي‌كنيد».(سوره اسراء، آيه 7)
هفت جان دارد.
«فمثله كمثل الكلب ؛ مثل او همچون سگ است».(سوره اعراف، آيه 176)
ماه زير ابر پنهان نمي‌ماند.
«الان حصحص الحق ؛ اكنون حقيقت آشكار شد».(سوره يوسف، آيه 51)
ما را به خير و شما را به سلامت.
«لكم دينكم و لي دين ؛ دين شما براي خودتان و دين من براي خودم».(سوره كافرون، آيه 6)
گربه دستش به گوشت نمي‌رسيد، مي‌گفت گوشت بو مي‌دهد.
«بل كذّبوا بما لم يحيطوا بعلمه ؛ اين منكران انكار چيزي را مي‌كنند كه علمشان به او احاطه نيافته».(سوره يونس، آيه 39)
كوه به كوه نمي رسد، آدم به آدم مي ‌رسد.
«و جاء اخوة يوسف فدخلوا عليه فعرفهم و هم له منكرون ؛ و برادران يوسف آمدند و بر او وارد شدند.او آنان را شناخت ولي آنان او را نشناختند».(سوره يوسف، آيه 58)
عجله كار شيطان است.
«فوكزه موسي فقضي عليه قال هذا من عمل الشيطان ؛ پس موسي مشتي به او زد و او را كشت.گفت اين كار شيطان است».(سوره قصص، آيه 15)
به دعاي گربه سياه، باران نمي‌بارد.
«و ما دعاء الكافرين الا في ضلال ؛ و دعاي كافران جز در گمراهي نيست(و مستجاب نمي‌شود)».(سوره رعد، آيه 14)
اگر علي ساربان است مي‌داند شتر را كجا بخواباند.
«الله اعلم حيث يجعل رسالته ؛ خداوند آگاه‌تر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد».(سوره انعام، آيه 124)
بي‌گدار به آب نزن.
«و لاتلقوا بايديكم إلي التهلكة ؛ و خود را با دست خود به هلاكت نيندازيد».(سوره بقره، آيه 195)
يك دست صدا ندارد.
«و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا ؛ و همگي به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد».(سوره آل عمران، آيه 103)
 

 



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 18:54 ::  نويسنده : صادق

شيوه صحيح مطالعه ،چهار مزيت عمده زير را به دنبال دارد:

1- زمان مطالعه را كاهش ميدهد.

2- ميزان يادگيري را افزايش ميدهد .

3-مدت نگهداري مطالب در حافظه را طولاني تر مي كند.

4- بخاطر سپاري اطلاعات را آسانتر مي سازد.

براي داشتن مطالعه اي فعال وپويانوشتن نكات مهم درحين خواندن ضروري است تابراي مرورمطالب،دوباره كتاب رانخوانده ودر زماني كوتاه ازروي يادداشتهاي خودمطالب رامرور كرد .

يادداشت برداري ، بخشي مهم و حساس از مطالعه است كه بايد به آن توجهي خاص داشت . چون موفقيت شما را تا حدودي زياد تضمين خواهد كرد و مدت زمان لازم براي يادگيري را كاهش خواهد داد. خواندن بدون يادداشت برداري يك علت مهم فراموشي است.

شش روش مطالعه :

خواندن بدون نوشتن ،خط كشيدن زيرنكات مهم، حاشيه نويسي وخلاصه نويسي، كليد برداري خلاقيت و طرح شبكه اي مغز

1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآيندي فعال و پويا است وبراي نيل به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد. بايد با چشمان خود مطالب را خواند، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز ، خصوصا" قبل از امتحان ، بتوان از روي نوشته ها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد .

2- خط كشيدن زير نكات مهم :اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر است ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش بعضي از افراد بجاي آنكه تمركز و توجه بروي يادگيري و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن زير نكات مهم مي گردد .حداقل روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا" درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب بدنبال نكات مهم بگردند تا زير آن را خط بكشند .

3- حاشيه نويسي :اين روش نسبت بدو روش قبلي بهتر است ولي بازهم روشي كامل براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي مي تواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميتي چندان برخوردار نيستند مورد استفاده قرار گيرد.

4- خلاصه نويسي : در اين روش شما مطالب را ميخوانيد و آنچه را كه درك كرده ايد بصورت خلاصه بروي دفتري يادداشت مي كنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر مي باشد چرا كه در اين روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را يادداشت مي كنيد اما بازهم بهترين روش براي خواندن نيست .

5- كليد برداري :كليد برداري روشي بسيار مناسب براي خواندن و نوشتن نكات مهم است . در اين روش شما بعد از درك مطالب ، بصورت كليدي نكات مهم را يادداشت مي كنيد و در واقع كلمه كليدي كوتاهترين، راحتترين ،بهترين وپرمعني ترين كلمه اي است كه با ديدن آن، مفهوم جمله تداعي شده و به خاطر آورده مي شود .

6- درسي است .در اين روش شما مطالب را ميخوانيد بعد از درك حقيقي آنها نكات - خلاقيت و طرح شبكه اي مغز: اين روش بهترين شيوه براي يادگيري خصوصا" فراگيري مطالب مهم را به زبان خودتان و بصورت كليدي يادداشت مي كنيد و سپس كلمات كليدي را بروي طرح شبكه اي مغز مي نويسد ( در واقع نوشته هاي خود را به بهترين شكل ممكن سازماندهي مي كنيد و نكات اصلي و فرعي را مشخص مي كنيد)تا در دفعات بعد به جاي دوباره خواني كتاب ، فقط به طرح شبكه اي مراجعه كرده وبا ديدن كلمات كليدي نوشته شده بروي طرح شبكه اي مغز ، آنها را خيلي سريع مرور كنيد . اين روش درصد موفقيت تحصيلي شما را تا حدود بسيار زيادي افزايش ميدهد و درس خواندن را بسيار آسان مي كند. و بازده مطالعه را افزايش ميدهد.

شرايط مطالعه

((بكارگيري شرايط مطالعه يعني بهره وري بيشتر از مطالعه ))

شرايط مطالعه ، مواردي هستند كه با دانستن ، بكارگيري و يا فراهم نمودن آنها ، مي توان مطالعه اي مفيدتر با بازدهي بالاتر داشت و در واقع اين شرايط به شما مي آموزند كه قبل از شروع مطالعه چه اصولي را به كار گيريد ، در حين مطالعه چه مواردي را فراهم سازيد و چگونه به اهداف مطالعاتي خود برسيد و با دانستن آنها مي توانيد با آگاهي بيشتري درس خواندن را آغاز كنيد و مطالعه اي فعالتر داشته باشيد :

1- آغاز درست :براي موفقيت در مطالعه ،بايد درست آغازكنيد.

2- برنامه ريزي : يكي از عوامل اصلي موفقيت ، داشتن برنامه منظم است .

3- نظم و ترتيب: اساس هر سازماني به نظم آن بستگي دارد .

4-حفظ آرامش: آرامش ضمير ناخود آگاه را پويا و فعال ميكند.

5- استفاده صحيح از وقت :بنيامين فرانكلين، ((آيا زندگي را دوست داريد؟ پس وقت را تلف نكنيد زيرا زندگي از وقت تشكيل شده است .))

6- سلامتي و تندرستي: عقل سالم در بدن سالم است .

7- تغذيه مناسب: تغذيه صحيح نقش مهمي در سلامتي دارد.

8- دوري از مشروبات الكلي : مصرف مشروبات الكلي موجب ضعف حافظه مي شود .

9 – ورزش : ورزش كليد عمر طولاني است .

10-خواب كافي: خواب فراگيري و حافظه را تقويت مي كند.

11 –درك مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقي مي ماند ، يعني مطالب است .

چند توصيه مهم كه بايدفراگيران علم ازآن مطلع باشند.

1- حداكثر زماني كه افراد مي توانند فكر خود را بروي موضوعي متمركز كنند بيش از 30 دقيقه نيست ، يعني بايد سعي شود حدود 30 دقيقه بروي يك مطلب تمركز نمود و يا مطالعه داشت و حدود 10 الي 15 دقيقه استراحت نمود سپس مجددا" با همين روال شروع به مطالعه كرد.

2- پيش از مطالعه از صرف غذاهاي چرب و سنگين خودداري كنيد. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائيد چون پس از صرف غذاي سنگين بيشتر جريان خون متوجه دستگاه گوارش ميشود تا به هضم و جذب غذا كمك كند و لذا خونرساني به مغز كاهش مي يابد و از قدرت تفكر و تمركز كاسته ميشود . از مصرف الكل و دارو هم خودداري فرمائيد همچنين غذاهاي آردي مثل نان و قندي قدرت ادراك و تمركز را كم مي كند نوشابه هاي گازدارهم همينطور هستند.

3- ذهن آدمي با هوش است اگر يادداشت برداريد خود را راحت از حفظ و بياد سپاري مطالب مي كند و نيز همزمان نمي توانيد هم مطلبي را بنويسيد و هم گوش دهيد . پس در حين مطالعه لطفا" يادداشت برداري ننمائيد .

 



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 18:53 ::  نويسنده : صادق

موفقيت يعنی ناكامی ها را كنار زدن .

موفقيت يعنی نا ممكن ها را ممكن ساختن .

موفقيت يعنی با وجود شرايط سخت ، ايمان را حفظ نمودن.

موفقيت يعنی خود را شناختن .

موفقيت يعنی اميد و توكل به خدا داشتن .

برای رسيدن به موفقيت ... راه های زيادی وجود دارد. خداوند برای

جستجوگر راه موفقيت، هيچ دری را بسته نگه نمی دارد.
 



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 18:48 ::  نويسنده : صادق

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید




دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 18:34 ::  نويسنده : صادق

 

 بعد از ندامت قلبی و تصمیم بر عدم تکرار گناه گذشته؛ باید نفس را وادار کرد عبادت ترک شده را جبران کند مثلا اگر نماز یا نمازهایی از او فوت شده این سختی ظاهری را تحمل کرده و تمام آنها را به مرور قضا کند و اگر حقی از مردم ضایع کرده است نفس را وادار کند که آن حق را ادا کند و رضایت صاحب حق را به دست آورد

عادت دادن نفس به این است که در شرایط سه گانه ای که پیش می آید نفس را تمرین دهیم تا از مرزها و حدود الهی خارج نشود. اگر مصیبت است؛ جزع و فزع نکند و لب به کفر و ناسزا نگشاید؛ اگر طاعت و عبادت است به بهانه های گوناگون شانه از زیر مسئولیت خالی نکرده و وظیفه خود را به بهترین وجه انجام دهد و اگر هم با گناه برخورد کرد؛ عنان نفس به دست بگیرد و ناملایمات آن را تحمل کند و در نهایت این نفس را تمرین دهد که صبر کند.

 

 

از قرآن خواهان نصیحت باشید

امیرالمؤمنین در خطبه 176 ، آنجا که درباره فضایل قرآن سخن می گوید به نکته ای درباره تربیت نفس اشاره می کند که عبارتش این است:

قرآن

 

«و اسْتَنْصِحُوهُ عَلَى أَنْفُسِكُم‏»؛ از قرآن برای تربیت نفوس و جانهایتان درخواست پند و اندرز کنید.

 

قرآن کریم کتاب انسان سازی است که هم تعلیم می دهد و هم تزکیه می کند. کتابی است که خدا آن را شفابخش جانها معرفی می کند.(4) بی شک اگر باور داشته باشیم که قرآن همان آب حیاتی است که خدا نازل کرده و جانها تشنه معارف آنند آنگاه تعامل ما با این کتاب الهی همانی می شود که حضرت فرمود یعنی مدام از او هدایت طلب می کنیم تا این جان به تکامل رسد.

حساب کشی از نفس

حساب کشی از نفس یعنی اینکه عملکرد آن را بررسی کنیم و بعد به مانند یک قاضی عادل در مورد او حکم کنیم و در آخر او را ملزم کنیم که حکم قاضی را اجرا کند.

امیرالمؤمنین علیه السلام در فرازهایی از نهج البلاغه ؛ توصیه هایی هم در این خصوص دارد مانند:

«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِر» (5) ؛ هر کس از نفس خود حساب کشید سود کرد و هر کس از نفس خود غفلت کرد زیان دید.

و یا «عِبَادَ اللَّهِ زِنُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تُحَاسَبُوا» (6)؛ ای بندگان خدا نفس خود را بسنجید و آن را ارزیابی کنید قبل از آنکه در قیامت آن را بسنجند و مورد ارزیابی قرار دهند.

از آیه هشتم سوره مبارکه اعراف و تفسیری که علامه طباطبایی در مورد آن بیان می دارد(7) روشن می شود که برای محاسبه نفس باید اعمال و رفتار نفس را با آموزه های دین سنجید و بررسی کرد که تا چه میزان، این نفس بر اساس آن آموزه ها رفتار کرده و به چه میزان خاطی بوده است. این می شود در مقام بازپرسی و بررسی.

قرآن کریم کتاب انسان سازی است که هم تعلیم می دهد و هم تزکیه می کند. کتابی است که خدا آن را شفا بخش جانها معرفی می کند. بی شک اگر باور داشته باشیم که قرآن همان آب حیاتی است که خدا نازل کرده و جانها تشنه معارف آنند آنگاه تعامل ما با این کتاب الهی همانی می شود که حضرت فرمود یعنی مدام از او هدایت طلب می کنیم تا این جان به تکامل رسد

 

 

در مرحله بعد نوبت به حکم کردن است. اگر نفس درست عمل کرده بود حکم به شکر گزاری می شود و اگر بی راهه رفته بود حکم به جبران، اصلاح و ندامت می شود. این احکام همان احکامی است که خدا در قرآن کریم بیان کرده است:

 

قرآن کریم در مورد کسانی که بی راهه رفته اند و دستورات دینی را نادیده گرفته اند به شرطی نوید آمرزش و بخشش می دهد که از مسیر رفته باز گردند و خطا و نقصان گذشته را جبران کنند. در آیه 54 سوره انعام می خوانیم:

«مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ »؛ هر كس از شما به نادانى كار زشتى مرتكب شود، سپس بعد از آن توبه كند و [مفاسد خود را] اصلاح نماید [مشمول آمرزش و رحمت خدا شود] زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.

بعد از ندامت قلبی و تصمیم بر عدم تکرار گناه گذشته؛ باید نفس را وادار کرد عبادت ترک شده را جبران کند. مثلا اگر نماز یا نمازهایی از او فوت شده این سختی ظاهری را تحمل کرده و تمام آنها را به مرور قضا کند و اگر حقی از مردم ضایع کرده است نفس را وادار کند که آن حق را ادا کند و رضایت صاحب حق را به دست آورد.

آنچه بیان شد سه راهکار برای تربیت نفس بود که از کلام امیرالمومنین علیه السلام استخراج شد و این دفتر همچنان باز است.

 

پی نوشت ها :

1. نامه 31 نهج البلاغه

2.مرآة العقول ج8 ص171

3. کافی ج2 ص91

4. آیه 82 سوره اسراء

5. نهج البلاغه حکمت 204

6.نهج البلاغه خطبه 90

7.ترجمه المیزان ج8 ص11-12



درباره وبلاگ


به وبلاگ خوش آمدید از حسن انتخاب شما کمال تشکر راداریم لطفا نظرات و پیشنهادات خودتان را بنویسید. با تشکر
١فرهنگي تغييرات وتکنولوژي-ديني
تبریک سال نو خداوند کدام گناه‌ها را نمی‌بخشد؟ اطلاعات نماز اطلاعات عمومی دینی میلاد امام حسن مجتبی (ع) بر مسلمین مبارکباد تبریک میلاد باسعادت حضرت محمد(ص9 و امام صادق (ع) داستان شیطان و مرد نماز گزار دانستنی های جالب و مفید از بین بردن بوی سیر و رفع بوی پیاز از دهان... اعمال ماه ذی القعده حلول ماه رمضان را پیشاپیش تبریک می گویم نكته‌های خواندنی درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها) آغاز کار با نام خدا معنی ایمان ازدیدگاه امام علی (ع) روغن نارگیل چه خواصی دارد ورمی کمپوست چیست ؟ زندگی نامه شهید مسلم فشایی به همراه وصیت نامه اش تفسیر سوره یس دانستنیهای جالب و عجیب علمی!!! معجزه‏اى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عوامل مؤثر بر سلامت نظام اداري و رشد ارزش‌هاي اخلاقي در آن امید بخش‌ترین آیه قرآن کریم از زبان رسول اکرم(ص) نقش فرهنگ در پيشبرد اهداف استراتژيك سازما نها فرا رسیدن سال 1395را پیشاپیش تبریک می گویم فرهنگ و استراتژي یک دنیا شگفتى در یک پرنده كوچک ویژگی خاص «آیة‌الکرسی» فرهنگ سازماني از نقطه نظر رابرت كويين پیشاپیش شب یلداتان مبارک اسرار آفرينش در قرآن-قسمت نخست اربعين امام حسين عليه السلام چگونه عمر لپ تاپ مان را افزایش دهیم؟ رنگ شناسی در معماری فرارسيدن مام محرم ايام سوگواری سرور آزادگان جهان امام حسين (ع) را تسليت می گوييم پیشاپیش عید غدیر خم بر همه مسلمانان مبارک عيد قربان؛ روز ذبح نفس با تيغ تقوا لقب قائم علیه السّلام چرا بعضی از ویروس ها از دید ویروس کش پنهان می مانند ؟ از قلب ویندوز خود نسخه ی پشتیبان تهیه کنید پیشاپیش عید فطر را تبریکی گوییم عید مبارک باد مدیریت اسلایدهای چندبخشی در پاورپورینت 12 برند گرانقیمت خودروسازی جهان 25 مکان برتر گردشگری دنیا حلول ماه مبارک رمضان بر شما مبارک باد تصاویری زیبا از طبیعت روستای شیخ مصطفی سرولایت در آبشار یخی آبنیک+تصاویر
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی وآموزشی وگردشگری و آدرس nnjj.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان